محمدرضا توکلی صابری از انتشار کتابش خبر داد
ردپایی از دانش وسیع دانشمند خردگرا در «ناصرخسرو و علوم طبيعى»
محمدرضا توکلی صابری، پژوهشگر و مصحح گفت: كتاب «ناصرخسرو و علوم طبيعى» گزيده اى است از ديدگاههاى ناصرخسرو در مورد علوم طبيعى كه از ميان آثار او انتخاب شده است. در اين كتاب سعى شده است كه فقط نمونههايى از شيوه انديشيدن و نگرش او به علوم طبيعى پايه و كاربردى ارائه شود.
او افزود: شهرت ناصرخسرو بيشتر به عنوان شاعر فيلسوف، مبلغ دينى و جهانگرد است. در مورد جنبههاى ادبى، فلسفى، دينى، كلامى، و سفرنامهنويسى آثار ناصرخسرو قباديانى كتابها و مقالات زيادى نوشته شده است. كتاب «ناصرخسرو و علوم طبيعى» گزيدهاى است از ديدگاههاى ناصرخسرو در مورد علوم طبيعى كه از ميان آثار او انتخاب شده است. در اين كتاب سعى شده است كه فقط نمونههايى از شيوه انديشيدن و نگرش او به علوم طبيعى پايه و كاربردى مانند جانورشناسى، گياهشناسى، علوم زمين، پزشكى، نجوم، رياضيات و نيز پديدههاى فيزيكى ارائه شود.
این مصحح و پژوهشگر نسخههای خطی عنوان کرد: گسترش و پيشرفت علم و دانش و فلسفه در قرن پنجم هجرى به اوج شكوفايى خود رسيد و كسانى مانند بيرونى، غزالى، و كرجى معاصر ناصرخسرو بودند. نكته جالب اين است كه بيشتر اين دانشمندان در جهان اسلامى يا ايرانى بودند، يا به نوعى متاثر از فرهنگ و تمدن ايرانى بودند و يا با آن در ارتباط بودند. تعداد دانشمندان در چهار قرن پيش از ناصرخسرو و كيفيت آثارشان و تاثير آنها بر دانشمندان و متفكران بعدى در جهان اسلام بسيار قابل ملاحظه است. يك دليل مهم آن آزادى انديشه نسبى و خردگرايى بود كه در آن دوران رواج داشت اما در قرنهاى بعدى ادامه نيافت و به تدريج رو به افول گذاشت و جايش را به تقليد و تعبد و تشرع داد. اين پديده از قرن ششم هجرى به بعد به حدى شد كه دانشمندان هرگونه ابداع و ابتكار و نو انديشى را نهى كرده و بيشتر به دانشمندان قرون گذشته ارجاع مىدادند، چون راى و نظر آنها را بهتر، مستندتر و صحيح تر مىدانستند. از قرن پنجم هجرى به بعد تعصبات و تبليغات مذهبى به شدت گرفت به دنبال آن نزاعهاى مذهبى بيشتر شد و معارف دينى اهميت ويژهاى يافتند.
توکلی صابری گفت: ناصر خسرو، با دانشهاى گوناگون زمان خويش آشنا بوده است. در مدت اقامت در يمگان كتابهايى را در زمينه فلسفه، حساب، الهيات و علوم دينى نوشت و همه عمر پربارش صرف انديشيدن و نوشتن و مبارزه سياسى بىامان بر عليه سلجوقيان و عباسيان شد. بررسى ديوان او و اشاراتش به موضوعات مختلف در مورد معارف دينى، ادبى، و علوم گوناگون زمان خود، ملل و نحل، كلام، فلسفه، نجوم، حساب و هندسه و موسيقى نشان از اطلاعات وسيع او در همه اين زمينهها دارد.
او ادامه داد: ناصرخسرو و فردوسى دو شاعر و حكيمى هستند كه بيش از هر حكيم و شاعر ديگرى به استفاده از خرد و عقل توصيه و تاكيد دارند و در باره خرد شعرهاى زيادى سرودهاند. ناصرخسرو حكيم و شاعرى خرد گراست و عقل را بنيان همه چيز مى داند و مى گويد: «اول عقل است و هيچ چيز بر او پوشيده نيست و نشايد كه چيزى باشد كه عقل مر او را نشناسد، كه نام عقل از او بيفتد و نام جهل بر او نشيند.
این پژوهشگر عنوان کرد: ناصرخسرو هميشه تشويق به پرسيدن و چون و چرا كردن و كسب علم و دانش مىكند. او در كتاب وجه دين علم را اين چنين تعريف مىكند: «علم اندر يافتن چيزهاست چنانكه آن چيزهاست. و اندريابنده چيزها چنانكه هست، عقل است. و علم اندر گوهر عقل است. در خوان الاخوان ميان علم و معرفت كه در زمانه ما هردو به يك معنى به كار مىروند تفاوت مى گذارد. علم را چيزى كسب شدنى مىداند و معرفت را چيزى كه در سرشت انسان است: «معرفت شناخت باشد. و معرفت اندر مردم و حيوان سرشته باشد و كسب كردنى نيست، و علم سرشتنى نيست بل كسب كردنى است» و معرفت آن است كه «هستش بدانى و چگونگیاش را ندانی»
نظر شما