چرا در ادبیات کودک و نوجوان آثار کمتری با موضوع اربعین میبینیم؟
محرم تجلی عزای حسین (ع) و اربعین تجلی معرفت قیام امام حسین (ع) است و بیشتر شاعران آن شور، شوق و توصیف وقایع عاشورایی را در شعرهای عاشوراییشان در ادبیات کودک و نوجوان دارند که بیشتر آنها توصیف قیام کربلاست و چرایی قیام امام حسین (ع) میماند برای اربعین که فرصتی 40 روزه است. با توجه به این باید فکر کنیم آیا حسین (ع) برای آب قیام کرد و تشنه شهید شد؟ قیامش برای آب بود یا خیر؟ یا برای حق خود جنگید. زمانیکه شاعران و نویسندگان به تبیین قیام امام حسین (ع) میپردازند باید بدانند که این مسئله بسیار مهم است؛ البته کارهای مذهبی را اگر بخواهیم از جنبه هنری کار کنیم بسیار کار خطیری است و مثل شمشیری دو لبه میماند و خیلی باید مراقب باشیم تا حق مطلب را ادا کنیم و شاعرانگی و هنر کار حفظ شود.
در بین کارهایی که دیدم کاری به قوت منظومه «ظهر روز دهم» مرحوم قیصر امینپورو کاری از محمود پوروهاب به نام «امام گلها» که یک نگاه متفاوت به واقعه عاشورا دارد ندیدم. امیدوارم شاعران و نویسندگان مخصوصا شاعرانی که برای کودکان و نوجوانان قلم میزنند غیر از توصیف صحنههای عاشورا، به تبیین قیام عاشورا نیز بپردازند و نقش حضرت زینب (س) را که نقشی عمیق و تأثیرگذار در واقعه عاشورا داشتند به دور از توصیفها و نگاههای کلیشهای ترسیم کنند. اگر این دیدگاهها از شعرهای عاشورایی کمرنگتر شود و یک زاویه دید جدید به واقعه عاشورا داشته باشیم میتوانیم شاهد کارهای زیباتر و گویاتر باشیم؛ البته که این حرف به سخن آسان است و خودم توفیق نداشتم که شعری بگویم که دیدگاهی متفاوت داشته باشد؛ اما اگر بخواهیم در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز کار کنیم کودک و نوجوان زاویه دیدش و ساختار ذهنیاش به جهان و قیام امام حسین (ع) طوری است که باید به دنیای کودکی آن نیز توجه کرد.
نکته دیگر این است که آثار برای نوجوانان خیلی کمتر است و امیدوارم دیدگاهی جدید به صفحهی قیام امام حسین(ع)، اربعین و واقعه عاشورا گشوده و پنجرهای جدید باز شود که با دنیای نوجوانان خوب گره بخورد تا نوجوانان بتوانند از این منابع و کتابها استفاده کنند.
به نظرتان پیادهروی اربعین را باید چگونه برای کودکان و نوجوانان ترسیم کنیم تا با آن ارتباط برقرار کنند؟
در حال حاضر تبلیغات زیادی در رسانهها برای برگزاری پیادهروی اربعین و کارهای فرهنگی زیادی شده است و همچنین برای کودکان نیز موکبهایی طراحی شده است که کارهای فرهنگی انجام میدهند؛ اما قبل از آن خانوادههایی که خود را برای پیادهروی اربعین آماده میکنند باید حتما با بچههایشان صحبت کنند و هدفشان از این پیادهروی را بیان کنند تا این سفر برای بچهها خستهکننده و کسالتبار نباشد و لزوم رفتن به این سفر را برای بچهها با زبان کودکانه جدای از اهدافی که برای خود دارند ابراز کنند. در وهله اول این وظیفه به عهده والدین است؛ اما در وهله دوم موکبها با پاسخ دادن سوالاتی که کودکان در ذهنشان درباره قیام امام حسین (ع) دارند باعث به وجود آمدن یک کار فرهنگی میشوند. خانوادهها باید کودکان و نوجوانان را در کارهایشان مشارکت دهند؛ این میتواند یک همکاری خوب برای آنها باشد و به آنها از هدفشان توضیح دهند تا آنها چرایی این پیادهروی را درک کنند و این خانوادهها هستند که کودکان را مشتاقتر میکنند تا بتوانند ادامه دهند و رسانهها نیز رسالت خود را در این زمینه به خوبی انجام دادهاند و با فیلمها و گزارشهایی که تهیه کردند فرهنگسازی خوبی در میان مردم اتفاق افتاده است.
چگونه میتوان کودکان را به ژانر مذهبی علاقهمند کرد؟
ژانر مذهبی قالبهای گوناگونی دارد؛ یک بعدش به هنرمندانمان برمیگردد که در این حوزه به تولید انیمیشن، موسیقی، بازیها و در زمینه نشریات که پررنگترینش کتاب است میپردازند. ژانر مذهبی ژانری به شدت سخت است؛ چراکه ما باید با توجه به مستنداتی که در تاریخ وجود دارد اثر تولید کنیم و باید حتما به تاریخ اشراف داشته باشیم و نه صرفا براساس خرافات و احادیثی که منبع درستی ندارند اثر تولید کنیم. درست است که ما برای نوشتن یک منبع واحدی داریم؛ اما اگر زمانیکه برای بچهها مینویسیم سعی کنیم با زاویه دید جدید بنویسیم برای آنها جذابتر میشود. نوع نگاه هنرمند در این مسئله بسیار مهم است؛ یعنی اگر بتواند یک موضوع پرتکرار را به گونهای قلم بزند که در آن کشف وجود داشته باشد، همین مخاطب را جذب میکند. ساختار از نکات مهم دیگری است که هنرمند باید به آن توجه کند؛ یعنی زمانی که هنرمند درحال تولید اثر است نباید هنر را فدای مقوله مذهب کند و مثلا کارهای سفارشی که ناشرها میخواهند آنقدر ویرایش میشود و آنقدر خط قرمز و چارچوب دارد که دیگر هنری در آن باقی نمیماند. اگر بتوانیم نگاه هنری را در راستای ژانر مذهبی جلو ببریم آن وقت است که آن اثر برای کودکان قابل فهمتر و شیرینتر است.
پیادهروی اربعین چه مفاهیمی را به کودکان آموزش میدهد؟
بچهها از پیادهروی اربعین صبر و استقامت یاد میگیرند و این سفر حس مسئولیتپذیری بچهها را بالا میبرد. از موکبهایی که وجود دارد درس عشق، محبت و دوستی را یاد میگیرند تا بتوانند به همنوع خود بدون هیچ چشمداشتی محبت کنند. در طول مسیر مهربان بودن را یاد میگیرند و به همدیگر کمک میکنند و همه اینها مجموعه درسهایی است که میتوان از پیادهروی اربعین یاد گرفت. گاهی وقتها ما بزرگترها با رفتارمان باعث بروز اخلاقهایی در کودکان میشویم که این سفر باعث میشود تا کودک متوجه بشود که میتوان همکاری، گذشت، مهربانی، ایثار و دوستی را بدون هیچ چشمداشتی به بقیه انتقال دهیم. امیدوارم یاد گرفتن چنین درسهایی باعث رشد و شکوفایی کودکان در آینده شود.
نظر شما