البته باید به این نکته اشاره کرد که شاخههای مختلفی از اگزیستانسیالیسم و نیهیلیسم وجود دارد. در این مقاله، دیدگاه ژان پل سارتر از اگزیستانسیالیسم و نیهیلیسم اگزیستانسیالیستی را مورد بحث قرار خواهم داد.
اگزیستانسیالیسم چیست؟
اگزیستانسیالیسم فلسفهای است که از اروپا سرچشمه گرفت و پس از حوادث ویرانگر جنگ جهانی دوم بسیار محبوب شد. یکی از اولین افرادی که خود را اگزیستانسیالیست توصیف کرد، فردی به نام ژان پل سارتر بود. اساس اندیشه او را میتوان چنین خلاصه کرد: «آنچه در همه اگزیستانسیالیستها مشترک بوده این آموزه بنیادی است که وجود بر ذات مقدم است». به بیان سادهتر، ما به عنوان انسان هیچ چارچوب از پیش تعریفشدهای نداریم که بتوانیم به آن تیکه کنیم.
بر این اساس، ما با تصمیماتی که میگیریم و مسیرهایی که اتخاذ کرده، برای زندگی خود معنا میسازیم. این بدان معنا نیست که ما میتوانیم هر کاری را که میخواهیم بدون نتیجه انجام دهیم، زیرا اقداماتی که انجام میدهیم تعیین میکنند که ما چه کسی هستیم. بنابراین، اگر بگویید «من آدم مهربانی هستم»، اما بعد به توهین وحشیانه به مردم ادامه دهید، یک اگزیستانسیالیست به شما نگاه میکند و تشخیص می دهد که شما علیرغم آنچه ادعا میکنید در واقع بسیار پست هستید. دلیلش این است که شما بر اساس اقداماتی که انجام میدهید مورد قضاوت قرار میگیرید و نه بر اساس آنچه فکر میکنید هستید. شما به طور کامل مسئول رفتار خود هستید و این واقعیت شما را در حرکت رو به جلو شکل میدهد.
به گفته ساتر، روزی یکی از شاگردانش از جا بلند شد و در مورد یک معضل اخلاقی که با آن روبرو بود مشورت خواست. پسر میتوانست یا به ارتش بپیوندد و عضو کوچکی از یک جنبش بزرگ شود، یا میتوانست در خانه بماند و از مادرش مراقبت کند. ساتر به او گفت که پاسخ درستی وجود ندارد؛ این به پسر بستگی داشت که تصمیم بگیرد چه چیزی مهمتر است و این دیدگاه به او ارادهای آزاد برای تصمیمگیری در مورد مسیر خود میدهد. اگزیستانسیالیسم به ما میگوید که ما هنرمندان زندگی خود هستیم و آزادیم که سرنوشت خود را بسازیم؛ ما هیچ سرنوشتی غیرقابل تغییری نداریم؛ میلیونها مسیر مختلف برای انتخاب وجود دارد و ما به یک جدول زمانی منحصر به فرد مقید نیستیم!
نیهیلیسم چیست؟
نیهیلیسم یکی دیگر از فلسفههای اروپایی است که در قرن نوزدهم به وجود آمد، زمانی که مردم از حکومتهای محلی خسته شدند و به این فکر میکردند که چه چیزی افراد در قدرت را مهمتر از شما میکند. پس از اینکه فردریش نیچه فیلسوف ادعا کرد که «خدا مرده است»، تودهها نیز شروع به زیر سوال بردن ماهیت امور فرازمینی کردند. ظهور این فرآیند فکری به تنهایی باعث شد که بسیاری از مردم هدف همه چیز را زیر سوال ببرند.
خود این کلمه از اصطلاح لاتین nihil گرفته شده است که به معنای «هیچ» است. چه چیزی باعث میشود که کسی کاندیدای بهتری برای اداره یک ملت باشد، اگر همه از نیستی متولد شده باشند؟ اگر هیچ نکته واقعی وجود نداشت، چرا با برخی افراد بهتر از دیگران رفتار میشود؟ این از جمله سوالهایی است که یک نیهیلیست از شما میپرسد.
برای ورود به ذهن یک نیهیلیست و درک کامل فلسفه آن، از خود بپرسید که دلیل اعتقادتان به چیزهایی که بهشان باور دارید چیست. این ایده از کجا آمد و چرا به شما ارائه شد؟ چه کسی و چرا سیستم اعتقادی شما را ایجاد کرد؟ اگر عمیقتر به کندوکاو ادامه دهید، به نقطهای خواهید رسید که دیگر پاسخ قطعی وجود ندارد. اینجاست که نیهیلیسم وارد عمل میشود. مانیسفت نهایی نیهیلیسم این است که هدف و پاسخ مشخص و قطعیای وجود ندارد. ما اینجا هستیم تا فقط زنده بمانیم و روزی بمیریم. هیچ کدام از کارهایی که ما انجام میدهیم واقعاً مهم نیست، زیرا نمیدانیم پیش از تولد کجا بوده و بناست پس از مرگ به کجا برویم.
نیهیلیستها به معنای واقعی کلمه به نیستی اعتقاد دارند. آنها معتقدند که در دنیا نه خوبی وجود دارد و نه بدی. ایده این است که جهان ما صرفا وجود دارد، همانطور که قبل از آمدن انسانها وجود داشت. سیاره ما فهرست ملموسی از قوانین را به ما نداده است که باید از آنها پیروی کنیم، بنابراین انسانها خودشان ایدئولوژی اخلاق را ایجاد کردند.به عبارت دیگر، هیچ پاسخی نمیتواند ذهن نیهیلیست را راضی کند.
تفاوت میان اگزیستانسیالیسم و نیهیلیسم
پرسشهایی که در مورد نیهیلیسم مطرح میشود با ایدئولوژیهای اگزیستانسیالیستی پاسخ داده میشود. نیهیلیسم میگوید هیچ چیز مهم نیست زیرا ما از نیستی آمدهایم، پس هر کاری میخواهی بکن چون هیچ چیز اهمیت ندارد! آنها ادعا میکنند که زندگی معنای عینی ندارد، بنابراین هدفی وجود ندارد.
در واکنش، اگزیستانسیالیسم وارد میشود و می گوید خودِ شما به زندگیتان معنا میدهید. صرفنظر از اینکه آیا ما از هیچ برآمدهایم یا خیر، اکنون اینجا هستیم و این چیزی است که اهمیت دارد. تا زمانی که در این لحظه زنده هستید، میتوانید سرنوشت خود را تعیین کنید و هیچکس نمیتواند این قدرت را از شما بگیرد. هدف بزرگ شما ایجاد زندگیای است که معتقدید ارزش زیستن را دارد. به بهترین شکل ممکن زندگی کنید، بدون اینکه نظرات دیگران شما را به جهات مختلف سوق دهد. وقتی محدودیتهایی از جمله محدودیتهای ساختارهای اجتماعی برداشته میشود، تنها خودمان باقی میمانیم.
این مقاله ترجمه خلاصهای است از منبع زیر:
https://www.thecollector.com/difference-between-existentialism-and-nihilism/
نظر شما