چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۶
چطور آثار دفاع مقدس از خطر تحریف مصون می‌مانند؟

در نشستی با حضور نویسندگان، راویان و محققان آثار دفاع مقدس در تحریریه ایبنا درباره جدی بودن موضوع تحریف آثار دفاع مقدس، انواع آن و چرایی اینکه آثار دفاع مقدس تحریف می‌شوند و چطور از این خطر مصون می‌مانند بحث شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، تحریفات دفاع مقدس یکی از موضوعات جدی در این حوزه است که در سال‌های اخیر حساسیت‌ها نسبت به آن بیشتر شده و هشدارهایی در این خصوص از جانب مقامات مسئول در حوزه جنگ و دفاع مقدس داده می‌شود. در برابر این تحریفات گاهی شاهد هستیم نهادهای متولی تلاش می‌کنند نظارت بر آثار را بیشتر کنند و براساس شاخص‌های خاصی فقط روایت‌های خاصی را از جنگ منتشر کنند.
 
موضوعی که در اصطلاح می‌توان به آن گفت «روایت رسمی»، چنین رویکردی هم در جای خود باعث می‌شود همه آنچه در جنگ تحمیلی بر رزمندگان ایرانی گذشت به درستی بیان نشود و با موضوع کلیشه‌سازی در آثار مواجه باشیم.
 
در همین خصوص خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به مناسبت هفته دفاع مقدس نشستی را با حضور چهره‌های صاحب اثر برگزار کرده است. یکی از حاضران در این نشست گلعلی بابایی از نویسندگان پیشکسوت دفاع مقدس بود. او آثار متعددی مبتنی بر ثبت خاطرات و کتاب‌های اسنادی به رشته تحریر درآورده و در زمان جنگ تحمیلی نیز به عنوان راوی لشکر محمد رسول الله (ص) فعالیت می‌کرد.
دیگر چهره حاضر در نشست یاد شده، مرتضی قاضی، از محققان مستقل در حوزه جنگ تحمیلی و منتقد آثار حوزه دفاع مقدس بود. وی در حال حاضر در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نیز فعالیت می‌کند و مدیریت انتشارات مرز و بوم (وابسته به مرکز یاد شده) نیز برعهده او قرار دارد.
 
مجید محمدولی، از محققان و فعالان فرهنگی حوزه دفاع مقدس نیز دیگر چهره حاضر در این نشست بود.
 
این نشست در دو قسمت تقدیم به مخاطبان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) می‌شود که در ادامه قسمت اول آن را می‌خوانید:

 
ایبنا: بحث تحریفات دفاع مقدس چقدر جدی است و امروز چه آسیب‌هایی تجربه کردیم یا در آینده تجربه می‌کنیم؟

گلعلی بابایی: بحث تحریف همیشه بوده و هیچ وقت تمام نمی‌شود. مثل مسأله عاشورا. واقعه دفاع مقدس همیشه بوده و هیچ وقت –تحریفات آن- ریشه‌کن نمی‌شود. [تحریف] نقطه مقابل تحریف درست‌نویسی و راست‌گویی است. چون مردم ما هیجانی هستند و بعضی چیزها را بیشتر دوست دارند و بیشتر می‌پسندند و بعضی اوقات متاسفانه فضا باز می‌شود، در چنین مواقعی ممکن است برخی از اتفاقات با تحریف همراه و پررنگ‌تر شوند و جای واقعیت‌ها را بگیرد. متاسفانه –مصادیق در این جلسه- مثال زدنی نیست اما [موضوعات مورد تحریف] شده ملکه ذهن مردم؛ همچون تابو شده. و نباید دربرابرش سکوت کرد و لازم است واقعیت‌ها را گفت و خود مردم باید قضاوت کنند. بعضی موارد درباره گذشته را می‌شود گفت و روی آن مانور داد. اتفاقات جنگ مثل روی مین پریدن رزمندگان و بعضی ماجراهای شب عملیات یک سری از این دست اتفاقات هستند که گفته می‌شوند اما واقعیت ندارند و تحریف است.
 
ایبنا: آقای قاضی دیدگاه شما نسبت به سوال اول چیست و اینکه امروز ما چند نوع دسته‌بندی و طبقه‌بندی راجع به تحریفات دفاع مقدس داریم و نوع مقابله صورت گرفته با اینها چیست؟

مرتضی قاضی: معنی لغوی تحریف یعنی تبدیل، تغییر، دگرگون سازی، قلب و به اصطلاح خودمانی همان «حرف به حرف کردن» است، یا معنای دیگری را اراده کردن از چیزی که در واقع اتفاق افتاده؛
اینکه تحریف خطر دارد و اینکه آسیب‌زا است و باوری را ایجاد یا یک ذهنیتی را خراب می‌کند مورد تردید نیست و فقط می توانیم در مورد میزان این آسیب صحبت کنیم.
 
قرآن کریم در مورد تحریف و کسانی که کلام الله را تحریف کردند، چه از قوم یهود که تحریف کردند و آن را تغییر دادند تا کسانی که پیام پیامبر را می‌شنیدند و آن را جوری دیگری انتقال می دادند، صحبت کرده. همه اینها از موارد تحریف است. در قضیۀ سلمان رشدی که اتفاقاً همین اخیراً با حمله ای که به او کردند، دوباره نام او مطرح شد، ماجرا همین تحریف بود و روایتی از وحی به پیامبر گرامی اسلام ارائه کرد که تحریف تاریخ و مبانی دین اسلام بود و به همین دلیل حضرت امام (ره) آن حکم تاریخی را درباره او صاد کردند. منظور من این است که تحریف چنین تبعاتی دارد. 

 
اما اگر بخواهیم در مورد میزان تحریف و انواع آن صحبت کنیم، از نگاه من ما 5 سرفصل درباره تحریف داریم:
اول: انواع تحریف است که می‌توانیم در مورد آن ها را صحبت کنیم. مساله دوم: علل و عوامل تحریف است، اینکه چرا تحریف اتفاق می‌افتد و یک نفر می آید ماجرایی را حرف به حرف می‌کند، عمد و غیرعمد بودن تحریف و اینکه چه انگیزه‌های باعث تحریف می‌شود. سوم: چه کسانی تحریف می کنند و اینکه آیا آگاهانه این کار را می کنند یا غیرآگاهانه. چهارم: اینکه تحریف کنندگان با چه ابزاری تحریف می‌کنند. مورد آخر و پنجم: آثار تحریف است، اینکه تحریف چه آثاری را به جا می‌گذارد، در ذهن مخاطب چه تأثیری دارد؟
 
ایبنا: آیا در مورد شخصیت‌های دفاع مقدس و واقعیت‌ آنها به درستی بیان صورت می‌گیرد.

گلعلی بابایی: به نظر من هر جا می‌روم بحث «داش مشدی‌ها» و حضور «لات‌ها» در دفاع مقدس پررنگ‌تر از رزمندگان نمازشب خوان‌ شده؛ مثلا همان مستندی که برای بچه‌های دستمال سرخ‌ها و موتور سوارها پخش شد همه تیپ‌های لاتی بودند و موردی که الان روی آن مانور می‌دهند به نظر من با توجه به درصد حضور این تیپ از آدم در جبهه، درصد روایت از آنها خیلی بیشتر شده است. کتاب آقای سیدمهدی فهیمی با عنوان «فرهنگ جبهه و شوخ‌طبعی‌ها» کلی از موارد و خاطرات را –درباره این شخصیت‌ها- دارد. در این کتاب مواردی آمده است. «جنگ دوست‌ داشتنی» سعید تاجیک هم در 500 صفحه کتابی شامل همین موارد و شلوغ‌کاری‌هاست که رزمندگان در گردان می‌کردند. به نظر من کم نیست موارد و نسبت به درصد حضور این افراد خیلی بیشتر از حد معمول است ولی خواهان چنین آثاری هم بیشتر است و طبع و ذائقه مردم در این باره بیشتر همراه است. به عنوان مثال فیلم اخراجی‌های ده‌نمکی رکورد فروش را می‌شکند درحالی که فیلم‌های جنگی اجتماعی هم اینقدر فروش نداشته‌اند و این اثر یکسری حرف‌های مگو درباره رزمندگان گفته به عنوان مثال در مورد ترانه‌ خوانی در جبهه؛
 
یکی از انتقاداتی که به قاسم صادقی دارم این است که شاهرخ ضرغام را صد بار دیگر شهید کرد و از بعد منفی این شهید گفت. و خاطراتی از خلاف‌هایش گفت.
 
ایبنا: چه چیزی از جنگ هست که کم و ناقص روایت می‌شود و روایت‌ها به کدام سمت است؟

گلعلی بابایی: توازن وجود دارد تحریف در هر دو بخش وجود دارد هم در مورد بچه‌های خوب و هم بچه‌های لات –تحریف- وجود دارد. باید بیشتر در مورد این موضوع بحث شود.

 
مجید محمدولی: فکر می‌کنم بحثی که مطرح شد سوای از تحریف است؛ بحث روایت‌هاست اینکه کدام گفته می‌شود و کدام روایت کمتر گفته می‌شود یا گفته نمی‌شود این با تحریف فرق می‌کند. تحریف اینقدر پتانسیل دارد که شاید بتوان چند جلسه به آن پرداخت.
 
بعضی‌ها از سر دلسوزی تحریف می‌کنند و نیت بدی ندارند، فردی حتی آگاه است و خودش در جنگ بوده اما دچار تحریف می‌شود و فکر می‌کند بخشی از اتفاق را برجسته می‌کند. [اشاره به دلسوزی‌های] اما با این کار ضربه می‌زند. دفاع مقدس خودش پتانسیل بالایی دارد. شاید به قول شهید مطهری نیاز نیست چیزی از خودمان به آن اضافه کنیم تا حق مطلب را ادا کنیم. این نوع تحریف از سر دلسوزی و احساسات اتفاق می‌افتد و گزینه مهمی است که در بخش تحریف مطرح است که حتما دشمن و فرد ناآگاه یا کم سواد این کار را نمی‌کند.
 فردی حتی خودی و حتی فرد مسئول ممکن است دچار تحریف شود با نیت خیر؛ ولی تحریف است تحریف چه مفید و چه غیرمفید ضربه می‌زند. تحریف مفید نداریم یعنی مقصود فرد را می‌گوییم وقتی مستندات هست و آنقدر مطلب داریم که اگر سالیان سال تمام نویسندگان کار کنند باز هم مطلب و مستند در حوزه دفاع مقدس وجود دارند احتیاجی به تحریف نیست. [اشاره به تحریفات با حالت دلسوزی]
 
بگذارید یک مثال زنده بزنم برای کتاب جدید آقای بابایی [زمین‌های مسلح] که در حال نگارش بودند اما قبل از آن اول برگردم به زمان صدر اسلام، در کتاب «شبهای پیشاور» واعظ شیرازی می‌گوید در مقابل سلطان مغول برخی نشستند اعم از شیعه و سنی و با هم بحث کردند و هر دو ادله آوردند و جماعت منطق ادله شیعه را پذیرفت. اما عالمان سنی معتقد بودند چون موضوع از نظر تاریخی پذیرفته شده باید آن را قبول کرد و ادامه داد. سلطان گفت چه معنی دارد وقتی منطق می‌گوید این درست است، از موضع اشتباه پیروی کنیم. برای کتاب جدید آقای بابایی به نام «زمین‌های مسلح» نیز به یک –چنین- بخش و وضعیتی رسیدیم من بر این باور بودم که این اتفاق [در حال روایت] جور دیگری رقم خورده ولی وقتی رفتیم مصاحبه‌های میدانی و اسناد و مدارک را بررسی کردیم 180 درجه اختلاف بین دیدگاه و چیزی که تا حالا می‌دانستیم و چیزی که اتفاق افتاده بود پیدا شد. یک موسسه‌ای که در این زمینه کار می‌کرد خدمت آقای بابایی رسید و اصرار داشت این چیزی که ما می‌گوییم درست است درحالی که هیچ سندی نداشتند ولی –می‌گفتند- حالا که مردم این را باور کردند دیگر چه کاری است تغییر دهیم.
 
عین تعریف حضرت آقا [رهبر معظم انقلاب] است که وقتی در مورد جهاد تبیین صحبت کردند جلوگیری از تحریف و درست‌گویی –منظورشان- است. نمی‌توانستیم بگوییم مردم قبول دارند ما هم ادامه بدهیم به نظر من درست گفتن مهم است و ذهن بیدار مخاطب –خودش- انتخاب کند.

 
ایبنا: فکر می‌کنم زمان خوبی است که به موضوع انواع تحریف بپردازیم.

مرتضی قاضی: اگر انواع تحریف را خیلی خلاصه بگوییم، به این شکل است که بعضی وقت‌ها یک چیزی را حذف می‌کنیم بعضی وقت‌ها یک چیزی را اضافه می‌کنیم به آن چیزی که از واقعیت رخ داده، روایت شده. روایت اساساً تفسیر از گذشته است و‌ عین گذشته  و واقعه اتفاق‌افتاده نیست. گذشته که اتفاق افتاده و گذشته. حالا ما کسی را داریم که آن گذشته را درک کرده و قرار است برای ما یک روایت از آن ارائه بدهد. در حقیقت هیچ وقت دسترسی کامل و تام به گذشته نخواهیم داشت، همیشه با فاصله‌ای از گذشته هستیم و همیشه هرکسی با ذهنیت خودش گذشته را تفسیر می‌کند و تحریف از همینجا شروع می‌شود.
 
راوی واقعه ای در گذشته را یا حذف می‌کند یا اضافه می‌کند یا مطلبی را بسط و شاخ و برگ می‌دهد، یا چیزی را که مبسوط است، خلاصه می‌کند یا در آخرین حد آن، چیزی را دگرگون می‌کند و تغییر می‌دهد و آن را به شکل دیگری ارائه می‌دهد. البته ممکن است گونه‌های‌ دیگری از تحریف هم وجود داشته باشد، اما من تا این حد (حذف، اضافه، بسط‌دادن، خلاصه کردن و دگرگونی) را به عنوان انواع تحریف بیان می کنم و البته همه را هم خطرناک می‌دانم. هرکدام خطر خود را دارد.
 
در مورد علل و عوامل تحریف یک جمله بگویم همه تحریف ها از یک علت اصلی ناشی می‌شود، آن علت اصلی هم این است که در این تحریف یا یک منفعتی وجود دارد یا –با تحریف قرار است- جلوی یک ضرری گرفته شود.
 
اگر آقای محمدولی می‌گوید فردی دلسوزانه یک مطلبی را تغییر می‌دهد و جور دیگری تحویل می‌دهد، خب هدف او چیست؟ او گمان می‌کند اگر مطلب را اینجوری بیان کند، به نفع کلیت این ماجراست یا اگر فلان مطلب را بگوید، دفاع مقدس زیر سوال می‌رود. یعنی اینطور فکر می کند که «ما دین اسلام داریم و مسلمان و شیعه هستیم، اگر بگویم کسی را در جنگ به ناحق کشته ایم و نباید می‌کشتیم،‌ کلیت دین ما زیر سوال می‌رود.» یک وقتی هست رسانه‌های خارجی فارسی‌زبان مانند «من و تو» و «بی‌بی‌سی» دست به تحریفی می زنند، خب این ها عملا دنبال منفعتی هستند و می‌خواهد نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران فرو بریزد. یعنی وجود جمهوری اسلامی را برای خودش ضرر می داند، منفعتش را در این می‌بیند که جلوی ضرر را بگیرد یا ضرر نکند یا کمتر ضرر کند.
 
در کل ذیل علل و عوامل تحریف که به شکل کلی عرض کردم، مسائل مختلفی به میان می آید در آن ماجرا ملاحظات اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و امنیتی و حتی اقتصادی و ملاحظات دیگری وجود دارد که بنا به علتی آن را می‌پوشانیم یا کتمان می‌کنیم یا تغییرش می‌دهیم به شکلی که به آن چیز اعتقاد داریم و فکر می‌کنیم درست‌تر است، یا به ما یا موضع ما کمک بهتری کند و منفعت بیشتری به آن موضوع برساند.
 
در مورد ابزارهای تحریف، من درباره کتاب های خاطرات دفاع مقدس صحبت می کنم، در مورد گونه های دیگر کتب دفاع مقدس مثل کتب تاریخی و تحلیلی یا کتاب های داستان و رمان یا دیگر گونه ها هم می توان تحریف را تحلیلی کرد.
 
به نظرم در تمام حلقات تولید یک کتاب یا یک روایت از دفاع مقدس امکان تحریف وجود دارد از راوی و سوژه‌ای که سوژه نیست و مایه ای ندارد و ما برای شنیدن روایت جنگ به سراغش می رویم بگیرید تا در خود تحقیق و مصاحبه ای که داریم برای تولید کتاب انجام می‌دهیم، امکان تحریف وجود دارد. اینکه به عنوان مثال در مصاحبه از راوی سوالاتی بپرسیم که نظر خودمان تأمین بشود نه آن چیزی که در واقع اتفاق افتاده. ممکن است در پیاده سازی تحریف داشته باشیم. یعنی پیاده ساز بر اثر اشتباه و فهم اشتباه تحریفی در متن ایجاد کند. اولین فیلتر و منزلگاهی که متن از صوت به روی کاغذ می‌آید، پیاده سازی است، حتی از همین جا هم می‌تواند تحریف شکل بگیرد که البته می تواند صورت ناآگاهانه داشته باشد؛ من مورد فاحش و بدی در پیاده سازی داشته ام که اساساً باعث شده صوت دوباره پیاده شود. یا راوی با لهجه بوده و صحبتش به فارسی برگشته و ترجمه اشتباه یا عدم فهم منظور او باعث اشتباه در انتقال مفهوم شده است. به نظرم من اصلی ترین جایی که تحریف شکل می گیرد در قلم و نگارش متن روایت راوی است، یعنی در سروشکل و قلم؛ در پردازش به گفته راوی در حذف و اضافه و بسط و دگرگونی. مورد داشته ایم در کتاب زندگی نامه یک آزاده که در دوران دولت اصلاحات و دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی که موضوع «گفتمان تمدن‌ها» روی بورس بوده، نوشته شده، نویسنده کتاب زندگی‌نامه آن آزاده را با محوریت گفتگوی تمدن‌ها بین ایران و عراق نوشته و شعارها داده.
 
ما می‌بینیم که در متن امکان تحریف به شدت زیاد است: اینکه چه چیزی را اول به عنوان مقدمه بگویم و بعد نتیجه‌گیری در ذهن مخاطب شکل بگیرد؛ چینش در تدوین، چه چیزی را چقدر بگوییم. توازن و تناسب مطالب و پرداختن به مطالب به همان اندازه که باید باشد و همه عناصر تدوین و نگارش متن. یکی دیگر از منافذ تحریف گویا سازی کتاب است که مؤلفه مهمی است، اینکه چه مطلبی را به چه شکل گویا کنیم. حتی تحریف در آلبوم عکس هم ممکن است اتفاق بیفتد. به نظرم این مثال مهم را در رسانه ها دیده اید که یک عکس برش داده شده و ما تصوری از آن عکس پیدا می کنیم و وقتی قاب کامل عکس را می بینیم، تصورمان 180 درجه عوض می شود. اینکه از یک راوی و یک موضوع در کتاب خاطرات تعدادی عکس خاص را کار کنیم یا عکس هایی از او را با هدفی خاص حذف کنیم، می تواند منجر به تحریف در واقعیت شود. یکی دیگر از ابزارهایی که می تواند در تحریف به کار بیاید، در سندیت کار است. اینکه برای واقعه ای استناداتی می‌آوریم، ممکن سندی که می آوریم مخدوش یا محدود باشد یا در مستند کردن آن موضوع کم بگذاریم.
 
طبیعتاً با توجه به موضوع بالا که بحث ابزار تحریف بود، می توانیم درباره تحریف کنندگان و افرادی که می توانند تحریف می کنند، هم صحبت کنیم. تحریف‌کنندگان می توانند راویان کتاب های دفاع مقدس، محققان، نویسندگان و دیگر عناصر تولید کتب دفاع مقدس باشند. البته که به نظر من مهم ترین عنصری که دست به تحریف می زند، کارفرماست. کسی که کار را سفارش می دهد به شدت می تواند در متن دست ببرد و آن را تحریف کند. بسیاری از اوقات کارفرما شما را سوق می‌دهد به سمت اینکه در یک پارادایم ذهنی و چارچوب خاص باید بنویسی تا من کتابت را چاپ کنم. شما را مجبور می کند در گفتمان پذیرفته شده جامعه حرف بزنی. همچنین گاهی منفعت سازمانی برای کارفرما وجود دارد و به همین دلیل مجوز تحریف را صادر می کند.
 
 مساله آخر آثار تحریف است. به نظر من مهمترین اثر تحریف بی اعتمادی و بی اعتباری است. مخاطبی که با گزاره و روایت تحریف شده در یک کتاب یا یک مستند مواجه می شود، وقتی با روایت دیگری مواجه می شود که اصل موضوع را نقض می‌کند یا یک جور دیگری روایت می‌کند، حتی خیلی رقیق و با زاویه کم، اینطور نیست که فقط نسبت به آن موضوع تردید کند، بلکه در عرض ده‌ثانیه پلاسکوی ذهنش فرو می ریزد و نمی گوید که فقط همین روایت غلط و تحریف شده بود، بلکه می‌گوید همه حرف‌ها –درباره دفاع مقدس- دروغ است. نمی‌‌گوید تو یک دروغ گفتی، می گوید چون یک دروغ گفتی پس هر چه گفتی دروغ است. دیگر هیچ چیز را باور ندارد. تو برایش بی اعتبار می شوی و اعتمادش را نسبت به تمام گزاره های تو از دست می دهد. مثلاً اثری که مستند «جام زهر» یا «کودتای خزنده» بی‌بی سی داشت این بود که کلیت فرماندهی جنگ را زیر سوال برد. یعنی با روایت یک ماجرا، تمام جنگ و فرماندهی آن را اشتباه جلوه داد.
 
البته تحریف می تواند آثار و تبعات میان مدت و بلندمدت دیگری هم داشته باشد. مثلا راوی یا سوژه ای را در نظر بگیرید که برای جلوه درست کردن برای خودش، کتابی تحریف شده از خاطراتش در دفاع مقدس می نویسد و با همان کتاب وجهه ای برای خودش در شهر ایجاد می کند و در انتخابات رأی می آورد و وارد مجلس می شود و چون آدم خودساخته ای نیست و از راه نادرست به جایگاهی رسیده است، می تواند در جایگاه مدیریتی و تصمیم گیری بلایی سر شهر خودش و مردم بیاورد. این یکی از مثال ها از تبعات تحریف است.

 
ایبنا: در مراحلی که آقای قاضی گفتند بحث را می‌توان پیش برد، یک جایی روایت انسانی از جنس خاطره است و این اتفاقات زیاد می‌افتد و یک موقع از جنس تاریخ و جغرافیا و عدد رقم و تعداد شهدا و اسرا و کشته‌های دشمن و اینکه چند نفر از دشمن ساقط کردیم و غنیمت گرفتیم. به نظر می‌رسد سر همین هم در بخش سند و رقم ما مشکل داریم.

گلعلی بابایی: اگر کسی بخواهد صادقانه بنویسد مشکل ندارد مشکل وجود ندارد کتاب «شراره خورشید» در مورد عملیات خیبر است را بخوانید به قول کسانی که خوانده‌اند از سرتا پا کتاب خون می‌چکد از ابتدا تا انتهای خیبر 800 ـ 900 صفحه همه آن لحظه‌نگاری و قدم به قدم است با تیترهای آنچنانی. این کتاب واقعیتی از عملیات خیبر است با همه مشکلات و سختی‌ها و ایثارگری‌های که رزمندگان انجام دادند ولی به گواهی کسانی که خوانده‌اند تلخ نیست یعنی به ذائقه طرف –مخاطب- تلخ نیست، ناراحت‌کننده نیست در تمام مقاطع کتاب که –مخاطب- مشغول خواندن است نگرانی و دلهره و ناراحتی توام با اشک هست ولی وقتی کتاب تمام می‌شود و کتاب را می‌بندیم احساس نمی‌کنیم که با یک ارتش شکست‌خورده طرف هستیم، همت اگر شهید می‌شود یک قهرمان از دلش درمیاید. حمید باکری شهید می‌شود یک قهرمان است این نتیجه صداقت و صادق بودن اثرش را اینجا روی مخاطب می‌گذارد. خیلی‌ها می‌گویند –نتایج- شکست –در جنگ- را برداریم. برای چه چیزی برداریم سخنرانی خود شهید همت در 12 اسفند (5 روز قبل از شهادتش) هست که در پادگان با صدای بلند گفت ما در 5 مرحله عملیات شکست خوردیم و باید تلافی کنیم و دشمن را عقب بزنیم.
 
در کتاب «کوهستان آتش» که باز یک عملیات دیگر را بررسی کردیم والفجر 4 و یک عملیات لغو شده و آنجا –بیان این موضوعات- عقلانیت جنگ را به مخاطب انتقال می‌دهد. رزمندگان 6 ماه روی یک منطقه کار کردند، بچه‌های اطلاعات عملیات و طرح عملیات بررسی کردند دیدند وضعیت آماده است. حتی تدارکات آماده شد، 48 ساعت مانده به عملیات بچه‌های اطلاعات عملیات می‌‌گویند نمی‌توانیم تضمین کنیم کسی زنده برگردد. با محسن رضایی و شمخانی این موضوع مطرح شده که از نظر ما عملیات الان صلاح نیست با اینکه بیشترین زحمات را خود ما کشیدیم.
 
گفتند با وجود زحمات تابستان 62 که بچه‌های ما کشیدند، ولی الان به این نتیجه می‌رسیم که عملیات لغو شود و باورکردنی نیست وقتی استدلال‌ها را شنیدند به این نتیجه رسیدند که عملیات لغو شود. این را چرا ما نگوییم. حاکم بودن عقلانیت را در جنگ گفتیم ضعف فرمانده‌ها را نگفتیم.
 
دشمن تبلیغات می‌کند درحالی که فرماندهان طراحی عملیات داشتند بررسی و گشت شناسایی داشتند و باید کلی روی آن برنامه‌ریزی می‌کردند و اگر به این نتیجه می‌رسیدند که 50 درصد پیروزی و 50 درصد شکست است اینها را باید گفت با دلیل مدرک و حمایت‌هایی که وجود دارد کارها انجام شود. [اگر مسائل جنگ گفته شود] دیگر تلخی گم می‌شود و شیرینی صادق بودن روایت‌ها مخاطب را جذب می‌کند و کسی که این کتاب را خوانده بود می‌گفت 8 روز طول کشید این کتاب را خواندم برایم خیلی تلخ و ناگوار بود چرا بچه‌ها اینطور شهید می‌شوند، وقتی کتاب تمام شد احساس خوبی داشتم. این یعنی نیازی به تحریف و کم‌گویی نداریم الان هم که آقای باقری اعلام کرده که 99 درصد اسناد ما غیرمحرمانه است.
 
ایبنا به نظر می‌رسد که اگر بخشی از اسناد که گفته می‌شود 99 درصد آن آزاد و در اختیار است برایش گفتمان‌سازی شکل‌ نگیرد، فایده ای‌ ندارد. نهادهایی که این اسناد را در اختیار دارند باید آن را در اختیار رسانه یا نویسندگانی که قرار است کتاب بنویسند بگذارند و این اتفاقات بیفتد در واقع با این اقدام یک گفتمانی از آن جنگ شکل می‌گیرد که تلخ و شیرینی ‌آن قابل هضم می‌شود. علاوه بر این با این اقدام شبکه‌های فارسی زبان خارجی و رسانه‌های اجتماعی که در این زمینه خاص کار می‌کنند می‌تواند یک راه مقابله‌ای باشد که در مقابل حرفی که آن‌ها می‌زنند با ادله و استناد ایستاد چقدر این اسناد باید از آن راکد بودن باید دربیاید.

گلعلی بابایی: تنها راهش همین است اسناد وقتی در آرشیو است به درد متصدی آرشیو می‌خورد! این اسناد وقتی به درد جامعه و تاریخ و آیندگان می‌خورد که منتشر بشود انتشارش هم به اشکال مختلف است که یک بخش اصلی آن مستندنگاری جنگ است الان خود مرکز اسناد اعلام آمادگی کرده که هرکس بیاید اسناد جنگ را در اختیارش می‌گذاریم.
 
[مطالعه اسناد] یک کار سخت و زمانبر است و خیلی حوصله می‌خواهد. کسی که می‌خواهد خاطرات کسی را کار کند پای صحبت‌های می نشیند 50 الی 100 درصد را پیاده‌سازی می‌کند و رنگ و لعاب می‌دهد و حاصل می‌شود کتاب خاطرات. ولی وقتی مستندنگاری در مورد عملیات کار می‌کند آنجا دیگر نمی‌تواند هر چیزی را همین‌طوری بگوید باید همه چیز متکی به سند و روایت‌های دقیق باشد. در این مورد بارها و بارها حضرت آقا به این موضوع اشاره کرده‌ که یگان‌های دیگر هم بروند و کاری که لشکر 27 انجام داده انجام دهند. ولی من ندیدم هنوز؛ به جز یکی دوتا. بارها جلسات گذاشته شده ولی هنوز خروجی چندانی ملاحظه نشده است. الان دیگر توپ در زمین نویسندگان، محققان و پژوهشگران است. آرشیو در اختیار است بسم‌الله هرکسی می‌خواهد استفاده کند و ما در این دوتا سه تا کتابی که مشترک –با مرکز اسناد- بوده الحق هر چیزی خواستیم دادند، چیزی را هم نگفتند از قلم بیندازید و موضوعی را جز مگوها نداشتیم. [امیدواریم] دیگران هم در این وادی وارد شود و برای همه لشکرها –تولیدات چنین کتاب‌هایی اتفاق- بیفتد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها