البته نهاد کتابخانههای عمومی در آغاز راه ارائه خدمت به گروههای خاص است و بهعنوان متولی کتابخوانی در کشور تلاش کرده با تدوین پیشنویش استاندارد خدمات کتابخانه عمومی برای ناشنوایان و تعیین اعضای نخستین کارگروه تخصصی ناشنوایان و کمشنوایان کتابخانههای عمومی گام بلندی برای خدمت به این گروه بردارد؛ اما سئوال اینجاست که بخش ناشنوایان کتابخانههای عمومی کشور چگونه میتواند جنبه کاربردی به خود بگیرد؟
نگاهی به آمارکودکان ناشنوا و کم شنوا
براساس اعلام محمد نفریه، معاون وقت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در هفتم مهرماه سال 1400؛ از سال 84 تاکنون، بیش از ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار کودک غربال و از این تعداد، ۳۵ هزار نفر کودک ناشنوا و کمشنوا شناسایی شدند. بهگفته وی در همین سال، بیش از ۲۲۲ هزار فرد با معلولیت ناشنوایی زیر پوشش سازمان بهزیستی کشور بودند از این تعداد، ۱۲.۷ درصد ازکل معلولان کشور را تشکیل میدادند؛ همچنین براساس اعلام سعید محمودیان، رئیس اداره سلامت گوش و شنوایی دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی کشور، سالانه 3 تا 5 هزار نوزاد ناشنوا یا دارای اختلالات شنوایی در کشور متولد میشوند.
براساس اعلام نهاد کتابخانههای عمومی کشور، 2 هزار و 726 کتابخانه نهادی، حدود 7 میلیون نفر عضو کودک و نوجوان دارند اما بهنظر میرسد، با توجه به سهم و عضویت اندک کودکان ناشنوا از کتابخانههای عمومی آماری از آنها اعلام نمیشود. بنابر نظر کتابداران؛ بخش ویژه ناشنوایان در کتابخانههای عمومی یا عضوی ندارد یا انگشتشمار است. دلیل استقبال ضعیف از بخش ناشنوایان نیز دوری کتابخانهها از مدارس ناشنوایان، انگیزه پایین آنها برای آمدن به کتابخانه، نبود همکاری موثر بهزیستی برای ارائه اطلاعات ناشنوایان، تعامل کم آموزش و پرورش استثنایی با نهاد کتابخانههای عمومی عنوان میشود؛ به این مسائل باید موضوع ناآشنا بودن و معرفی نشدن این بخش به کودکان ناشنوا و والدین آنها را نیز اضافه کرد که موجب مهجور ماندن این بخش شده است.
آمار کتابهای منتشر شده کودک و نوجوان در شهریور امسال
نگاهی به آمار خانه کتاب و ادبیات ایران نشان میدهد، هزار و 217 عنوان کتاب کودک و نوجوان در شهریورماه سال جاری منتشر شده است. که نسبت به سال گذشته در همین ماه، پنجدرصد کاهش داشته است؛ زیرا این رقم در شهریور ماه سال گذشته هزار و 286 عنوان بوده است؛ همچنین تعداد شمارگان کتاب کودک و نوجوان در شهریور ماه امسال یکمیلیون و 818 هزار و 550 عنوان کتاب بوده است. این آمار نشان میدهد، 492 عنوان از این کتابهای منتشر شده، چاپ اول و 725 عنوان کتاب در این گروه سنی مجدد منتشر شده است.
سوال دیگر اینکه کتابخانههای عمومی براساس چه الگویی منابع اطلاعاتی بهویژه کتاب را برای ناشنوایان تهیه کنند؟
در زمینه تهیه منابع منابع اطلاعاتی بهویژه کتاب برای کودکان و بهطور کلی ناشنوایان دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. عدهای معتقدند از همان ابتدا کتابهای ناشنوایان باید مناسبسازی شود؛ کتابهایی با عبارتهای کوتاه و عکسهای زیاد و محتوای ساده که ناشنوا بتواند درک عمیقتری داشته باشد؛ اما منتقدان این دیدگاه میگویند، این شیوه موجب تحریف محتوای کتاب میشود.
گروه دوم معتقدند مناسبسازی موجب کاهش اعتماد بهنفس نانشوایان میشود؛ بنابراین نیازی نیست، کتاب کودکان ناشنوا مناسبسازی شود بلکه باید کتابهای عادی در اختیار آنها قرار گیرد. یا فقط تا حد امکان کتابها را سادهسازی کرد تا محتوا آسیب نبیند. از نظر گروه دوم؛ این راهکار موجب میشود تا حس کنجکاوی کودکان برانگیخته شود و آنها نیاز بیشتری به مطالعه در خود حس کنند.
مینو رجبینیا، پژوهشگر حوزه ناشنوایان و عضو رسمی فدراسیون جهانی ناشنوایان معتقد است: «تهیه کتابهای عادی و خواندن آنها برای کودکان نانشوا موجب میشود تا اعتماد بهنفس این کودکان تقویت شود؛ زیرا این کودکان نیاز عمیقی به محبت، حمایت روحی و روانی و دیده شدن دارند و خواندن کتابهای عادی عزت نفس و غرور آنها را تقویت میکند.»
او میگوید: «واقعا نیازی به مناسبسازی کتابها برای ناشنوایان نیست؛ آنچه باید تغییر کند؛ سیستم آموزش برای ناشنوایان است و این سازوکار حتما باید ارتقاء پیدا کند. کتابدار باید زحمت بکشد، کتاب عادی را برای کودک ناشنوا به زبان ساده روایت کند در واقع کتاب ناشنوا باید در وهله اول، ساده روایت شود.»
کاربرد واژه مناسبسازی برای ناشنوایان از نظر این پژوهشگر کلمهای غلط است. وی ادامه میدهد: «بهتر است بگوییم کتابهای کودکان ناشنوا فقط نیاز به سادهسازی کلمات و واژهها دارند و نباید با مناسبسازی، محتوای کتاب را تغییر داد، زیرا ناشنوایان به راحتی مطلب شما را با لبخوانی و زبان نوشتاری یا زبان اشاره و گفتاری میفهمند و نیاز به تغییرات بزرگ نیست.»
عاطفه لاری، عضو کارگروه تخصصی ناشنوایان و کمشنوایان کتابخانههای عمومی و کتابدار بخش ناشنوایان کتابخانه عمومی توحید شهر اصفهان معتقد است: «بهتر است کتابهای عادی برای کودکان و نوجوانان ناشنوا استفاده شود زیرا این کودکان میتوانند کتابهای عادی را بخوانند فقط باید بیشتر برایشان توضیح داده شود؛ البته ممکن است کودکان ناشنوا، کلمه یا موضوعی را از یک کتاب نفهمند که با مراجعه به کتابدار میتواند آن را دریابد. در واقع همین ایجاد ابهام موجب تقویت حس کنجکاوی در کودک ناشنوا میشود.»
وی که خود یک کمشنواست و در مدارس عادی درس خوانده است و کارشناسیارشد کتابداری دارد، میگوید: «مناسبسازی کتاب برای ناشنوایان کار اشتباهی است؛ زیرا نباید میان آنها و کتابهای افراد عادی تفاوت قائل شد. ناشنوایان با خواندن کتابهای عادی تشویق میشوند تا با حضور در کتابخانه کلمات و مفاهیمی که نمیدانند، بپرسند؛ البته در بخش نوجوانان و بزرگسالان باید کتابها کمی سادهسازی شوند.»
زبان اشاره و راهکارهای موفقیت ارتباط کتابدار با کودک ناشنوا
دعوای دیگری که جامعه ناشنوایان درباره زبان اشاره است؛ زبانی که عدهای بر ضرورت تصویب زبان اشاره ایرانی و علمی آن تاکید دارند. این گروه معتقدند با تصویب این زبان اشاره استاندارد ایرانی و علمی میتوان، علمی به تربیت رابط ناشنوایان پرداخت و ناهماهنگیها و اعمال سلیقههای شخصی در این زمینه از بین میرود. رجبی نیا با سابقه فعالیت 28 ساله برای ناشنوایان و بهعنوان کسی که زبان اشاره را با گذراندن دورههای آموزشی در دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی سازمان بهزیستی کشور آموخته است؛ میگوید: «زبان اشاره ناشنوایان شاخه و رشتهای از علم زبانشناسی است؛ اما متاسفانه برای یادگیری زبان اشاره رشته دانشگاهی وجود ندارد و هر آنچه هست دورههای آموزشی فراگیر است. باید بدانیم زبان اشاره و لبخوانی، برای برقراری ارتباط با ناشنوایان مهم است و کتابدار بخش ناشنوایان از طریق آشنایی با لبخوانی و زبان اشاره است که میتواند ارتباط خود را با کودک ناشنوا تکمیل کند.»
او میگوید: «زبان اشاره استاندارد برای جوامع بینالمللی است و کودک سواد ندارد تا آن را بفهمد اما زبان اشاره در ایران زبان طبیعی و مادری کودک است و مانند زبان گفتاری ماست و محل به محل از نظر واژهای تفاوت دارد. زبان اشاره هیچ چارچوب دستوری ندارد و نباید برایش تعیین تکلیف کرد زیرا این زبان همان زبان طبیعی کودکان ناشنواست.»
رجبینیا با بیان اینکه زبان اشاره مورد استفاده در تلویزیون را ناشنوایان را نه میبینند و نه متوجه میشوند، میافزاید: «خودم پیشنهاددهنده استفاده از رابط ناشنوا در تلویزیون بودم و نخستینبار آن را برای استفاده در یک برنامه تلویزیونی پیشنهاد کردم؛ اما این زبان را بههیچ وجه ناشنوایان متوجه نمیشوند زیرا این زبان اشاره طبیعی ناشنوایان نیست و ساختگی و ادبی است. به همین دلیل است ناشنوایان آن را نمیفهمند»
لاری کتابدار بخش ناشنوایان کتابخانه عمومی توحید اصفهان نیز معتقد است: «زبان اشاره تلویزیون را ناشنوایان به این خاطر نمیفهمند که با آن کلمات کمتر مواجه بودهاند، زیرا کودکان ناشنوا بیشتر درباره مسائل یومیه و روزانه از زبان اشاره استفاده میکنند و کلمات مورد استفاده در اخبار برایشان نامفهوم و ناآشناست.»
رجبینیا که کارشناسی زبان انگلیسی از انگلستان دارد و 22 سال است که مسئولیت بخش ناشنوایان کتابخانه حسینیه را برعهده دارد، معتقد است: «کتابدارانی که زبان اشاره طبیعی و لبخوانی را همزمان بدانند در ارتباط با کودکان ناشنوا موفقترند.»
این پژوهشگر حوزه ناشنوایان میگوید: «کتابدار بخش ناشنوایان کتابخانههای عمومی تا ناشنوا و کمشنوا نباشند، نمیتوانند با کودکان ناشنوا ارتباط درستی برقرار کنند زیرا کتابداران باید دوران کودکی خود را در این شرایط سپری کرده باشند تا بتوانند این کودکان را درک کنند؛ البته حضور یک فرد شنوا در کنار کتابدار بخش ناشنوایان کمک بسیار بزرگی برای راهنمایی و رسیدگی به کودکان و بهطور کلی دیگر گروههای سنی ناشنوا خواهد بود.»
لاری، عضو کارگروه تخصصی ناشنوایان و کمشنوایان کتابخانههای عمومی نیز معتقد است: «بهترین راه ارتباط با کودک ناشنوا و کمشنوا لبخوانی و آرام و شمرده حرفزدن است. هرچند زبان اشاره هم تکمیلکننده است. بهنظر من کمک کتابدار شنوا برای بخش ناشنوایان بسیار ضروری است و کتابدار این بخش حتما باید ناشنوا یا کمشنوا باشد تا بتواند با این گروه ارتباط برقرار کند.»
این عضو کارگروه تخصصی ناشنوایان و کمشنوایان کتابخانههای عمومی میافزاید: «استفاده از زبان اشاره در جامعهای که همه ناشنوا هستند، مشکلی ندارد اما در مواجه با افراد عادی و برای حضور در جامعه نیازی به یادگیری و حتی استفاده از زبان اشاره نیست؛ زیرا افراد عادی کمتر این زبان را میفهمند، فقط باید با علم به ناشنوا بودن فرد کمی آهسته و شمردهتر صحبت کرد. زیرا ناشنوای مطلق اکنون وجود ندارد.»
وی معتقد است: «ناشنواها به خاطر نیازی که دارند از بچگی لبخوانی را میآموزند. آنان با استفاده از لبخوانی و استفاده کمتر از زبان اشاره بیشتر میتوانند در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرند و با افراد عادی ارتباط برقرار کنند؛ همچنین روش تدریس زبان اشاره اول با حروف الفباست بعد با کلمه و این زبان باید بهصورت علمی تدریس شود.»
کودکان و نوجوانان ناشنوا نیازمند کتابخانههای تخصصیآند
آبام، استادیار علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه الزهرا(س) نیز با وجود اینکه معتقد است ناشنوایان باید کتابخانههای تخصصی و جداگانه داشته باشند، میگوید: «البته در شرایط فعلی برای اینکه ناشنوایان بتوانند خدمات بهتری دریافت کنند، باید کتابداران بخش ناشنوایان به والدین و کودکان ناشنوا و کمشنوا آموزشهای لازم را برای استفاده از خدمات کتابخانهای و بخش ناشنوایان ارائه کنند که این امر نیازمند دوره دیدن خود آنهاست.»
آبام می گوید: «برای ارائه خدمات کاربردی به کودکان و نوجوانان ناشنوا نهاد کتابخانههای عمومی کشور بهتر است کتابداران خود را از نظر آموزش ارتباط با ناشنوایان، آشنایی با روانشناسی کودک و میزان استفاده آنان از تجهیزات، خدمات و فناورهای نوین در ارتباط با ناشنوایان بهروز کند.»
او میافزاید: «پایش عملکرد در بخش ناشنوایان، شناسای نقاط قوت و ضعف براساس آییننامه کارگروه ناشنوایان نهاد کتابخانهها، البته بهصورت واقعی نه فقط بر روی کاغذ و تهیه امکانات و تجهیزات جدید برای این بخش مانند تهیه منابع الکترونیکی برای کودکان ناشنوا، میتواند بخش ناشنوایان کتابخانههای عمومی را از حالت تزیینی به کاربردی تبدیل کند.»
رجبینیا درباره پرونق کردن بخش ناشنوایان کتابخانههای عمومی میگوید: «کتابداران کتابخانههای عمومی باید با مدارس ناشنوایان ارتباط برقرار کنند، کتابخانهها تسهیلاتی را برای رفت و آمد دانشآموزان ناشنوا به این مراکز فراهم کنند تا امکان آمدن آنها از مدارس محیا شود. همچنین کتابداران با مهربانی و بردن کتاب به مدارس ناشنوایان میتوانند کودکان را جذب کتابخانه کنند. آنها با بردن یک کتاب و خواندن و معرفی آن در مدارس ناشنوایان میتوانند این تعامل را مداوم کنند؛ کاری که سالهاست با تمهیدات خاص من انجام میدهم.»
تعیین «زنگ کتابخوانی» در مدارس ناشنوایان با حضور کتابداران
آبام، استادیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه الزهرا(ع) و عضو انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران معتقد است:« برگزاری جلسات کتابخوانی جمعی با حضور کودکان ناشنوا و کم شنوا و والدین، معلمان و مربیان آنها میتواند ناشنوایان را به خواندن کتاب در کتابخانه ترغیب کند. همچنین زنگ کتابخوانی نیز میتواند در برنامه درسی مدارس ناشنوایان با حضور یک کتابدار تشکیل شود. حتی دربخش ناشنوایان کتابداران میتوانند از افراد داوطلب مانند والدین، خواهران و معملمان کودکان ناشنوا برای حضور در کتابخانه کمک بگیرند تا کتابخوانی میان برای این گروه خاص نیز ترویج شود.»
کتابداران باید به دنبال ناشنوایان بروند
به گفته آبام گاهی دلیل مراجعه نکردن به بخش ناشنوایان کتابخانهها، اطلاع نداشتن خانوادههای ناشنوا و کودکانشان از خدمات کتابخانهای یا حتی شیوه استفاده از این بخش است زیرا تجهیزات و روش استفاده از بخش ناشنوایان متفاوت است و باید در زمینه استفاده از خدمات بخش ناشنوایان و امکاناتی که وجود دارد، اطلاعرسانی صورت بگیرد.
این استادیار علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه الزهرا (س) می گوید:« کتابداران بخش ناشنوای کتابخانههای عمومی نباید منتظر مراجعه عضو بمانند این کتابداران با مراجعه به مدارس ناشنوایان، آموزش پرورش استثنایی مراکز بهزیستی و انجمنها و کانون های ناشنوایان میتوانند عضو گیری کنند.»
او می افزاید:«چاپ بورشور برای معرفی خدمات کتابخانهای به ناشنوایان، ارتباط با نزدیکترین مدرسه ناشنوای کتابخانه و رفتن به کلاسهای ناشنوایان و معرفی خدمات کتابخانهای برای آنان، درنظرگرفتن تسهیلاتی برای بازدید از کتابخانه، به کاربردن علائم و راهنما و ایجاد فضای مناسب برای حضور ناشنوایان نقش مهمی در رونق بخش ناشنوایان کتابخانههای عمومی دارد.»
استفاده از فناوریهای جدید در بخش ناشنوایان کتابخانهها
آبام معتقد است:« کتابداران متخصص بخش ناشنوایان باید با نرمافزارها و سخت افزارهای تولید محتوا و استفاده از این محتواها برای ناشنوایان آشنایی داشته باشند. نرم افزارهایی که برای فیلمها تولید زیرنویس میکند یا صوت را به نوشته تبدیل میکند یا نرمآفزارهایی که دارای پارامترهای تحلیل صدا هستند و میتوانند به ناشنوایان و کم شنوایان با درجات مختلف شنوایی در کتابخانهها کمک کنند.»
لاری کتابدار بخش ناشنوایان کتابخانه عمومی توحید اصفهان نیز علت استقبال کم از بخش ناشنوایان کتابخانهها را ناشی از کم کاری خانواده و آموزش و پرورش میداند و میگوید:« ناشنوایان نیاز به حضور در جامعه بزرگتر احساس نمیکنند یا برای حضور در جامعه تربیت نمی شوند تا نیاز به مطالعه و تحقیق و کتابخوانی در آنها تربیت شود. »
او با پیشنهاد امضای تفاهم نامه میان نهاد کتابخانهها با آموزش پرورش استثنایی میگوید: «کتابداران به تنهایی نمیتوانند ناشنوایان را جذب کتابخانهها کنند برای این کار باید زیرساختهایی فراهم شود؛ بهعنوان مثال، نهاد کتابخانةهای عمومی کشور بهعنوان متولی کتابخوانی میتواند وارد تعامل با آموزش و پرورش استثنایی برای استفاده ناشنوایان از کتابخانهها شود و براساس این تفاهمنامه بهتر است دورههای آموزشی یا هنری مدارس ناشنوایان یک روز در هفته در کتابخانهها برگزار شود تا دانشآموزان جذب کتابخانه شوند.»
در پایان اگر مسئولان حوزه کتاب و کودک و رسانه به این نتیجه برسند که کودکان ناشنوا به اندازه کودکان سالم حق استفاده از برنامههای تلویزیون، کتابخانه و برنامههای فرهنگی کشور را دارند، وضعیت کودکان ناشنوا در ایران دگرگون میشود. در این راستا کتابخانههای عمومی میتوانند با همکاری مدارس ناشنوایان و تهیه فناوریهای جدید، کودکان ناشنوا را جذب کتابخانهها کنند و بخش ناشنوایان را از حالت تزیینی به بخشی کاربردی تبدیل کنند. سراهای محله نیز با کمک نهاد کتابخانههای عمومی میتوانند زمینه استفاده و معرفی بخش ناشنوایان کتابخانههای نهادی و شهرداری را برای این کودکان فراهم کنند.
سازمان بهزیستی کشور و انجمن و مراکز ناشنوایان نیز خوب است به وظیفه خود در حوزه کتابخوانی کودکان ناشنوا به معنای واقعی عمل کنند و با اعمال محدودیتهای سلیقهای مانع ارائه اطلاعات کودکان ناشنوا به کتابداران نشوند، زیرا این اطلاعات باعث ارتباط کاربران ناشنوا با کتابخانههای عمومی میشود.
رسانه ملی با آوردن یک رابط ناشنوا و حل مشکل زبان اشاره کاربردی مورد استفاده تلویزیون به صورت علمی و درست در شبکههای مختلف سیما از جمله شبکه پویا میتواند جامعه ناشنوایان را با موضوعات مختلف آشنا کند و باری را از دوش اهالی کتاب و رسانه بردارد. همچنین یا تولید زیرنویس برای کارتونها و فیلمهای سینمایی باید به وظیفه خود در قبال کودکان ناشنوا و پرکردن اوقات فراغت آنها که ترویج کتابخوانی نیز جزئی از آن است، کمک کند.
نظر شما