گلاره عباسی در مجموعه «دنیای کتاب» قم عنوان کرد؛
فضای ادبیات را دور از سینما، بازیگری و تئاتر نمیدانم
گلاره عباسی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر در جشن امضای خود که در مجموعه «دنیای کتاب» قم برگزار شد، گفت: فضای ادبیات را دور از سینما، بازیگری و تئاتر نمیدانم.
در ابتدای این برنامه، عباسی در پاسخ به این سوال که برخورد با شما به عنوان بازیگر سینما برای چاپ کتاب چگونه بود، گفت: پیش تر تصمیم کتاب چاپ داشتم، اتفاقاً این روند برای من خیلی طولانی شد. ممکن است بازیگر بودن به روند چاپ، سرعت دهد، اما واقعاً برای من این موضوع رقم نخورد، حتی بیشتر از نویسندههای دیگر به درازا کشید و به نظرم همه چیز با هم هماهنگ نمیشد که نهایت در نشر نیماژ این کتاب به چاپ رسید.
این بازیگر سینما در پاسخ به این سوال که ترس از قضاوت، درباره ورود یک بازیگر به دنیای نویسندگی نداشتید، افزود: همه حوزههای هنری برایم جذاب است. برخی از حوزهها که اصلاً آگاهی و توانایی ندارم اما فضای قصه و ادبیات را دور از سینما، بازیگری و تئاتر نمیدانم. در هر دو خیال و قصهپردازی وجود دارد و دور از هم نیستند.
وی ادامه داد: اولین شاخه هنری که شروع کردم نویسندگی بود. حضور در کلاسهای آقای محمد محمدعلی برمیگردد به هیجده نوزده سالگی من. بعد سینما و دانشگاه و در کلاسهای آقای تارخ هم شرکت کردم. برای روزنامهها مینوشتم مثلاً با آرمان، سازندگی و شرق همکاری داشتم. اصلاً فضای دوری از من نبود اما ادبیات فضایی بود که مقداری دیرتر اجازه ورود به من داد.
این بازیگر تلویزیون و تئاتر یادآور شد: اگر سابقه داستاننویسی و روزنامهنگاری و کلاس نویسندگی نداشتم باز هم رمان چاپ میکردم، برای اینکه معتقدم به آن نزدیکم و قضاوتها نمیتوانند جلوی عشقم را بگیرند. از آنجا که عشق، پیروز میدان است، نمیگذارم چیزی که به آن ایمان دارم و به آن عشق میورزم مانع شود.
نویسنده کتاب «مریلین مونرو سر جردن» افزود: در مقابل رسیدن به هدفم قضاوت شدن اهمیت ندارد و نباید از ترس قضاوت شدن از رویاها و تصوراتمان دور شویم.
عباسی بیان کرد: شاید زنانگی و مادرانگی در دو کار قبلی من بود و در این کتاب نمود پیدا کرد و این کار با فضای سنتی لیلا متفاوت است. من فکر میکنم شاید روایتی که از زنانگی در کتاب وجود دارد، اینها را یاد هم میاندازد.
مهمان مجموعه «دنیای کتاب» گفت: یکی از کاراکترهای کتاب در کارگاههای قصهنویسی به وجود آمد و با هم رفیق شده بودیم و سعی نکردم چیزی به زور وارد قصه کنم. سعی کردم از تجربه زندگی با کاراکتر، روایتش کنم و قصدم این بود، المان های سینمایی در کتاب وارد شود.
وی گفت: زمانی که یک قصه را مینویسید مطمئن نیستید پایانی وجود داشته باشد یا میتوانید آن را به پایان برسانید؛ اما با توجه به علاقهتان جلو میروید که چه اتفاقی خواهد افتاد. خوشبختانه امروزه تکنولوژی آنقدر گسترده شده است که شرایط فراهم است به ایدهها و کارهایی که دوست دارید دست پیدا کنید.
نظر شما