وی با بیان اینکه در مملکت ما سابقه این رابطه از تحقیقاتی که استاد ما دکتر یوسف مجیدزاده، باستانشناس نامدار و استاد دیگر دکتر ملک شهمیرزادی که ایشان هم در تبریز زیاد پژوهش کردهاند، به دست آمده است، افزود: این تحقیقات به زمان تقریبی در حدود 6 هزار و 500 سال پیش در جیرفت کرمان متعلق است که حاصل سه جلد کتاب تحقیقی ارزنده از دکتر مجیدزاده است. وی یکی از اساتید برجستهای است که من میشناسم و به ایشان بسیار احترام میگذارم. در این پژوهش علائمی آورده شده است که این علائم در واقع نماینده ارتباطات پایدار انسانی بود.
این چهره ماندگار رشته تاریخ بیان کرد: فرض کنید شما یک کیسه برنج یا ظرفی خرما تهیه کردید و میخواهید آن را برای کسی بفرستید و میخواهید از طرف فرستنده به دست گیرنده برسد، علامت خودتان را بر روی این ظرف میگذارید، چنین علائمی از حدود 6 هزار و 500 سال پیش در تاریخ ایران ثبت شده است. آن چیزی که ما در مورد خط میدانیم، 27 نوع خط از قدیمیترین تا خطهای کنونی در ایران به وجود آمده است.
شعبانی در ادامه گفت: یعنی از خط میخی تا کوفی تا خطی که ما اکنون استفاده میکنیم، هیچکدام منشا ایرانی ندارد ولی وقتی به این 27 نوع خطی که تا امروز به قدرت فکری و توان ذهنی ایرانی شکل گرفته است؛ نگاه میکنیم، میبینیم که همه اینها را ایرانیها به گونهای درست کردند که اگر هنر ایرانی نبود، هیچکدام تا امروز ارزش ماندگاری نداشت.
وی افزود: نخستین خط، خط میخی است که در حدود 4 هزار سال پیش شکل گرفت حالا چه خط بابلی، آشوری و چه بعدها خط میخی یا ایلامی که هر کدام مراحلی دارد که در این بحث مختصر نمیگنجد. این علائم در دوره رشد خود به حدود 4 هزار علامت میرسد. ولی از قدیم خط میخی آشوری و بابلی هر کدام 18 هزار تا علامت دارد که با توجه به آثار کتیبههایی که از آن زمان بر جای مانده است، اگر به همان صورت میماند، هیچکدام نه ایرانی و نه غیرایرانی برای دنیای امروز قابل استفاده نبود.
این پیشکسوت رشته تاریخ بیان کرد: ولی این خط وقتی که به دست ایرانیان رسید، در حدود قرن هفتم که سلسله هخامنشی پایهگذاری شد، در دست هنرمند و اندیشمند ایرانی تبدیل به 43 علامت شد. یعنی آن 18 هزار علامت را که نگاه میکنید، میبینید که آن تبدیل شد به 38 علامت و 5 پندارنگاری مثلا اهورامزدا، هوم و اوخشیت. این 38 علامت و آن 5 پندارنگاری تمام این یادداشتهایی را که از آشوریها و بابلیها ماند، نگه داشت و الان برای بشر قابل فهم است. بماند که از ارنست هرتسفلد آلمانی بگیرید تا رابینسون که اینها در قرن نوزدهم کار کردند و بالاخره قابل فهم شد و ما گذشته تاریخی خودمان و ملتهایی را که در منطقه زندگی میکنیم، درک کردیم.
شعبانی در ادامه گفت: بعد از آن خطی است که الان از آن به عنوان دین دبیره استفاده میکنیم. این خط سریانی بوده، یک علامت که به چندین صورت خوانده میشود. این علائم وقتی به دست ایرانیها رسید در سده آخر عمر سلسله ساسانی تبدیل شد به 38 علامت که تمام اجزای کلام، تمام مصوتها همه قابل فهم هستند و امروز شما میتوانید در دو ساعت یا حداکثر 4 ساعت وقت صرف کنید و اینها را درست بخوانید و معنایش هم کاملا افاده میشود. این دومین مرحله نبوغ ارزنده ایرانی است در ساده کردن خط سریانی.
وی افزود: سومین مرحله خط کوفی است که از حدود اواخر قرن اول هجری باز هم به وسیله ایرانیها پایهگذاری شد، شکل گرفت و این همین خطی است که ما الان استفاده میکنیم. از قرن دوم با زحماتی که ایرانیان مانند ابن مقله در قرن چهارم بر روی این خط کشیدند، ما از روی این خط تعداد زیادی خطوط دیگر درست کردیم. از جمله نسخ، شکسته، تعلیق تا زمان صفویه و از زمان شاه طهماسب شروع شد و در دوره شاه عباس خط نستعلیق به وجود آمد. شکوه خط نستعلیق از آن رو است که در هر جای دنیا که خط نستعلیق را میبینید، همین است که امروز به دست ما رسیده است.
این چهره ماندگار رشته تاریخ بیان کرد: بنابراین ایرانیها با اینکه هیچکدام از خطوطی را که نام بردیم و در بین مردم منطقه به وجود آمد، اختراع نکردند ولی در ساده کردن، تعدیل اینها و شکل دادن جدید اینها به صورتی که امروزه میبینیم نقش زیادی داشتند، اینها خطهایی است که استعداد، نبوغ و هوشمندی ایرانیان و قدرت ذهنی آنها را در خلق آثار زیبا نشان میدهد.
وی در ادامه گفت: آیه مبارکه «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ»، «سوگند به قلم و آنچه مىنويسند» حرف را تمام کرده است، یعنی قادر متعال به قلم و نوشته سوگند یاد کرده است و این تاکیدی که قادر متعال بر نقش قلم داشتند، نشان میدهد که تا چه اندازه قلم در روزگاری که اسلام عزیز ظاهر شد، اعتبار داشت.
شعبانی افزود: اما از نظر تاریخی از آنجایی که انسان تفکر خویش را از طریق علائمی که ما از آن به خط یاد میکنیم، از آوانویسی تا خط کامل، آغاز کرد و توانست اندیشه، خرد و تجربیات خود را به نسل بعدی انتقال بدهد. شاید انقلابی که در تاریخ حیات بشر به وجود آمد از زمانی است که همین خط و قلم فعال شد. این مرحله اول است.
وی در ادامه بیان کرد: مرحله دوم به زمانی میرسد که گوتنبرگ آلمانی در دهه چهارم از قرن 15 میلادی چاپ را اختراع کرد و به تفکر دنیا و انتقال این تفکر سرعت بخشید. صوری که امروزه در کتابهای چاپی میبینیم، نتیجه انقلاب دوم در این عرصه است. بدون هیچ تردیدی مهمترین دستاوردی که انسان تا قرن 19 میلادی داشت این است که نظام جدیدی همچون مورس و تلگرام به وجود آمد و علائم و آثار از این طریق انتقال پیدا کرد و انقلاب سوم کتابتی به وجود آمد.
این استاد برجسته تاریخ گفت: انقلاب چهارم هم همین است که من و شما و همه مردم در دنیا میبینیم. همین ارتباطی است که با موبایلها و تبلتها اطلاعات را ردوبدل میکنند و این مرحله نهایی تا این زمان است. خلاصه اینکه تفکر از حالت انجماد از حالت انفراد، از اینکه فقط برای یک شخص و اصحابش بماند، بیرون آمد و به همین دلیل است که کتاب آسمانی ما اشارتی به این عظمت دارد که «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ». یعنی چیزی که انسان با آن جاودانگی پیدا میکند. اندیشههای الهی با تفکر انسانی برای درک و فهم اینها و نوعی بساطت دادن به حوزه علم و فهم که در عرصههای مختلف این علائم و آثار توانسته است، کار خود را انجام بدهد و امروز 92 درصد تمامی نوابغ مسلم جهان بشری همزمان با جنابعالی و بنده زندگی میکنند و این به مدد گسترش الفبا و حروف و شیوههای انتقال دانش و تفکر بشری است.
شعبانی افزود: یعنی گستردگی حوزه علم و نشان دادن نحوه تعاطی افکار به وجود آمده است و ما اکنون در فاز چهارم این وسعت نظرها هستیم و خوشبختانه ملتهایی که زیرکی دارند، مثلا مللی همچون ژاپن و چین هنوز هم در کلیات فرهنگشان 18 هزار علامت دارند که اگر این علائم را کوتاهتر کنند تا مردم یاد بگیرند به چهارهزار علائم میرسند و آنجا که مردم کوچه و بازار بتوانند ارتباطشان را حفظ کنند 300 تا از این علائم کافی است. اما امروز همین مردم یعنی هم چین و هم ژاپن در عرصه علم خودشان یلی شدهاند، آنها آمدند و از شیوهای جدید استفاده کردند، آنها همه مطالب علمی و مفیدی را که در دنیای غیرچین و ژاپن به وجود میآید، در فاصله 15 روز تا یک ماه جمعآوری کنند. (البته این اطلاعات من برای 10 سال پیش است و اکنون این فاصله بسیار کمتر شده است) اطلاعاتی که برای سعادت بشر در عرصههای مختلف بهداشتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، انسانی، عقیدتی و هر آنچه را که به سعادت بشر ارتباط دارد، جمعآوری میکنند و در جهت سعادت بیشتر به کار میگیرند. در مجموع اینکه بشر توانسته دانش گفتاری خویش را توسعه بدهد و در آینده بیش از اینها در جلوی چشمها خواهد بود.
نظر شما