ابوالفضل بیهقی در اثر مشهور خود به وفور از آیات و احادیث برای بیان مسایل اخلاقی و تعلیمی استفاده کرده است.
تاریخ بیهقی از آثار منثور قرن پنجم به حساب میآید که از مختصات نثر این دوره تاریخی اقتباس از آیات قرآن و احادیث نبوی است.
بیهقی در اثر خود بارها به اقتباس آیات قرآن کریم پرداخته که در این شیوه گاه آیه را در همان مفهوم اصلی به کار برده «گفت خبر نداری که چه افتاده است؟ گفتم ندارم. گفت اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ» یا به صورت نقل قول مستقیم در ادامه جملات خود آورده است «چون این پادشاه در سخن آمدی، جهانیان بایستی که در نظاره بودندی که در پاشیدی ... تا مقرر گردد خوانندگان را که نه بر گزاف است حدیث پادشاهان، قالَ اللهُ عَزَّوَجَل وَ قَوْلُهُ الحَقٌ: وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللهُ یُؤْتی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ» که اقتباس ِبخشی از «وَ قَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ اِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً قَالواْ اَنّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَ نَحْنُ اَحَقُّ بِاالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ اِنَّ اللهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی العِلْمِ وَ الجِسْمِ وَ اللهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَلیمٌ» است.
بیهقی مانند بسیاری از نویسندگان هم عصر خود اغلب در استفاده از قرآن و حدیث دربرابر عبارت فارسی خود معادلی از قرآن حدیث را برای تاکید و تایید آورده است «هر یکی را درجتی است رفیع الدرجات بلند کرده؛ وَ الَّذِینَ اُوتُواْ الْعِلْمَ دَرَجات» و نیز از شیوه ارسال المثل استفاده کرده است «و چون توان دانست که در پرده غیب چیست؟ عَسَیَ اَنْ تَکْرَهُواْ شَیْئَاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُمْ».
در مجموع میتوان گفت بیهقی در اثر خود در تلمیح یا به عبارتی اقتباس از آیات و احادیث یا به نقل و اقتباس قسمتی از آیه یا حدیث «عبدالله همه شب نماز کرد و قرآن خواند. وقت سحر غسل کرد و نماز بامداد به جماعت بگزارد و سوره نُون وَ القَلَمِ و سوره هَلْ اَتَی عَلیَ الْاِنْسانِ در دو رکعت بخواند» یا به نقل یک یا چند کلمه از آیه یا حدیث به طریق اشاره و کنایه «بر بام خانه رفتند، پسر سماک را دیدند در نماز، میگریست و این آیت میخواند: اَفَحَسِبتُمْ اَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثَاً» ، یا اقتباس و نقل تمام آیه برای بیان یک کلمه به طریق ترکیب اضافی یا به طریق حل معانی آیات و اخبار با حفظ و نقل یک یا چند کلمه مشخص پرداخته است.
از سوی دیگر یکی از ویژگیهای سبکی بیهقی در هنر نویسندگی وی، پروردن شخصیتهای داستانی است که با به کار بردن آیات، احادیث، اشعار عربی و فارسی و بهرهگیری تاویلی به تاثیرگذاری آن افزوده است «این بوسهل مردی امامزاده و محتشم و فاضل بود؛ اما شرارت و زعارتی در طبع وی موکّد شده- وَ لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ» بیهقی با این آیه بدطینتی بوسهل را نشان میدهد و به کمک آیه توانسته صفت زعارت و شرارت را در شخصیت بوسهل برجسته سازد.
موارد یادشده گویای این مطلب است که ابوالفضل بیهقی که از سرآمدان ادب و کلام در عصر خود بوده آشنایی عمیق و غیر قابل انکاری با قرآن کریم و احادیث داشته و همین ارتباط نزدیک و فهم قابل تحسینش از کلامالله در شیوایی و دلنشینی تاریخ بیهقی تاثیر عمیقی داشته است.
نظر شما