در ابتدای این نشست زنگی درباره طراحی خط گفت:
ما به طراحی خط در تمامی شاخه های تجسمی که به خط منتهی میشوند نیاز داریم
این کتاب به ما یاد میدهد که از لحاظ ظرفیت، فرمهای فارسی بینظیرند.
چه ساختارهای خوشنویسی ایرانی و چه ساختارهای تایپ فیسهای فارسی را بهم بریزیم و از درون آن حرکات و ابداعات جدید به وجود بیاوریم که عالیترین نام آن وسعت طراحی خط است.
ما نیاز به ماده دیگری داریم تا محتواها را که عملا نمیشود مواد بصری خلاقانه برای آن استفاده کرد از خط برای بیان و انتقال این نوع از معناها استفاده کنیم و این نشان از اهمیت و توجهی است که باید به مقوله طراحی خط داشته باشیم.
وی افزود: هادی توانست حرکتی نوآورانه در زمینه خط فارسی ایجاد کند و حرکت اولیه ابداع در عنوان کتاب است فکر میکنم عنوان جذاب وسعت طراحی خط به حد کافی گویا و مبین این موضوع است وقتی از کلمه وسیع استفاده میکنیم یعنی ادعا میکنیم که حروف فارسی وسعت کافی برای ابداع خلق اثر و نوآوری را دارند و این ادعا بهدور از واقعیت نیست.
زنگی ادامه داد: نکتهای را در طی سالها تدریس در زمینه گرافیک میگویم که با چالش اساسی در این زمینه مواجهایم و آن هم برداشت و مقایسهای اشتباه از خطوط فارسی و لاتین است، دانشجویان و هنرمندان گمان میکنند ظرفیتهای بصری در حروف لاتین بیشتر است به جهاتی شاید گفت این تفکر درست باشد؛ اما وقتی مقایسه میکنیم تنها مزیت حروف لاتین به نوشتار فارسی، نظمپذیری آنهاست و چون جدا نوشته میشوند مهار وکنترل آنها درتایپوگرافی سادهتر است و از جهت دیگر وقت زیادی که در جهت طراحی فونتهای مختلف شده و این نظمپذیری و کنترل و مهندسیشدن کاربرد آنها را سادهتر کرده است و ما طراحان گرافیک احساس می کنیم ظرفیت بیشتری دارند درحالی که اینطور نیست.
زنگی درباره نوشتار فارسی و لاتین گفت: من در نشستی چهار حروف را کنار هم گذاشتم و به دوستان گفتم اینها را بنویسند تا مقایسهای بین نوشتار فارسی و لاتین داشته باشیم از نوشتار فارسی ده کلمه ایجاد شد و از لاتین هم به همین گونه، البته بدون توجه به معنای آن، اما در فارسی از تلفیق آنها هیچکدام شبیه هم نبودند؛ اما در حروف لاتین همه شبیه بودند نظمی ارگانیک بین آنها بود و ماهیت خود را حفظ کرده بودند، در لاتین با محدودیت شکل مواجه هستیم طراحان ما میدانند وقتی با محدودیت شکل مواجهایم راحت میتوانیم کار کنیم و این به معنای گرفتن نتیجه بهتر نیست؛ اما در نقطه مقابل در حروف فارسی با یک پیشبینی ناپذیری مواجه هستیم و نمیدانیم چه شکلی را تجربه خواهیم کرد و این باعث میشود به ابداع هنری نزیکتر شویم چون به یک بداهگی نزدیک هستیم و فکر میکنم که وسعت طراحیخط هم به همین جا منجر میشود.
زنگی درباره کشف ظرفیت خطوط فارسی گفت: این کتاب به ما یاد میدهد که از لحاظ ظرفیت، فرمهای فارسی بینظیرند و این را به عنوان یک طراح گرافیک عرض میکنم و قصد دفاع از خط فارسی را ندارم چراکه این کار خوشنویسها است و اینجا میترا معنویراد حضور دارند که من در این زمینه نمیتوانم دخالتی بکنم؛ اما باید بگویم که از منظر گرافیک خط فارسی ظر فیتهای بینظیر و نهفتهای در طراحی دارد همچنین در سایر مولفههای فرهنگی، همچون موسیقی میبینیم که آیا موسیقی ایرانی میتواند قابل تطبیق با خط ارمنی یا لاتین یا خط هندی یا با خطوط آسیای دور چین و ژاپن باشد؟ متوجه خواهید شد این امکانپذیر نیست و همه ساختارها درکنار هم تکوین پیدا کرده و رشد کردهاند موسیقی ایرانی با خط ایرانی ملازماست یا معماری آیا با کتیبهای به خط کرهای قابل درک است؟ مطمئنا اینگونه نیست این نشان میدهد که خوشنویسی از سایر آبشخورهای فرهنگی الهام گرفته و از سلایق زیباییشناسی انسان ایرانی بهره برده و رسمالخطهایی که عروس خطوط اسلامی معرفی شده است؛ اما ما هنوز ناآشنا هستیم و داریم مشق میکنیم در تایپ فیس و کشف ظرفیتهای خطوط فارسی، اما باز شاهدیم که خطوط زیبایی استخراج میشود.
زنگی درباره ارتباط انسان اولیه و خط تصویری گفت: انسان اولیه برای ایجاد ارتباط برای روایت و ثبت خواستهها و دانستهها و باورهایش به خط تصویری روی آورد با کشیدن اشکال به شکل واقعی مفهوم خود را منتقل میکرد بطورمثال برای گرما آتش را میکشید یا برای شکار تیر و کمان را میکشید و به مرور با تکامل این شیوه از خط حروف قراردادی را جایگزین کردیم حروف قراردادی واژهها را منتقل کردند وبه تکامل خط نزدیک شدیم؛ اما اتفاقی که افتاد این است که حروف از حس عاری شدند به طورمثال تصویر شکار دارای بارحسی بود؛ اما کلمه شکار دیگر آن بارحسی را به همراه نداشت و فقط مفهوم را منتقل میکرد و انسان که به دنبال عواطف و حسهای خود بود در صدد برآمد تا دوباره این حروف به طرف خوشنویسی و طراحیخط تا حس به این سیطره جاری شود و خوشنویسی و تایپوگرافی برای حل این کمبود به وجود آمد.
زنگی درباره جاری کردن حس در خط گفت: امروزه میبینیم با ایجاد خطوط جدید به طور مثال خط نستعلیق یا شکسته نستعلیق مجدد این حس در خط جاری شد بدون آن که از آن حس مصداق عینی داشته باشید حروف را مینویسید؛ اما بارحسی آن به قدری جذاب است که مخاطب را مسرور میکند و اتفاقی که در این کتاب افتاد این بود که طراح، ذوق و سلیقه شخصی خود را به کارگرفته ضمن احترام به سنت خوشنویسی ایرانی و رعایت قالبهای خوشنویسی، ساختارشکنی کرده مثلا در کتاب «وسعت طراحیخط» کلمه «علی» را به شکلهای مختلفی طراحی کرده، شاید خوشنویسان سنتی موضع علیه این کار بگیرند؛ اما این ساختارشکنی در بعضی کارها واقعا به ابداع و خلق تصاویر زیبا و به استانداردهای گرافیکی و بصری رسیده که این بسیار ارزشمند است و ضمنا منجر به یک حرکت جسورانه شده که ما میتوانیم بگوییم که چه ساختارهای خوشنویسی ایرانی و چه ساختارهای تایپ فیسهای فارسی را بههم بریزیم و از درون آن حرکات و ابداعات جدید به وجود بیاوریم که عالیترین نام آن «وسعت طراحیخط» است یعنی ما ادعا نمی کنیم که خوشنویسی میکنیم که چرا قالبها رعایت نشده و ادعا نمیکنیم که تایپ میکنیم یا مینویسیم، بلکه طراحیخط میکنیم و این طراحیخط است که چه در زمینه خوشنویسی و چه در زمینه کتیبهسازی و چه در زمینه طراحی حروف یا زمینه کاربرد خط در گرافیک و هنرهای جدید، که به نظرم شاید به لحاظ کاربردی و اهمیت از سایر گرایشات خط مهمتر خواهد بود چراکه ما امروز به طراحیخط در تولیدات روزمره نیاز داریم در گرافیک محیطی به طراحیخط نیاز است در کتابآرایی به طراحیخط نیاز است حتی در رشتههای هنری منتهی به خط مثل نقاشی خط به طراحیخط نیازداریم.
زنگی درباره نقاشهایی که در زمینه خط کار میکنند گفت:
ما در مکتب سقاخانه از خط به عنوان مادهای مستقل استفاده میکنیم مثلا رضا مافی حروف را ماده خام درنظر گرفت و کارهای نوآورانهای انجام داد ما نمیتوانیم بر این ایرادی وارد کنیم زیرا ما رسم الخطی داریم که او استفاده کرده است مثلا "ی "را برداشته و تکرار کرده و به فرم رسیده نه خیانتی در حق خط کرده و نه خیانت در حق نقاشی کرده است و به هر حال نقاش نیاز به یک سری مواد خام دارد که از طبیعت و یا از فرمهای هندسی، و وی هم از خط استفاده کردند اما اگر کسانی بنا داشته باشند که خوشنویسی و نقاشی خط انجام دهند و مصالح خط درکارشان باشد ضرورت آشنایی به خط را دارد و یکی ازنقایص نقاشی خط ما این است که هنرشناسان ما ایراد میگیرند اینکه نقاشان وارد میشوند و خط را نمیشناسند و این در گرافیک هم اتفاق میافتد دوستانی که خط را نمیشناسند و درخط دخل و تصرف میکنند و این منجر به بروز فاجعه میشود و نیاز است تا مرزی را قائل باشیم گاهی ما از ظرفیت خط بدون ارزشهای بصریاش استفاده میکنیم ما «ن» را برمیداریم و مجسمه میسازبم تایپوگرافی میکنبم نقاشی خط میکنیم به عنوان یک موضوع انتخابش میکنیم اما گاهی میخواهم حرف «ن» خوانده شود و اصول خوشنویسی هم داشته باشد باید خط را بشناسیم نمیتوانیم وارد قلمرویی بشویم که دانشش را نداریم.
معنویراد در ادامه این نشست درباره کتاب «وسعت طراحی خط» گفت:
سابقه وپیشینه خط و خوشنویسی در ایران برکسی پوشیده نیست یعنی ایرانیان در زمینه خط و خوشنویسی تکامل به سزایی را انجام دادند و در عرصه هنر جهانی به نظرم منحصر به فرد هستند یعنی ایرانیان در زمینه ابداع سبکهای مختلف خوشنویسی کارهای مهمی انجام دادهاند که شرایط متعددی باعث این پیشرفت شده است.
وی افزود: اشاره زنگی درباره مرحله الفبایی و قراردادی خط ، و اینکه ایرانیان بسیار برجسته در هنر خط و خوشنویسی شرکت کردند مصداق بارز آن درخط ایرانیان «تعلیق»، «نستعلیق» و «شکسته نستعلیق» اوج ظهور این خلاقیت است ایرانیان در زمینه خطوط عربی «نسخ و ثلث» هم فعالیتهای زیادی داشتند درخط نسخ شاهد هنرنمایی خوشنویسانی با نام «نیریزی» هستیم که سبک نسخ ایرانی را پدید آورد یعنی نسخ یاقوتی را برمیدارد و روی آن تغییراتی ایجاد میکند و نسخ ایرانی را پایهریزی میکند و اینها نشاندهنده این است که ما به نگاه انتزاعی در ایران توجه زیادی داشتهایم یعنی به لحاظ فرهنگ و یا سنت نهادینه شده در ذهن ایرانی،یا اینکه اصولا در ذات مردم این خطه است این نگرش و زبان انتزاعی و غیرمستقیم خیلی مورد توجه قرارگرفته و شکل خالص این نوع نگاه در هنر خوشنویسی است یعنی بدون دیدن یک تصویر با دیدن یک کلمه یا حرف بسیاری مطالب به بیننده منتقل میشود و ما حتی تصویری ما به ازای آن نداریم یعنی نیرویی دراین تصویر خوشنویسی نهفته است که بدون واسطه به تصویر، انتقال مفهوم میکنیم و بعدها رشته گرافیک وارد دانشگاههای ما میشود واحدهای خط و طراحی حروف و خوشنویسی تدریس میشود تعدادی از خوشنویسها جذب میشوند و نگاه خوشنویسانه را با تکنیکهای بصری تلفیق میکنند و بیان جدیدی ازحروف را پیاده میکنند ما نمونههای شاخصی در هنر گرافیک معاصر داریم هنرمندانی که تسلط به هنر گرافیک و دانش بیان بصری دارند با ذکر این موارد با مشاهده کتاب هادی در لابه لای آثار کتاب، این تفکر انتزاعی مصداق پیدا کرده اثر صفحه 42 کلمه «علی» یک نوع تصویر است نگاهی از ذهن و روح هادی هستیم که درقالب حرکتهای کلمه «علی» مسیر خودش را پیدا کرده؛ اما به واسطه سایه روشنها و حرکت ریتمیک شکل حروف، بیانی مفهومی را به بیننده منتقل میکند و بعضی قسمتها رنگ به کمک آمده و این تاثیرگذاری را بیشتر کرده است به هرحال منظورم قابلیتهای آثار هادی اشاره به این موضوع دارد که این عرصه نابی که وی تجربه می کندیک نوع بداههنویسی و بداههنگاری است که ما سابقهاش را در خوشنویسی داشتهایم.
معنویراد درباره اصول و قواعد طراحی خط گفت: خوشنویس با تمام قید و بندهایی که در رعایت اصول و شکل حروف باید داشته باشد و از چارچوب نباید خارج شود؛ اما بعد از مدتی نیاز دارد تا فردیت خودش را در آثارش به نمایش بگذارد و دست به ترکیببندیهای خاص میزند قصارنویسی و سیاه مشقنویسی میکند و این نشان میدهد که ذات هنرمند فراتر از قاعدهها حرکت میکند تا دیدگاه جدیدی را به عرصه هنر اهدا کند.
وی افزود: دیدن کتاب را به علاقهمندان طراحیخط، طراحی حروف و خوشنویسی و زمینههای دیگر از هنر به ویژه تصویرسازی انتزاعی، دیدن کتاب میتواند الهامبخش باشد یک نوع تجربه بصری را هادی پیاده کردهاند و به نظرم عرصهای که وی انتخاب کرده انتهایی ندارد یعنی به مرور و طی سالهایی که کار کردهاند تجربیات مختلفی رادر حین کار به دست آوردند و این نشاندهنده این اسم بسیار با مسمایی است که برای کتاب انتخاب کردهاند «وسعت طراحی خط» ،یعنی این زمینه آنقدر وسعت دارد که هر چقدر در آن کار شود زمینهها و دریچههای جدیدی را به روی هنرمند باز میکند.
معنویراد درباره رشته طراحی خط گفت: رشته طراحیخط به صورت گرایش و واحد درسی مطرح است به رغم اهمیت طراحی خط رشته مستقلی دراین زمینه نداریم؛ امارشتههای مختلف دراین زمینه واحد درسی مانند کاربرد خط درگرافیک داریم که باید به همین مقوله منجر شود دانشجوی گرافیک خط را طراحی کند ما وقتی از تایپ فیس استفاده می کنیم مصرف کننده آنچه که قبلا طراحی شده و یا خوشنویسی میکنیم مصرف کننده خوشنویسی میشویم که اصول و قواعدی که قبلا تدوین شده و ما به نحو مطلوب استفاده میکنیم تا اثری را خلق کنیم و وقتی خط را طراحی میکنیم در واقع داریم تولید میکنیم و ایده را به محصول تبدیل میکنیم آن واحدی را که ما عمدتا در کاربرد خط در گرافیک عنوان میکنیم مشتمل بر بحثهای نظری، به نظر میآید که یکی از دروس کلیدی باید باشد نکته مهمی را باید عرض کنم آن هم این است که با محدودیت شکل مواجه میشویم به خاطر حجم کثیری از آثاری که درحال تولید است مثلا درفرمها بعضا به تکرار میرسیم نشانهای را طراحی میکنیم؛ اما درنقطه دیگری از دنیا عین آن طراحی شده و این یعنی محدودیت درتصاویر و این بسیار طبیعی است عامل خط در این تحولات چند ساله اخیر خیلی کمک میکند به طراحان گرافیک و حتی گاهی خط دستمایه اصلی طراحان قلمداد میشود پوستری که احیانا طراحی آن با خط پایه ریزیشده ویجتهایی میبینیم که اساسش بر ظرفیتهای حروف است و شناخت آن برای طراحان گرافیک بسیار مهم است ضمن اینکه صحبتمان با دوستان طراحان گرافیک است ما در بازنمایی خیلی از مفاهیم به زبان تصویر محدودیت داریم و خیلی مفاهیم انتزاعی عملا معادل بصری ندارند و اگر دارند استفاده تصویری آنها کاری کلیشهای و کمبها از لحاظ هنری است ما نیاز به ماده ومتریال دیگری داریم تا محتواهاراکه عملا نمی شود مواد بصری خلاقانه برای آن استفاده کرد از خط برای بیان و انتقال این نوع ازمعناها استفاده کنیم و این نشان از اهمیت و توجهی است که باید به مقوله طراحی خط داشته باشیم واین نشان میدهد که حروف و خط فارسی میتواند مبدا و سرچشمه خوبی حتی برای کارهای انتزاعی باشد و ما درمقاطع مختلف در نقاشی نوین خودمان دیدهایم که نقاشان سقاخانه ونقاشان نوگرای بسیاری به خط رجوع کردند و بسیاری نیز از خط وارد فضای نقاشی شدند وخوشنویسان نیز قالبهای ایستای خوشنویسی را تبدیل به قالبهای پویای خطنگاری و نقاشی خط کردند که جزو آثار پر طرفدار نقاشی محسوب میشوند که درحراج های داخل وخارج کشور نیز از استفبال خوبی برخوردارند و این ظرفیتهای ارزشمند حروف فارسی برای مقوله طراحی خط است.
وی افزود: زمانی که ما با واژه طراحی برخورد میکنیم به دنبال یک سفارش هستیم یعنی موضوعی سفارش داده میشود و براساس مولفههایی که آن موضوع میطلبد ساختار این طراحی شکل میگیرد چارچوبهایی را موضوع تعیین میکند که طراح ملزم است آنها را رعایت کند تا به بهترین نتیجه برسد؛ امادر نقاشی چارچوب تعیین شدهای وجود نداردیعنی حس وحال آنی هنرمند است که موضوع را شکل میدهد زمانی که چارچوب تعیین میشود ممکن است مورد علاقه شخصی طراح نباشد وکاری که طراحان گرافیک میکنند همین است طراحانی هستند که علایق خود را درچارچوب تقاضای سفارش دهنده خلق میکنند حس وحال سفارشدهنده را درک میکنند و با زبان درست هنری به مخاطب منتقل میکنند که نیاز به مهارت و دانش طراح دارد و اینجا طراحیخط مطرح میشود.
وی ادامه داد: من در یک نمایشگاه خارج از کشور فردی خارجی را دیدم که روزها در مقابل تابلویی از خط فارسی میایستاد و نظرش این بود با اینکه آشنایی با خط فارسی ندارم
؛ اما فرمهای این تابلو تاثیر عمیقی بر روی من گذاشته ، در حالی که او هیچگونه آشنایی با فرهنگ و تاریخ و ادبیات ما نداشتند و این اهمیت فرمها و ترکیببندی خط فارسی را برما آشکار میکند و این دلیل جذب او به این تابلو بوده است و ما میتوانیم این ارزشها را در خط فارسی ببینیم.
معنویراد درباره طراحیخط گفت: ما در رشته گرافیک تقریبا هشت واحد خوشنویسی و طراحی حروف داریم که از آشنایی با تاریخ خط شروع میشود و در مراحل انجام طراحی به لوگو تایپ و نشانههای نوشتاری و در انتها به طراحی قلم و فونت منجر میشود که این مراحل نشان میدهد که ما برای رسیدن به عرصه بالای طراحی خط و حروف یا قلم یا فونت نیازمند گذراندن این مراحل هستیم یعنی باید تاریخ خط را بشناسیم و بعد قلم بدست بگیریم و خوشنویسی کنیم بعضی علاقهمند شده خوشنویسی را حرفه ای دنبال میکنند و بعضی فقط در حد آشنایی است بعد از آن است که اگر شما مسلط به اصول و قواعد خوشنویسی فارسی باشید میتوانید جلوتر حرکت کنید نه اینکه محدود است نقاشی خط برای خوشنویسان بلکه می تواند تاثیرگذار باشد خوشنویسان اگر مسلح به زبان بصری هم باشند میتوانند موفق باشند یعنی هم مهارت زبان بصری و هم تسلط بر خوشنویسی را داشته باشند اگر این دو درکنار هم قرار بگیرد میتوانیم یک طراح خط خیلی موفق باشیم بعضی فقط خوشنویس هستند اما به اصول تجسمی آشنایی ندارند کارشان درحیطه خوشنویسی میماند وعدهای نیز که درهنرهای تجسمی فعالیت دارند و با خط به شکل ملموس و عملی کاری انجام ندادند و درحد نقاشیخط کاری را ارائه میدهند؛ اما در بحث طراحیخط ، خلاقیت است و یک سری اصول فنی است که در طراحی خط باید رعایت شود؛ اما بیشتر در شاخههای قلم فارسی طراحی فونت نیاز است که رعایت شود تا هنرمند به نتیجه مطلوب برسد.
هادی درباره کتاب «وسعت طراحی خط» ، انگیزه وروش خلق این آثار درکتاب گفت:
هر هنرمندی با اینکه انگیزه ایجاد یک اثر خلاقانه را دارد؛ اما در فکر ایجاد خلق یک شیوه جدید، کار را شروع نمیکند یک اثر نو و بدیع هیچگاه نه براساس یک اتفاق ، بلکه طی کسب مهارتها تجربهها و دانشهای عملی و نظری امکانپذیر میشود و شیوه طراحی خط که میتوانم آن را بعد از نقاشی خط که با هم تفاوتهای عمدهای دارند نتیجه توجهام به دانشهای عملی در کلیه شاخههای تجسمی بوده است و بیگمان بدون آشنایی با هنرهای نقاشی، طراحی، حجم سازی، خط و خوشنویسی به صورت عملی و به صورت نظری امکانپذیر نبود به نوعی آنها در ذهن و روحم نهادینه شدند وبدین تربیب طراحی خط امکان ظهور و بروز را پیدا کرد طراحیخط فرصت و زمینه گستردهای را برای هنرمندانی که در رشتههای مختلف تجسمی و حتی سنتی فعالیت دارند، میگشاید میتوان با دستیابی بر این نوع فضای فرمی و مفهومی که در خط ایجاد میشود به نتایج جدیدتر وخلاقانهتری رسید و بعد از نقاشی خط میتواند فضای هنر ما را در حوزه خط و در شاخههای گستردهای که به خط منجر میشود وسعت ببخشد و همچنین بر اساس ضرورت دنیای معاصر که بحث گفتمان هنر، نشانهها و استعارهها در ارائه یک اثر مفهومی اهمیت دارد در طراحیخط علاوهبر فضای فرمی، تصور کلی و مفهوم واژهها اهمیت ویژهای دارند.
وی افزود: در کتاب اولم با عنوان «حضرت علی (ع)» که در سال 90 معرفی شد و این کتاب «وسعت طراحیخط» که در ادامه همان کتاب به منظور معرفی بیشتر این شیوه توسط انتشارات مهرنوروز چاپ شده است همانطور که عرض کردم ظرفیت های خط فارسی را خاطر نشان کردم.
میدانیم که بحث هنر از بحث نظریهها جداست درباره این شیوه به همین گونه بوده نظریاتی که دراین شیوه وجود دارد بعدها به وجود آمد درحالی که درابتدا از دانش عملیام و توجهام به فرمهای خط و خوشنویسی و احساس و شهودم و اندیشههایی که مربوط به این دوران است و ضرورت و استلزامات این دوران، همگی کمک کردند تا این فضا رشد پیدا کند شاید حرفی داشته باشم در فضای خط و معرفی این شیوه با عنوان طراحیخط ،که اگر بنبستی در خط گاها ایجاد می شود را مرتفع نماید.
درادامه هادی اضافه کرد که در نقاشی خط عنصر رنگ ممکن است بسیاری از خطاهای هنرمند را در زمینه خط بپوشاند اما درطراحی خط حتما ساختار خوشنویسی سنتی را باید به درستی شناخت در غیر این صورت در ساختارشکنی، نمیتوانیم از ظرفیت بالقوه خط استفاده کنیم هر میزان اطلاعات عملی شما درباره خط فارسی و خوشنویسی بیشتر باشد موفقتر عمل خواهید کرد البته درقالب طراحی ، زیرا ممکن است یک طراح خط خوشنویس نباشد و ضرورتی برای آن نیست چنانچه من هم خوشنویس نیستم ولی ساختارخط سنتی را درقالب طراحی می شناسم وبعد از آنکه احساس کردم میتوانم تغییر وتحولی در فضای ساختاری خط ایجاد کنم قالبها را شکستم وبعد از آن چون واژهها مفهوم داشتند مفاهیمی از عناصر محیطی و ذهنی را به کارگرفتم و درآن قالب ریختم که ممکن هست بعضی از کارها در حدی منتزع شوند که نیاز شود درداخل یک مجموعه واژه را بخوانید چنانچه طرحی از علی یا «بسم ا...» را ببینید و نتوانید ارجاع دهید؛ اما وقتی آن را درمجموعه نام «علی» میگذارید میبینید بله میتواند این نیز واژه علی را تداعی کند و به آن خلوص بصری رسیده باشد به طور نمونه تصویر صفحه 43می تواند ازاین نوع باشد.
وی افزود: هدف هر خالق اثر تاثیری موثر در ذهن مخاطب است و امیدوارم این کتاب این کار را به خوبی انجام دهد خوشحال هستم که نظرات بسیار مساعدی است و این کار نتیجه سالها تلاش درکلیه زمینهها بوده است حتی درحجمسازی که علاوه بر کاربردهایی راکه اساتید محترم بر شمردند میتوانند در تولید شاخصهای شهری مورد توجه باشند و پیش نیازی باشد برای دانشجویان تا بتوانند از ظرفیتهای خط فارسی بهره بیشتری در ارائه اثر ببرند وبه گمان من این شیوه میتواند به طور کامل این مهم را تامین کند.
نظر شما