این کتاب توسط ناهید حسن پور در 128 صفحه نوشته شده درحالی که پیشتر زندگی این شهید توسط همین نویسنده در قالب فصلی از یک کتاب به رشته تحریر درآمده بود.
درباره کتاب «داماد سفیدپوش»، حسن پور، نویسنده کتاب به خبرنگار ایبنا گفت: این کتاب گذری است کوتاه از دوسالگی مصطفی تا بعد از شهادتش. داستانها کوتاه است و ساده و روان. آنچه بیشتر در نگارش این کتاب مدنظر داشتم اشاره به لایههای پنهانی شخصیت شهید بود. مثل بندگی و توسلات، اعتقادات معنوی شهید و انس و الفتش با اهلبیت که در وجود این شهید متجلی بود.
وی افزود: تنها رمزی که باعث شد مصطفی ردانیپور مسئول عقیدتی لشگر۱۴ امام حسین بشود و او را به یک شخصیت اثرگذار تبدیل کند صحبتهای امام راحل و عالمانی همچون آیتالله مصباح، آیتالله بهجت و آیتالله بهشتی است. موضوعی که در کتاب هم آن را میخوانیم.
حسن پور درباره ویژگیهای این شهید گفت: شهید ردانی پور با چند دقیقه صحبتش میتوانست رزمندگان را برای نبرد علاقمند کند تا همه با شوق به خط شوند، حتی اگر رزمندگان در سختترین شرایط و در نفسگیرترین مراحل عملیات هم بودند باز شخصیت این شهید بر آنها تاثیرگذار بود. این موارد همانطور که اشاره شد تاثیر صحبتهای امام (ره) و عالمان دینی مطرح آن زمان بود که اشاره شد.
وی درباره چگونگی علاقمندیاش به ثبت و ضبط زندگی شهید ردانی پور و نگارش کتاب «داماد سفیدپوش» اینطور گفت: سال ۸۵ و یا ۸۶ بود به سرپرستی استاد احمد مقیمی گروهی برای تحقیق و نگارش از شهدای طلاب اصفهان تشکیل شد. بنا، بر این بود برای هر شهید این استان یک کتاب نوشته شود. اما گرانی کاغذ و جابهجایی مسئولان مربوطه و... دست به دست هم داد تا این کار با تاخیر همراه شود. سرانجام بعد از دوسال یک جلد کتاب به چاپ رسید، کتابی که هر فصل آن مختص به یک شهید روحانی میشد.
وی افزود: به لطف خدای مهربان، رزق بنده نیز هم صحبتی با خانواده و دوستان شهید مصطفی ردانیپور بود. او یکی از فرماندهان زبده و با اخلاص لشگر ۱۴امام حسین بود، اما آن چیزی که ما اصفهانیها از شهید ردانیپور شنیدهایم به حضورش در جبهه ختم نمیشود. مصطفی با یک معجزه در دنیا ماند و با چیزی شبیه معجزه به آنچه میخواست رسید.
ارادت شهید به حضرت زهرا (س) و ماجرای ازدواج
در ادامه حسن پور گفت: شهادت در لباس یک بسیجی ساده، نه فرمانده و شهادت با عمامه بخشی از آن موارد بود. همچنین ازدواج این شهید نیز در نوع خود جالب است. چرا که وی حاضر به ازدواج نمیشد مگر اینکه به توصیه امام (ره) با یک همسر شهید از خانواده سادات ازدواج کند. همین هم قسمت و روزی او شد. تمایلش به این شکل از ازدواج بهواسطه ارداتش به حضرت زهرا (س) بود. درحالی که چند روز بعد از دامادیاش در عملیات والفجر ۲ به شهادت رسید و برای همیشه مهمان حضرت زهرا (س) شد.
نویسنده کتاب «داماد سفیدپوش» با بیان اینکه سال گذشته همین ایام بود که بنا شد نشر دارخوین چاپ دومِ فصل شهید ردانیپور را به صورت مجزا روانه بازار کند، ادامه داد: از بین تمام عنوان هایی که برای کتاب انتخاب کرده بودم، عنوانی که بیشتر مرا به زندگی مصطفی نزدیک میکرد «دامادسفیدپوش» بود.
وی افزود: با همراهی و توجه سردار رضایی از همرزمان شهید در کمترین زمان جاهای خالی مطالب کتاب که هنوز تکمیل نشده بود نیز پر شد و به این شکل کتاب به صورت یک اثر مجزا تحویل نشر داده شد.
حسن پور تاکید کرد: «دامادسفیدپوش» به سرانجام رسید اما آنچیزی که حسرت شد، غم فقدان از دست دادن مادرشهید است. مادری مهربان، دلسوز و اهل توسل؛ دوست داشتم دست مادر شهید را ببوسم و کتاب را تقدیمشان کنم، شاید لحظهای خوشحالی مهمان قلبشان شود که نشد.
وی در پایان گفت: سالهای دور که به بهانه مصاحبه مهمانشان میشدم از مصطفی گفتن برایشان سخت بود. کهولت سن و غم از دست دادن فرزندانشهیدش، رسول و بعد هم مصطفی ذرهای از استواری و شهامت این مادر کمنکرده بود. هر غصهای بود از سردلتنگی بود. چرا که پیکر رسول برگشته بود اما از فرزند دیگرش مصطفی پیکر بازنگشت.
نظر شما