یکشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۰
یکی از وظایف مهم متولیان تقریب در ایران مخاطب‌سازی است

ابوالحسینی گفت: شاید این حجم از مطالعات تقریبی در هیچ دوره‌ای وجود نداشته، اما سهم مخاطبان نیز در یک رابطه معکوس، به همین اندازه اندک بوده است. بنابراین یکی از وظایف مهم متولیان تقریب در ایران، مخاطب‌سازی است و برای تحقق این امر لازم است موانع پیش‌رو برداشته شود و اقدامات گسترده‌ای در جهت دانش‌افزایی مخاطب انجام گیرد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) خداداد خادم: یكی از ابعاد اساسی «وحدت»، كه قابل بحث و بررسی است، بعد راهبردی و راه‏كاری آن است؛ به این معنا كه چگونه می‌‏توان در جهان بحران‌‏زده و پر تشتت و تنش اسلام، كه تقریبا زمینه‌‏ای برای همیاری بالفعل در آن وجود ندارد، به این پدیده آرمانی دست یافت؟

طرح این مهم، امروز و در فضای موجود جهان اسلام اهمیت دو چندان دارد؛ چراكه جهان اسلام امروز همچنان پرالتهاب و تنش ‏زاست و مطمع‏ نظر استكبار جهانی و مورد خشم او قرار دارد. لذا ضرورت بهره گیری از استراتژی تقریب و انسجام به عنوان یکی از اصول مهم تعامل میان مذهبی در مقابله با تفرقه و تجزیه، به شدت احساس می‌شود. همزمان با آغاز هفته وحدت و به بهانه بررسی اهمیت تقریب مذاهب اسلامی گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام رحیم ابوالحسینی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

مطالعات تقریبی از چه زمانی آغاز شده و ضرورت شکل‌گیری آن به چه صورت بوده است؟
«إنّ هذِهِ اُمتُکُم اُمةً واحدةً وأنَا ربُّکم فَاتَّقونِ» (مومنون/12) ریشه مطالعات تقریبی را باید بعد از زمان پیامبر گرامی اسلام(ص) جستجو کرد، به همین جهت آن حضرت در توصیف زمان خود فرمود: بهترین دوره، دوره‌ای است که من در آن هستم: «خیر القرون قرنی الذی انا فیه...» (مجلسی، بحارالانوار، ج16ص92). اما بعد از رحلت آن حضرت به تدریج درگیری و نزاع‌های اجتماعی و فرهنگی که ریشه در اختلافات اعتقادی و مذهبی داشت خود را نشان داد. گویا این پیش‌بینی از سوی قرآن و پیامبر اسلام(ص) شده بود که سرنوشت امت اسلام بعد از آن حضرت دچار اختلاف خواهد گشت و لذا آیات متعددی از قرآن نسبت به این مسئله هشدار داده و آنان را به وحدت و همدلی دعوت کرده است: «وأطیعوا الله ورسوله ولا تنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحكم»(انفال/46) «واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرّقوا»(آل عمرا/103) «ولو شاء الله لجعلكم أمة واحدة ولكن لیبلوكم فی ما آتاكم»(مائده/48)

در واقع از این لحظه به بعد فعالیت‌ها و مطالعات تقریبی آغاز گشت و از همان زمان، امام علی(ع) که نزدیک به عصر رسول(ص) است صحابه عصر رسول(ص) را با صحابه بعد از عصر ایشان، مقایسه می‌کند و می‌فرماید: آن زمان که ما در رکاب رسول الله جهاد می‌کردیم جز ایمان و تسلیم در دل نداشتیم و خداوند نیز در برابر سختی‌ها و دشواری‌های جهاد به ما صبر عنایت می‌کرد، اما به خدا سوگند اگر مسیر حرکت شما به چنین انحرافی که اکنون می‌بینم پیش برود نه برای دین ستونی باقی خواهد ماند و نه اثری از ایمان: «... ولَعَمری لَو كنّا نأتی ما أتَیتُم، ما قامَ لِلدِّینِ عمودٌ، ولا اَخضَرَ لِلایمانِ عُودٌ».(نهج البلاغة، شرح صبحی الصالح، ص 92)

این واقعیت مانند آفتاب روشن است که به تعبیر امام سجاد(ع) صحابه در عصر رسول الله(ص) همچون ستارگان درخشانی بودند که امتحان خود را در یاری پیامبر به نحو أحسن نشان دادند و در اثر عشقی که به او و آرمان‌های ایشان داشتند در راه اعتلای کلمه اسلام از همسر و اولاد مفارقت نموده و حتی با پدران و فرزندان خویش مقاتله کردند تا شجره طیبه نبوت را به تثبیت رساندند: «... فارقوا الأزواج والأولاد فی اظهار كلمته، وقاتلوا الآباء والأبناء فی تثبیت نبوته، وانتصروا به، اللهم واوصل إلى التابعین لهم باحسان، الذین یقولون «ربنا اغفر لنا ولاخواننا الذین سبقونا بالایمان» خیر جزائك».(صحیفه سجادیه، دعای چهارم)

اما این وضعیت در میان صحابه چندان دوام نیاورد و دیری نگذشت که همین صحابه با آن همه سجایای والای اخلاقی و سابقه درخشانِ شرکت در جنگ بدر و احد، به یکباره با یکدیگر فاصله گرفتند و حتی إقدام به گشودن شمشیر علیه یکدیگر کردند، و از همین‌جا ضرورت وحدت بیش از هر زمان دیگر احساس شد و بسیاری از بزرگان صحابه و تابعین و مهم‌تر از همه اهل‌بیت(ع)، اقدامات پیشگیرانه را آغاز کردند. در این راستا حرکت‌های تقریبی در مسیر همدلی و وحدت، به صورت جدی‌تر از زمان امام صادق(ع) بیشتر نمایان گشت، زیرا در آن زمان مذاهب فقهی و تعدد افکار نشو و نما پیدا کردند و در نتیجه نگه داشتن همه آنها در دایره اسلام، ضرورت بیشتری پیدا کرد. بدیهی است نخبگان و رهبران مذهبی جامعه در آن زمان مسئولیت سنگین‌تری داشتند و خوشبختانه بسیاری از آنان این واقعیت را درک کردند که اسلامی که در عصر رسول‌الله(ص) در میان صحابه رواج داشت اکنون در سینه اهل‌بیت(ع) به یادگار مانده و می‌بایست این خاندان را تقویت نمود، از این‌رو امام ابوحنیفه می‌گوید: «ما رأیت أفقه من جعفر بن محمد».(التحفة الاثنا عشریة للآلوسی، ص 8)؛ و امام سمهودی می‌گوید: امام اعظم ابوحنیفه(ره) از متمسکین به ولایت اهل‌بیت و دلداده محبت آنها بوده است، و لذا پیروان خود را سفارش می‌کرد به انوار این خاندان اقتداء کنند.(جواهر العقدین، ج1ص335؛ و الصواعق المحرقة، ص 110)

شیخ صدوق از عالمان بزرگ شیعه از امام مالک بن انس که از شاگردان ممتاز امام صادق و همسفر ایشان در حج بوده است نقل می‌کند که گفته است: «هر گاه من بر جعفربن محمد وارد می‌شدم آن حضرت برای من پُشتی و تکیه‌گاه آماده می‌کرد و به من می‌فرمود: ای مالک، من تو را دوست دارم و از دیدن تو خوشحال می‌شوم و خدا را شاکرم. و من هرگاه به دیدن آن امام می‌رفتم یکی از این سه خصلت را در او می‌دیدم که یا روزه بود، یا در حال نماز بود و یا در حال ذکر بود، و فردی خوش مجلس بود و فوائد زیادی از ایشان نصیب من می‌گشت، و من یک بار با ایشان به حج سفر کردم و هنگام گفتن تلبیه، صدا در گلویش گیر می‌کرد، عرض کردم یابن رسول الله چرا اینگونه‌اید؟ فرمود: ای مالک قدرت جسارت بر لبیک گفتن را ندارم زیرا می‌ترسم خداوند بگوید: لا لبیک ولا سعدیک، و من تا کنون چنین شخصیت عظیمی را ندیده‌ام».(الخصال، ج 1 ص167؛ و تهذیب التهذیب، ج 2 ص 105) مالک در جمله عجیبی نسبت به امام صادق(ع) می‌گوید: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و در قلب هیچ کسی خطور نکرده شخصی با فضیلت‌تر از جعفر صادق از جهت دانش، و عبادت و پروای الهی وجود داشته باشد: «ما رأت عینٌ ولاسَمِعَت اُذُنٌ ولاخَطَرَ على قَلبِ بشرٍ اَفضلُ مِن جعفر الصادق فضلاً وعلماً وعبادةً وورعاً». (همان) و جالب اینجاست که عُنوان بصری می‌گوید من نزد امام صادق(ع) زیاد رفت و آمد می‌کردم و مدتی که آن حضرت از مدینه غایب بود من و دیگران را به امام مالک ارجاع داده است. (بحار الانوار، ج 1 ص 244)

عمرو بن عبید که از سران معتزله است پس از پایان مناظره با امام صادق(ع) خطاب به ایشان گفته است: کسی که میراث علمی شما را نادیده بگیرد و در فضیلت و دانش با شما منازعه کند، هلاک شده است: «هلك من سلبكم تراثكم ونازعكم فی الفضل والعلم». (بحار الانوار، ج47ص19). در گزارش ابن حجر از امام احمد بن حنبل آمده که ابن حنبل گفته اگر سند حدیث سلسلة‌الذهب از امام رضا(ع) را بر دیوانه قرائت کنید از جنونش إفاقه پیدا می‌کند: «... لو قرأتَ هذا الإسنادَ على مجنونٍ لَبَرِئَ مِن جِنَّتِهِ». (الصواعق المحرقة، ص 203)
 
در شرایط کنونی که فرق مختلفی ظهور یافته است و دعواهای متعددی به نام شیعه و سنی در جریان است مطالعات تقریب چه کمکی به کاهش تنش‌ها می‌کند؟
اگر ریشه تنش‌ها، مسائل سیاسی و حکومتی باشد پاسخ به این پرسش اقتضائاتی دارد که در این مجال نمی‌گنجد، اما اگر ریشه تنش‌ها، مسائل کلامی و فقهی باشد، توصیه ما به کسانی که به این تنش‌ها دامن می‌زنند آن است که این روش بر خلاف آنچه از دانشمندان فریقین و ائمه مذاهب به ما رسیده، می‌باشد. آنان با کمال تواضع و بدون هیچگونه تعصبی مسائل کلامی و فقهی را مطرح می‌کردند و احیاناً اگر اشتباهی در صدور فتوی داشتند آن را قلباً می‌پذیرفتند. اما امروزه گویا پیروان مذاهب خود را از امامان خویش برتر می‌دانند و هیچگاه این ظرفیت را از خود نشان نمی‌دهند که کلام حق را بشنوند. این ویژگی و خودبرتربینی عامل اصلی در نزاع‌های کلامی و فقهی میان شیعه و سنی است. ائمه مذاهب هیچگاه نسبت به اعتقادات و فتواهای خویش تعصب نداشتند بلکه همواره طالب حقیقت بودند و تلاش آنان بر این بوده که پیروان آنها نیز اینگونه باشند. امام ابوحنیفه هرگاه فتوایی صادر می‌کرد با تواضع می‌گفت: این بهترین فتوایی است که به آن رسیده‌ام اما اگر کسی بهتر از آن را به من نشان دهد همان سزاوارتر به صواب خواهد بود: «... وهو احسن ما رایتُ فمن جاء باحسن منه فهو أولى بالصواب»، و تکیه او در استنباط مطالب، بر حدیث صحیح بود و لذا می‌گفت: «إذا صحّ الحدیثُ فهو مذهبی».(حجة الله البالغة، ج 1 ص 52)

امام مالک(رض) با تأسی از سخن امام صادق(ع) که می‌فرمود: «کل شئٍ مردودٌ إلی الکتابِ والسنةِ» (وسائل الشیعة، ج 18 ص 79)، می‌گفت: من نیز ممکن است خطا داشته باشم، پس در فتاوای من بنگرید که هرکدام موافق کتاب و سنت بود آن را اخذ کنید و آنچه مخالف این دو بود ترک کنید. (ابن حزم، الاحكام، ج 6 ص 790)

آری اینها شواهدی هستند که به صورت مکتوب در کتاب‌ها و نوشته‌ها آمده و گواه آن است که مطالعات تقریبی از دیرباز آغاز شده بوده است. اگر شیعه و سنی در عصر امروز بتوانند بخشی از تعاملات ایجابی را که در گذشته بین نخبگان و ائمه مذاهب رایج بوده، عملیاتی کنند دستاوردهای شگفتی نصیب آنها خواهد شد. در عصر حاضر کمتر شاهد تکریم رفیعی که امام احمد بن حنبل در باره حدیث سلسلة الذهب کرده، هستیم، و کمتر شاهد روابط محبت‌آمیزی هستیم که میان ائمه مذاهب وجود داشته است. بنابراین روابط صمیمی و تعاملات ایجابی بین پیروان مذاهب باید بیشتر تقویت گردد.
 
مطالعات تقریب در ایران با چه چالش‌هایی مواجه بوده است؟
با توجه به اینکه نهادهای تقریبی در ایران از قبیل اتحادیه‌های تقریبی، دانشگاه‌های مذاهب، و در رأس آنها مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، متعدد هستند، مطالعات تقریب در ایران، قابل قبول ارزیابی می‌شوند. وجود مجله‌ها، کتاب‌ها، و موسوعه‌های تقریبی گواه این مدعا است که مطالعات تقریبی در ایران به اندازه کافی صورت گرفته است. مجمع جهانی تقریب که در سال 1369 به دستور مقام معظم رهبری تأسیس شده و عمر چندانی ندارد چهارصد عنوان کتاب به زبان‌های روز دنیا نوشته و این، غیر از مجلات، همایش‌ها و کنفرانس‌هایی است که تا کنون برگزار کرده است. همچنین شخصیت‌های حقیقی در ایران و نیز دانشگاه‌ها و اتحادیه‌های تقریب نهاد، به نوبه خود تلاش‌های قابل توجهی انجام داده‌اند که همه اینها سرمایه‌های ارزشمندی هستند که در راه وحدت و مسیر تقریب قرار دارند.

اما آنچه به عنوان نخستین چالش مطرح است آن است که این سرمایه علمی، هیچگاه به طور گسترده میان مخاطبان توزیع نشده است. شاید این حجم از مطالعات تقریبی در هیچ دوره‌ای وجود نداشته، اما سهم مخاطبان نیز در یک رابطه معکوس، به همین اندازه اندک بوده است. بنابراین یکی از وظایف مهم متولیان تقریب در ایران، مخاطب‌سازی است و برای تحقق این امر لازم است موانع پیش‌رو برداشته شود و اقدامات گسترده‌ای در جهت دانش‌افزایی مخاطب انجام گیرد. هر چند در سال‌های اخیر اقدامات خوبی از قبیل راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی با موضوع وحدت و تقریب، صورت گرفته و بر اساس آمار موجود، مخاطبان قابل توجهی را به خود مشغول نموده است به ویژه اینکه مخاطبان دانشنامه مجازی تقریب با عنوان «ویکی وحدت» از همه بیشتر بوده، و با تدبیر دبیر کل محترم جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای دکتر شهریاری و با همت رئیس محترم پژوهشگاه مطالعات تقریبی جناب حجة الاسلام آقای راشدی‌نیا روز به روز در حال گسترش است. با این حال باید اذعان داشت که هنوز برای رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد.

چالش دیگری که مطالعات تقریب در ایران با آن مواجه است، اختلاف دیدگاه‌ها در میان علماء و نخبگان است. در میان علمای شیعه و همچنین علمای سنی کسانی هستند که به شدت با مسئله تقریب مخالف بوده و کنارآمدن با یکدیگر را حرام شرعی می‌دانند، از این‌رو ممکن است مرتکب اهانت‌هایی نسبت به مقدسات یکدیگر گردند، و همین امر موجب شده هر کدام از این دو دسته معیارهای خویش را دنبال کنند و بی اعتناء به موضوع تقریب باشند. امیدواریم جهان اسلام چالش‌ها را از سر راه بردارد تا گفتمان صلح و وحدت را در بین مسلمانان ایجاد گردد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها