نکته قابل تأمل اینجاست که رژیم بعث که مدام از آتشبس و تمرد ایران از مصوبه شورای امنیت سازمان ملل سخن میگفت، بعد از اعلام پذیرش قطعنامه از طرف ایران – گویا برای داشتن دست بالاتر در مذاکرات صلح - حملات دیگری را به خاک کشور ما آغاز کرد. حملاتی که از حیث دستاوردهای نظامی و سیاسی حملات ناموفقی بودند.
معرفی چند کتاب درباره قطعنامه 598
فهرست کتابهایی که هرکدام از منظری به قطعنامه 598 میپردازند، فهرست نسبتاً بلندبالایی است. میتوان در میانشان از کتاب «دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸» نوشته دکتر ایرج همتی و داود صفایی، کاری از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نام برد که به بررسی و تحلیل و نقد رفتار سیاسی ایران در جریان جنگ هشتساله و پایان آن میپردازد. یا کتاب «پایان دفاع مقدس، چرایی و چگونگی» از محمد مهدی بهداروند (پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس) و نیز چهلونهمین کتاب از مجموعه کتابهای روزشمار جنگ ایران و عراق که به کوشش علیرضا لطفالله زادگان و مرکز اسناد دفاع مقدس با عنوان «تصویب قطعنامه 598» تدوین و منتشر شده است. همچنین «بسترهای پذیرش قطعنامه 598» نوشته محمدمهدی بهداروند (دانشگاه قم) و «به سوی صلح» از خاویر پرز دکوئیار با ترجمه حمیدرضا زاهدی انتشارات موسسه اطلاعات.
مصلحت کشور و انقلاب، پذیرش قطعنامه 598
امام که در تعبیری مشهور، پذیرش قطعنامه را نوشیدن جام زهر خوانده بود میگفت که این قطعنامه را به اکراه، و فقط برای مصلحت کشور و انقلاب پذیرفته است. «در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن مىدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری مىکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام مىدانم. و خدا مىداند که اگر نبود انگیزهاى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمىبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم.»
در بند ششم این قطعنامه، از دبیر کل سازمان ملل – که آن زمان خاویر پرز دکوئیار پرویی بود – خواسته شده بود «مسئول مخاصمه» را از طریق بررسی به کمک هیئتی بیطرف شناسایی و معرفی کند. دبیر کل چنین کرد و گزارشی درباره نتایج تحقیقات خود نوشت. گزارش به تاریخ ما در پاییز 1370 منتشر شد. طبق این گزارش جنگ هشت 8 ساله میان ایران و عراق با حمله عراقیها شروع شده و از اینرو در این ماجرا دولت عراق طرف خاطی و متجاوز بود. شورای امنیت سازمان ملل، که مخاطب رسمی این گزارش بود، متن تهیهشده دبیر کل را به عنوان سندی رسمی که محصول کار گروهی از کارشناسان بیطرف است پذیرفت. اما چنان که انتظار میرفت عراقیها سر و صدا کردند و این گزارش و نتیجهگیری نهایی آن را غیرمنصفانه خواندند و حتی خاویر پرز را به دریافت رشوه از ایران متهم ساختند.
گزارش دبیر کل سازمان ملل و معرفی طرف متجاوز
در کتاب «دایرهالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق»، نوشته جعفر شیرعلینیا (انتشارات سایان) به روایت خاویر پرز از چگونگی تحقیق برای شناسایی طرف متجاوز اشاره میشود. دبیر کل درباره گزارشی که تهیه کرده بود میگفت «میدانستم که هر تحقیق بیطرفانهای به این میانجامد که عراق مقصر است. در اوت 1991، از دولتهای ایران و عراق خواستم دیدگاههای خود را درباره جزییات به من ارائه دهند. در همان زمان با گروهی از متخصصان مستقل، متشکل از قاضیان بلندپایه بلژیکی مشورت کردم. نظر آنان این بود که در موضوع جنگ هر دو طرف در تخطی از قوانین بینالمللی مقصرند. به هر روی، عراق به دلیل نفوذ در اراضی ایران و دامن زدن به خشونت، باید به عنوان مسئول همه ویرانیهایی که به ایران تحمیل شده است شناخته شود.»
با بهرهگیری از دیدگاههای کارشناسان بیطرف و گفتوگوهای مختلف، مشورت با طرفها و دیگر وسایلی که برای سازمان ملل قابل دسترسی بود، در نهم دسامبر 1991 گزارشی به شورای امنیت ارائه کردم که در برگیرنده موضوع مسئولیت جنگ ایران و عراق بود. من یادآور شدم که جنگ در مخالفت با قوانین بینالمللی آغاز شد و تخطی از قوانین بینالمللی به مسئولیت آغاز زد و خوردها انجامید. بر این اساس رویداد بینتیجه حمله 22 سپتامبر 1980 علیه ایران قابل پذیرش در چارچوب منشور ملل متحد، هرگونه نقشهای شناختهشده و محتوای قوانین بینالمللی یا هرگونه رعایت اخلاق بینالمللی نیست و مسئولیت نبرد را موجب میشود. بنابراین نتیجهگیری من محکومیت کامل عراق است.»
نکته مهمی که در گزارش خاویر پرز وجود داشت
این درست است که ایران در تمام طول جنگ، برای دفاع از خود به انتظار رای سازمان ملل و تصمیم شورای امنیت نمانده و دفاع از خود را به بازیهای آشکار و نهان سازمانهای بینالمللی گره نزده بود، اما به هرحال گزارش خاویر پرز - اعلام رسمی و علنی این واقعیت که عراق متجاوز و ایران مدافع بود - پیروزی سیاسی بزرگی به شمار میرفت. نباید ناگفته گذاشت که این گزارش، لایه زیرین و مهمی هم داشت و آن اینکه در این جنگ هر دولتی که پشت عراق، یا به عبارت درستتر پشت صدام و رژیم بعث ایستاده بود، در واقع از طرف متجاوز پشتیبانی میکرد و در جرم او شریک بود. آنهم متجاوزی که از ابتدا تا انتهای ماجرا هیچ خط قرمزی نداشت و – به پشتگرمی همین حامیانش – نه فقط نقض همه معاهدات رسمی بینالمللی و بمباران و موشکباران شهرهای پرجمعیت و کشتار غیرنظامیان که استفاده از هر ابزاری حتی سلاح شیمیایی را هم مجاز میدید.
نظر شما