شنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۹
استقبال از داستان زندگی زنانی که رهبر انقلاب آنها را «مجاهدان خاموش» توصیف کردند

چاپ بیست‌وسوم کتاب «حوض خون»، روایت زنان اندیمشک از رختشویی در دفاع مقدس توسط انتشارات راه یار منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، چاپ بیست‌وسوم کتاب «حوض خون»، روایت زنان اندیمشک از رختشویی در دفاع مقدس که تدوین و نگارش آن برعهده فاطمه‌سادات میرعالی بوده است، توسط انتشارات راه یار منتشر و راهی بازار نشر شد.

«حوض خون»، خاطرات و روایت‌های 64 نفر از بانوان اندیمشکی درباره فعالیتشان در بخش رختشویی البسه رزمندگان دفاع مقدس است که فاطمه‌سادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتی‌پور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی تحقیق آن را برعهده داشته‌اند.

فاطمه‌سادات میرعالی که علاوه بر تحقیق، تدوین کتاب را هم برعهده داشته است، در بخشی از مقدمه خود درباره راویان کتاب این‌طور نوشته است: «اولِ مصاحبه‌‌ها درد و زجر‌‌شان توی ذهنم پررنگ‌‌ بود، اما انتهای مصاحبه وقتی متوجه می‌‌شدم هنوز حاضر هستند پای انقلاب جان بدهند، وقتی تلاش می‌‌کردند راهی برای شستن لباس‌‌های رزمندگان جبهۀ مقاومت پیدا کنند و بعضی از‌‌ آن‌‌ها از من می‌‌پرسیدند «راهی سراغ نداری بریم سوریه لباس رزمنده‌‌ها رو بشوریم؟»، معادلات ذهنم دربارۀ اینکه افرادی زجرکشیده هستند به هم می‌‌خورد. خانم‌‌های رختشویی با وجود همۀ سختی‌‌ها و دردهایی که دیده‌‌اند و از نزدیک تکه‌‌های بدن شهدا را لمس کرده‌‌اند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخی‌‌ها، از شستن لباس رزمنده‌‌ها به‌‌زیبایی یاد می‌‌کنند. اگر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیت‌‌های انقلاب نبودند.»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «موقع عملیات، لباس‌ها و پتوهای جبهه را با هلی‌کوپتر می‌آوردند. خیلی زیاد بودند. خانم‌ها صبح تا شب می‌‌ماندند و همۀ آن‌ها را می‌شستند. من هم مدام می‌رفتم. هرچند از دیدن لباس‌های خونی زیاد گریه می‌کردم، دیگر بی‌‌تابی نمی‌کردم. هر لحظه ناصرم را حس می‌کردم که نشسته روبه‌رویم، زُل زده به دست‌هایم و ساییدن لکه‌ها را نگاه می‌کند. گاهی جلوی گریه‌ام را می‌گرفتم تا بچه‌ام نبیند. ننه‌ابراهیم وسط شستن و صدای گریۀ خانم‌ها صدایش را بلند می‌کرد و می‌گفت: «کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم.»

همین کافی بود تا صدای ما سقف رختشویی را به لرزه دربیاورد. با هم می‌خواندیم: «کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم... یا حسین؛ کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم... یا زینب.»

می‌خواندیم و می‌شستیم؛ می‌خواندیم و می‌شستیم. توی آن وضع دیگر متوجه اشک‌هایم نبودم. هم‌زمان، با دستم می‌شستم، با زبانم می‌خواندم، در دلم با ناصرم حرف می‌زدم و با چشمم گریه می‌کردم.

مدتی شب‌ها حس خفگی داشتم و مدام سرفه می‌کردم. صبح بلند می‌شدم چای داغ می‌خوردم، گلویم کمی باز می‌شد. می‌رفتم رختشویی، باز از بوی تیز وایتکس سینه‌ام داغ می‌شد...»

رهبر معظم انقلاب در تقریظی که اواخر سال گذشته منتشر و رونمایی شد، درباره این کتاب چنین مرقوم کرده‌اند: «اولین احساس، پس از خواندن بخش‌هایی از این کتاب، احساس شرم از بی‌عملی در مقایسه با مجاهدت این مجاهدانِ خاموش و بی‌ریا و گمنام بود. آنچه در این کتاب آمده بخش ناشناخته و ناگفته‌ای از ماجرای عظیم دفاع مقدس است. باید از بانوی پرکار و صبور و خوش‌سلیقه‌ای که این کار پرزحمت را به‌عهده گرفته و به‌خوبی از عهده برآمده است و نیز از مؤسسه‌ی جبهه‌ی فرهنگی عمیقاً تشکر شود.»

چاپ بیست‌وسوم کتاب 504 صفحه‌ای «حوض خون» با شمارگان 1000نسخه و با قیمت 120 هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است و علاقه‌مندان جهت تهیه کتاب؛ علاوه بر کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند از طریق صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub  و یا سایت raheyarpub.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.

مسابقه بزرگ کتابخوانی «حوض خون» نیز با جوایز ارزنده و میلیونی در حال برگزاری است و علاقمندان برای شرکت در این مسابقه، پس از تهیه کتاب باید بخش کوتاهی از کتاب را با گویش و لهجه محلی خوانده و فایل آن را تا 31شهریور در سایتketabpishe.ir  بارگذاری کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها