به مناسبت سالروز شهادت آیتالله بهشتی و یارانش؛
بیان دقیق ابعاد حادثه هفتم تیر نیاز به آزادسازی اسناد دارد/ آیتالله بهشتی خاطرات روزنوشت نداشت
مرتضی میردار گفت: به نظرم امروز نیاز است اسناد پس از بررسی حادثه را منتشر کنند. زیرا به نظرم ماهیت منافقین برای همه مردم روشن شده است و هیچ نکته امنیتی پنهانی بعد از ۴۰ سال در این رویداد وجود ندارد که مانع از انتشار اسناد آن شود.
برای تشریح جزئیات حادثه هفتم تیر مرکز اسناد انقلاب اسلامی چه کتابهایی را منتشر کرده است؟
همانطور که مستحضرید حادثه هفتم تیر یکی از رویدادهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی است که باید نسبت به حفظ آثار و اندیشه کسانی که در این حادثه بودند و برخی از آنها هم به شهادت رسیدند، آراء و نظراتشان گردآوری شود. در گام نخست کارهایی که ما در این رابطه انجام دادیم ابتدا مجموعهای از سخنان شهید بهشتی را به عنوان «سیدالشهدای انقلاب اسلامی» گردآوری کردیم که به چاپ رسید که در واقع مجموعه مصاحبههای شهید بهشتی بود و در یک مجموعه پنج جلدی درآمد. بخش دیگری از کاری که در همین زمینه صورت گرفت، درباره تاریخ شفاهی حادثه هفتم تیر است که در این رابطه با بازماندگان شهدای هفتم تیر که تقریباً ۲۷ نفر هستند خاطرات آنها را در قالب یک پروژه تاریخ شفاهی گردآوری و ضبط کردیم و به صورت کتاب به چاپ رساندیم و همچنین به صورت موضوعی نیز خاطرات مجروحین و جانبازان این حادثه را از جمله حجتالاسلام فردوسیپور، قدیریان، غفاری و دزفولی به دلیل جایگاه سیاسی اجتماعی و نقش پررنگی که در تحولات انقلاب اسلامی داشتند، ثبت و ضبط شد. بخش دیگری هم مطالب و اسنادی است که در رسانههای آن دوره انعکاس یافت که به آنها نیز توجه خاصی شد و در یک مجموعه به چاپ رسید. علاوه بر این تلاشها، در بخش دیگری ما کمک و مشاوره ارائه دادیم به مجموعه افرادی که مقبره و موزه شهدای هفت تیر را در سرچشمه ایجاد و آن را راهاندازی کردند و امروز هم مورد بازدید مردم قرار میگیرد تا در جریان جزئیاتی از نحوه شهادت بهشتی و یارانش قرار بگیرند. آنچه اشاره کردم در واقع کلیت کارهایی است که مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره حادثه هفتم تیر انجام داده است. اگرچه در این میان باید اشاره کنم آنچه که هنوز منتشر نشده اسنادی است که به بررسی دقیق و کارشناسی نهادهای امنیتی پس از حادثه هفتم تیر صورت گرفت که انتظار ما از مراکز امنیتی در مقطع تاریخی چاپ اسناد این حادثه است. هر سال که با سالگرد حادثه هفتم تیر مواجه میشویم اکنون تقریبا ۴۱ سال از این حادثه گذشته است از منظر نگاه تاریخی انتظار میرود که اسناد در دست نهادهای امینتی باید برای روایت دقیق حادثه منتشر شود.
منظور شما از دستگاههای امنیتی کدام سازمانها و نهادهاست؟
در زمانی که حادثه رخ داد نهادهایی که مشغول رسیدگی به جزئیات حادثه شدند؛ اطلاعات نخستوزیری و بعدها نهادهای امنیتی مثل سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات بودند. امروز با گذشت زمان زیادی که از این رویداد تلخ میگذرد، انتظار داریم این نهادها گزارشهای اسنادی خود را در این رابطه منتشر کنند. آنچه که ما طی ۴۰ سال گذشته درباره حادثه هفتم تیر اعم از تاریخ شفاهی یا خاطرات افراد حاضر در حادثه منتشر کردیم جزئیات بسیاری از خود حادثه بیان کرده است اما هنوز اسناد ابعاد پس از حادثه منتشر نشده است. لذا به عنوان محقق و پژوهشگر تاریخ انقلاب خواستهمان از کسانی است که در حوزه اسناد امنیتی سیاستگذار هستند، بر این است که وقتی هویت دستاندرکاران حادثه هفت تیر برای دنیا مشخص شده است، دلیلی به لحاظ پژوهش در تاریخ انقلاب اسلامی نمیتوان ارائه داد که اسناد آن منتشر نشود. لذا در سالگرد حادثه هفتم تیر خواسته خود را از مجموعه نهادهای امنیتی مطرح میکنیم مبنی بر اینکه اسناد این فاجعه را منتشر کنند تا بتوان به کمک اسناد روایت تاریخ شفاهی این حادثه تکمیل شود.
تاکید بر چاپ اسناد سازمانهای درگیر در بررسی جزئیات پس از انفجار هفت تیر چه کمکی به روایت ابعاد این حادثه میکند؟
تاکید بر انتشار اسناد امنیتی حادثه هفتم تیر به این دلیل است که از طرف سازمان منافقین نیز درباره این حادثه روایتهای زیادی بیان شده و علیالقاعده امروز مشخص شده است که آنها در کنار آمریکا در همه مسائل مختلف دست داشتند. حالا دست آنها برای همه رو شده است، اگرچه در یک دوره آنها برای مردم چندان شناخته شده نبودند اما بعد از انفجار هفتم تیر وقتی که منافقین به دامن آمریکاییها و اروپاییها رفتند و بعد از مدتی آشکار شد که با دشمن ملت ایران، صدام حسین همکاری داشتند و حتی حاضر شدند خاک، ملت و ناموس خود را مورد تجاوز قرار دهند و با حزب بعث همدست شدند، چهره واقعی خود را به مردم نشان دادند. بنابراین وقتی هویت آنها کاملاً برای همه مشخص شد و دشمنی آنها با انقلاب اسلامی فراتر رفت و رو در روی ملت قرار گرفتند؛ اگرچه زمانی خود را از مردم میدانستند و سعی داشتند بین انقلاب و مردم جدایی بیندازند، اما وقتی که در جنگ ایران و عراق کنار صدام قرار گرفتند، این همراهی خائنانه در هیچ به اصطلاح منطقی مورد پذیرش نیست. زیرا پلیدترین افراد کسانی هستند که با دشمن یک ملت همکاری کنند. منافقین در جنگ میان ایران و عراق به حزب بعث مشاوره دادند که چه شهرها و نقاطی را بمبباران کنند! بله، منافقین به دشمنان ملت ایران مشاوره دادند و جنگ هم که تمام شد در دورههای مختلف با مشاوران رژیم جعلی اسرائیل همکاری کردند. آنها در حال حاضر نیز اطلاعاتی در رابطه با فعالیتهای هستهای ملت ایران که در چارچوب قوانین بینالملل است، ارائه میدهند. منافقین به عنوان ستون پنجم به دولتهای بیگانه و دشمنان ملت ایران گرا میدهند که ایران فعالیتهای هستهای غیر صلحآمیز دارد. این بحث را بیان کردم تا نشان دهم عناد سازمان منافقین تنها با انقلاب نیست؛ آنها حاضرند مردم را نیز در فقر و گرسنگی فشار قرار دهند و در کنار دشمنان ملت ایران قرار بگیرند تا بتوانند نفع خود را به دست بیاورند. بنابراین چاپ اسناد میتواند جزئیات بیشتری از حادثه هفتم تیر را ارائه دهد.
پس از سقوط صدام اسنادی منتشر شد که نشان میداد سازمان مجاهدین در همکاری که با استخبارات عراق داشتند به نقششان در حادثه هفتم تیر اعتراف کردند چهقدر در کتابها و اسناد مرکز به این مهم توجه شده است؟
در این زمینه هم کتابی به عنوان «خوابگردها» که به تحولات عراق نیز اشاره دارد، چاپ کردیم. در این کتاب شرح داده شد که منافقین با همراهی استخبارات رژیم صدام همکاری میکردند. به طوری که در جریان انتفاضه جنوب عراق در کنار ارتش صدام قرار گرفتند و به ارتش برای سرکوب شیعیان مشاوره میدادند. در این کتاب اسنادی قرار دارد که از استخبارات عراق پس از اینکه صدام سقوط کرد، به دست آمد و شامل بخشی از شنودها و اسناد استخبارات عراق است که ترجمه و منتشر کردیم. در این کتاب نیز نشان داده شده که جریان پلید و وابسته منافقین در خدمت جریان استکبار بودند که کمر به نابودی مردم ایران بستند. از این لحاظ به این موضوع اشاره میکنم بعضی اوقات منافقین در رسانههای خودشان مدعی هستند که ما برای نجات مردم ایران چنین کارهایی انجام میدهیم. حال از رویکرد آنها مشخص است چه کسی برای نجات مردم ایران دست به کار شدهاند و چه رویکردی دارد! در حالی که آنها به دشمنان مردم ایران مشاوره میدهند که چهطور ملت ایران را تحت فشار اقتصادی قرار دهند. لذا این کتاب به خوبی نشان داد که حتی خود سردسته منافقین، کاظم رجوی در کنار سفارت عراق در ِازای میلیونها دلار پول قرار گرفت تا به ملت ایران فشار وارد کنند و این رویکرد آنها را نشان داد که منافقین در کنار صدام قرار گرفتند در حالی که همین سازمان قبل از انقلاب مقابل امریکاییها قرار داشتند، اما بعد از پیروزی انقلاب ترجیح دادند در کنار امریکا قرار بگیرند و اطلاعات مردم ایران را به صدام بفروشند. نیرویی که در لباس مخالف شاه در یک بستر و دوره تاریخی در دهه ۵۰ بخشی از نیروهای سازمان مجاهدین خلق با آمریکا مبارزه میکردند اما در دهه شصت، هفتاد و هشتاد آنها تبدیل به نوکر امریکاییها شدند! این تغییر رویه و جهت نشان میدهد که آدمها چهقدر برای دستیابی به قدرت حاضرند ملت خودشان را بفروشند و سرزمین خودشان را واگذار کنند و مردم خودشان را از بین ببرنند تا آمریکاییها آنها را تحویل بگیرند.
این کتاب «خوابگردها» یک چهره واقعی بدون روتوش و ماسک از منافقین را نشان میدهد اینها برای اینکه به آمریکاییها خدمت کنند دست به هر جنایت و پلشتی میزنند. پس از آنکه صدام سقوط کرد منافقین از عراق بیرون شدند و ناچار به اروپا رفتند. اکنون در آنجا جمعیت زیادی را شامل نمیشوند به دلیل اینکه رده سنی افراد سازمان بالای ۶۰ سال قرار دارند و دیگر نتوانستند عضو جدید بگیرند به این دلیل که آنها آنقدر که خونریزی کردند و چهرهای شبیه داعش که در عراق و شامات جنایات زیادی مرتکب شدند، ارائه دادند. شبیه همین وحشیگریها را منافقین در ایران در دهه ۶۰ مرتکب شدند. امروز منافقین در اروپا سکونت دارند و در فعالیتهای سایبری تلاش دارند به نوعی خودشان را نشان دهند که شاید بتوانند اختلالاتی هر چند کوتاه و گذرا ایجاد کنند. آنها انقدر این حرکت و رفتارهای دیگر را در فضای مجازی ادامه میدهند تا به خیال خودشان به نوعی تشکیک در صف مردم ایران ایجاد بکنند. به نظرم عظمت ملت و جمهوری اسلامی به قدری زیاد است که دشمنانی دارد و یکی از این دشمنان منافقین هستند. به عبارتی وقتی کسی کار بزرگی را انجام میدهد، دشمن هم دارد. لذا ما از منافقین بیش از این توقع نداریم، اگرچه گاه دشمنان یک ملت بیرونی هستند اما متاسفانه منافقین افرادی هستند که خودشان را ایرانی میدانند در حالی که یک ایرانی با شرف هیچ وقت به کشورش خیانت نمیکند. برای مثال در نظر بگیرید فردی مانند اردشیر زاهدی سالها در خدمت پهلویها بود، اما در دهه آخر عمرش در در برخی موارد وقتی مشاهده کرد ملت ایران راه روشش درست است از ملت ایران دفاع کرد. اگرچه حتی ممکن بود به جمهوری اسلامی نقد هم داشته باشد، اما شرفش اجازه نداد ملتش را تخفیف و تحقیر کند. در حالی که درباره منافقین چنین نیست. آنها برای اینکه بتوانند زندگی نکبت بار شان در امریکا اروپا ادامه دهند، حاضرند شرف ملتشان را بفروشند تا بتوانند زندگی خودشان را تامین کنند. در عین اینکه در خدمت جریانهای سلطهگر و امثال آن باشند.
به نظر شما کتابهایی که درباره تاریخ شفاهی حادثه هفتم تیر منتشر شده توانسته روایتی یک دست با جزئیات یکسان به مخاطب ارائه دهد؟
به نظرم مجموعه افرادی که بازمانده از شهدای هفتم تیر هستند و همچنین مجروحان، بعد از حادثه هر کدامشان بخشی یا جزئی از ماجرا را روایت میکنند و ما همه اینها را در قالب تاریخ شفاهی هفتم تیر گردآوری و منتشر کردیم. در این خاطرات و تاریخ شفاهی نقطه مجهول و ابهامی وجود نداشت و هر کدام از آنها بخشی از ماجرا را روایت کردند. از این لحاظ به نظرم همه روایتهایی که منتشر شده؛ روایتهای شفاهی کاملترین روایاتی است از حادثه هفتم تیر و جنایتی که توسط منافقین اتفاق افتاد تشریح کردند. آنچه که در بخش مطبوعاتی هم انعکاس یافت به نظرم جای نقطه ابهامی باقی نگذاشته است. به دلیل اینکه شخص موثر در این حادثه که فردی به نام کلاهی بود و مشخص است که این فرد نفوذی است و در واقع با نفوذ توانست آرامآرام جزئیات و نقشه این حادثه را ترتیب دهد و رو در روی جریانهای انقلابی قرار بگیرند و جنایت هولناک و وحشتناک دست بزند. به نظرم در واقع حادثه انفجار هفتم تیر هیچ نوع ابهامی وجود ندارد. همه جزئیاتی که از راویان در این سالها روایت شده نقطه ابهامی در آن ندیدم، اما همانطور که اشاره کردم اسناد امنیتی نیز باید از سوی نهادهای درگیر در بررسی آن منتشر شود. انتشار این اسناد به دقیقتر و روشنتر شدن جزئیاتی که پس از حادثه مدنظر است، کمک میکند. اگرچه به نظرم شاهدان عینی ماجرا، راویانی هستند که در دل حادثه حضور داشتند و جزئیات حادثه را هر کدام بیان کردند. به هر حال اگر بر چاپ اسناد تاکید و تکیه میکنیم به دلیل بررسی دقیق ماجرا از سوی کارشناسان نهادهای امنیتی است که ابعاد حادثه را تبیین کردند.
آیا شما تلاش کردید با مکاتبه با نهادهای درگیر در بررسی حادثه هفتم تیر اسناد پس از حادثه را بگیرید؟
ما بارها در مکاتباتی از آنها خواستیم که اسناد پس از بررسی حادثه را منتشر کنند و آنها نیز پاسخهایی دادند که ما هیچگاه از پاسخ آنها قانع نشدیم. زیرا به نظرم ماهیت منافقین برای همه مردم روشن شده است و هیچ نکته امنیتی پنهانی بعد از ۴۰ سال در این رویداد وجود ندارد که مانع از انتشار اسناد آن شود. این نگاه از سوی فردی مطرح میشود که به عنوان پژوهشگر تاریخ سالها در این زمینه فعالیت و پژوهش انجام میدهد.
به نظرتان در چاپ اسناد حادثه هفتم تیر هم باید بازه زمانی 40 سال رعایت شود؟
گاهی در برخی ماجراهای سیاسی ممکن است اسنادی حتی تا یک قرن هم در آرشیوهای دولتی بمانند و چاپ آنها از منظر نگاه امنیتی صلاح نباشد. این نگاه امنیتی به اسناد حتی در میان خود آمریکاییها هم وجود دارد. به طوری که آنها در برخی رویدادهای تاریخی خود سندهایی منتشر میکنند اما اگر سندی به ضرر آنها باشد، آن را منتشر نمیکنند. هر چند در یک بازه زمانی از منظر نگاه تاریخی خارج از ایران چاپ اسناد در بازههای 20 و 30 ساله مانعی ندارد، اما همواره در انتشار اسناد به این مهم توجه دارند که چاپ سند تا چه اندازه میتواند منافع آنها را با مشکل مواجه کند اما درباره رویداد هفتم تیر سخن اصلی من این است که اسناد آن باید منتشر شود تا روایت شاهدان عینی را تکمیل کند.
درباره خاطرات آیتالله سید محمد حسینی بهشتی به صورت جسته گریخته اسناد و خاطراتی منتشر شده است. آیا مرکز اسناد تلاشی در رابطه با گردآوری و چاپ خاطرات ایشان انجام داده است؟
ما مجموعه سخنرانیها و سخنان آیتالله بهشتی را در جلساتی که حضور داشتند، به عنوان یک مجموعه منتشر کردیم. از طرفی بنیاد شهید آیت الله بهشتی هم که از سوی فرزندانش اداره میشود، کارهای خوبی را در این زمینه منتشر کرده است. این بنیاد بخشهایی از خاطرات نزدیکان آیتالله را به چاپ رساند. هر چندما هم بخش دیگری از این خاطرات به روایت دوستان او منتشر کردیم. اگرچه آنچه از خاطرات منتشر شده روایت دیگران از آیتالله بهشتی است. زیرا او خاطراتی که امروزه مرسوم به خاطرات روزانهنوشت نداشت که انتشار یابد. آنچه درباره او منتشر شده بخشی از آن آثار و نوشتههای علمی اوست و بخش دیگر روایت دیگران از شهید بهشتی است از دورهای که در آلمان سکونت داشت، موقعی که در آموزش و پرورش فعالیت کرده یا دورهای که در دانشگاه حضور داشت. همه روایتها پیرامون ایشان جمعآوری شده و بخشی از آن در قالب زندگینامه به چاپ رسید. از آنجا که ارتباطات شهید بهشتی خیلی گسترده بود، روایت شاگردان و نزدیکان او را که در پستهای سیاسی و اجرایی بودند، گردآوری کردند و در یک مجموعه به چاپ رساندند. در واقع شهید بهشتی به تعبیر امروزی فردی رسانهای بود و هر جا که میرفت گروهی سخنرانیاش را ضبط میکردند که بعدا متن این سخنرانیها بنا به موضوعی که داشت به صورت کتاب از سوی بنیاد شهید بهشتی منتشر شد. بخش دیگری هم در مقبره سرچشمه به چاپ رسیده است.
نظر شما