در نگاه اول و به طور کلی وحدت و یکپارچگی سرزمین پهناور ایران به چه عواملی بستگی دارد؟
آنچه باعث شده سرزمین پهناور ایران بهویژه در دوران انقلاب اسلامی وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کند، معلول چند عامل اصلی است که برخی از آنها را برمیشمارم. اولین دلیل دین مبین اسلام و بالاخص مذهب شیعه اثنیعشری است، که مذهب رسمی ایران است. مردم ایران مردمی عموما مذهبی و پایبند به شعائر دینی هستند و به ویژه مذهب رسمی که مذهب شیعه اهل بیت علیهمالسلام است، باعث پیوند عمیقی در ایران شده است که این را در جاهای دیگر نمیبینیم. همانطور که میدانید در زمان صفویه، شاه اسماعیل با رسمیت دادن به مذهب شیعه موفق شد ایران را هویتی دوباره ببخشد و از حالت ملوکالطوایفی و پراکندگی سیاسی نجات دهد که از عصر صفویه تاکنون با رسمیت یافتن مذهب شیعه ایران یکپارچگی خود را حفظ کرده است، هر چند به دلیل ضعف و خیانت دولتهای قاجار و پهلوی بخشهایی از ایران جدا شد ولی همان مناطق بعد از گذشت مدت زمانی مثلا در برخی سرزمینها در حدود 200 سال و بحرین بعد از 50 سال هنوز مردم آنجا خود را ایرانی میدانند و عاشق فرهنگ و تمدن ایران هستند و اگر ضعف و خیانت این دولتها نبود، آن مناطق هم از ایران جدا نمیشد.
سابقه دیرینه و درخشان تاریخ و تمدن ایران در همان قلمرو گسترده تمدنی تا چه میزان در این وحدت ارضی تاثیر مثبت دارد؟
همانطور که اشاره شد هنوز که هنوز است با اینکه نسلها از جدایی آن مناطق از ایران گذشته است، چه در شمال شرق کشور و دریای مازندران و چه در قفقاز و چه در بخشهایی از افغانستان و همینطور بحرین اما مردم آنجا خود را ایرانی میدانند. بنابراین دین مبین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری عامل اول برای وحدت و یکپارچگی کشور است.
سابقه دیرینه و درخشان تاریخ و تمدن ایران در همان قلمرو گسترده تمدنی که اشاره شد که از یک طرف به چین و هند و از طرف دیگر حتی تا نزدیکیهای دریای مدیترانه گسترش دارد، دلیل دیگر وحدت در سرزمین ماست. این سابقه درخشان در جای دیگری با این عظمت و تاثیرگذاری وجود ندارد، بهویژه باید اشاره کنم به دوران بعد از اسلام و دستاوردهای عظیم تمدنی خیرهکنندهای که در قرنهای چهارم و پنجم هجری در شرق به محوریت ایران در دوره آل بویه در تاریخ تجربه شده است. بنابراین این سابقه درخشان که افتخار بزرگی است، چه پیش از اسلام و عمدتا پس از اسلام و خصوصا در دوران انقلاب اسلامی باعث شد تا ایران این یکپارچگی خود را حفظ کند. به تاکید میگویم بعد از انقلاب نظام سلطه و دنیای استکباری با همه توان خود در ابعاد گوناگون برای فروپاشی نظام حاکم بر ایران و تجزیه کشور کوشید و همه تیرهایشان به سنگ خورد.
آداب و رسوم و ارزشهای اخلاقی و فرهنگ و زبان مشترک همه اقوام ایرانی را در وحدت ارضی چگونه میتوان تبیین کرد؟
مورد دیگر از عوامل این یکپارچگی، آداب و رسوم و ارزشهای اخلاقی و فرهنگ مشترک همه اقوام ایرانی است. این مساله باعث پیوند ناگسستنی بین مردم ایران شده است. با وجود تنوع گویشهای زبانی و تنوع قومیتهایی که در ایران حضور دارند اما ارزشهای فرهنگی که حاکم است، از آذربایجان تا سیستان و بلوچستان و از خراسان گرفته تا خوزستان، آداب و رسوم و ارزشهای اخلاقی و فرهنگی مشترک باعث پیوند مردم شده است. بهویژه ارزشهای دینی و شعائر دینی و شیعی که حاکم است و تاثیر آن را در دفاع مقدس دیدیم. در دوران دفاع مقدس با پایبندی به ارزشهای دینی و بهرهگیری از اهل بیت علیهمالسلام اجازه ندادند تا یک وجب از خاک ایران جدا شود. چهارمین دلیل این وحدت و یکپارچگی زبان شیرین فارسی و ذخایر عظیم معنوی و فرهنگی ماست که این پیوند را دوچندان میکند. ذخایری همچون شاهنامه فردوسی، دیوان شمس و مولوی، گلستان و بوستان سعدی و دیوان حافظ که همه اینها سند هویتی ماست و همه ایرانیان با هر گویش و لهجه و با هر قومیتی به آنها افتخار میکنند.
اختلاط و آمیزش و ازدواجهای گسترده اقوام ایرانی پنجمین دلیل این وحدت و یکپارچگی است. این ازدواجهای گسترده اقوام ایرانی سبب نزدیکی هر چه بیشتر قومیتهای مختلف در ایران شده است. ما میبینیم کسی که خراسانی است با یک خوزستانی ازدواج میکند یا یک آذری با یک سیستانی ازدواج میکند که این اتفاق، اختلاط عجیبی را پدید آورده که علیرغم تلاشی که دشمنان برای بر هم زدن این وحدت دارند، باعث تحکیم وحدت در جامعه شده است. مهاجرتهای گستردهای نیز از دیرباز یا به دلیل شرایط آب و هوایی یا برای اشتغال در کشور پدید آمده است. مثلا گروه زیادی از سیستانیها و بلوچها به شمال کشور مهاجرت کردند و یا گروهی از مناطق مختلف کشور به خوزستان و خصوصا به آبادان زمانی که پالایشگاه نفت تاسیس شد، مهاجرت کردند که این را از نمادهای دینی در این مناطق متوجه میشویم. مسجد یزدیها یا مسجد آذربایجانیها که در مناطق مختلف مشاهده میکنیم. این موارد باعث وحدت و یکپارچگی کشور شده است که آتش خشم دشمنان ما را شعلهور ساخته است.
عواملی را که میتواند این وحدت و یکپارچگی را تهدید کند و به خطر بیندازد، چگونه میتوان تبیین کرد؟
آنچه که میتواند این یکپارچگی را به خطر بیندازد و تهدید کند که البته به دلیل همان عواملی که در وحدت برشمردیم؛ نمیتواند به نتیجه برسد، ترویج قومگرایی در بین اقوام مختلف ایرانی و برتر دانستن قومیت خود نسبت به سایر اقوام ایرانی یکی از این عوامل است که اگر این اعتقاد وجود داشته باشد، ناشی از بیاعتقادی به مسایل دینی و یا عدم باور به هویت بزرگ ایرانی و اسلامی است. چون اگر کسی عقاید دینی محکمی داشته باشد و به هویت بزرگ ایرانی اسلامی خود باور داشته باشد، هرگز به فکر جدا شدن از این پیکره مقدس و بزرگ نخواهد بود. اکنون دشمنان ما روی ضعف باورها و بیهویتی گروهی از مردم سرمایهگذاری کردهاند تا آنها را به سمت و سویی سوق بدهند که ندای تجزیهطلبی سر بدهند که ناکام خواهند بود و آب در هاون میکوبند.
مساله خودباختگی برخی از مردم و متاسفانه جوانان در مقابل تهاجم فرهنگی غرب و بیگانه شدن با هویت ایرانی اسلامی خود نکته دیگری است که این وحدت و یکپارچگی را تهدید میکند، این مورد البته کم و محدود است اما کم هم نباید در کشوری با سابقه تمدنی و فرهنگ و باورهای محکم توحیدی وجود داشته باشد. به عنوان مثال جوانی با ظواهر غربی در جامعه ظاهر شود، ظواهری که عقل سلیم نمیپذیرد. شلوارهای پارهای که برخی میپوشند یا بیگانگی با مشاهیر و افتخارات کشور خود و در عین حال آگاه بودن نسبت به سینماگران و ورزشکاران غربی، موجب بیهویتی در گروهی از مردم میشود که میتواند خطرناک باشد. البته تاکید میکنم که این موارد زیاد نیست.
باور به هویت اصیل ایرانی در جوانان چگونه به تحکیم وحدت ارضی در کشور کمک میکند؟
به دلیل کوتاهی دستاندرکاران در کنترل فضای مجازی و هجمههای گسترده دشمنان نسبت به ما در این فضا. برای جوانان برنامهای نیست و در هیچ کشوری حتی کشورهای مدعی آزادی تا این حد فضای مجازی باز نیست. سر و صدا و جنجال زیاد است و گویی که در کشور ما بخش اعظمی به فرهنگ غربی روی آورده و با هویت خود بیگانه شده است. در این اغتشاشات اخیر جوان جاهلی که میآید و پرچم مقدس کشور خود را به آتش میکشد، نشان میدهد که از هویت خود بیگانه شده و درکی از شرایط ندارد و نمیفهمد که اگر این بیهویتی بخواهد حاکم شود، آنها جز بردگانی برای نظام سلطه نخواهند بود.
لذا نکته دیگری که میتواند وحدت و یکپارچگی ما را به خطر بیندازد، گسترش این بیهویتی یا بیگانگی نسبت به هویت ارزشمند ایرانی اسلامی و کعبه آمال یا مدینه فاضله دیدن غرب و ارزشهای غربی است که امیدواریم با تلاشهای به جای مسوولان فرهنگی و جبران کوتاهیهایی که تاکنون شده این گروه از فریبخوردگان بتوانند به هویت اصیل خود برگردند و دشمنان را ناکام کنند.
بنیاد ایرانشناسی برای تحکیم وحدت ارضی و شناساندن ارزشها و هویت ایرانی چه برنامههایی پیش رو دارد؟
بنیاد ایرانشناسی در این مدیریت جدید بنا بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب که تاکید دارند؛ مردم و جوانان ما باید نسبت به هویت ارزشمند ایرانی اسلامی خود آگاه باشند و به آن افتخار کنند، تلاش دارد با انجام اقداماتی در این عرصه، گذشته از پژوهشها و چاپ کتابها با برپایی نمایشگاهها و موزههای مجازی از دورانهای مختلف تاریخ و تمدن درخشان ایران، این هویت را به جامعه و بهویژه نسل جوان بهتر معرفی کند. همچنین درصدد ارایه طرحی به شورای عالی انقلاب فرهنگی هستیم تا در آنجا به تصویب برسد، بر اساس این طرح درسی در مدارس و دانشگاهها با عنوان ایرانشناسی خواهیم داشت. این درسها متناسب با سطح دانشآموزان و دانشجویان تدوین خواهد شد و به جامعه، جوانان و نوجوانان ما از همان ابتدا آگاهیهای لازم در مورد ایران داده خواهد شد تا به سند پرافتخار هویتی خویش ببالند و تحت تاثیر جوسازیهای بیگانگان و زرق و برقهای ظاهری و پوشالی تمدن به بنبست رسیده غرب قرار نگیرند.
کدام یک از کتابها و مقالههای شما بر تحکیم وحدت و شناخت هویت ایرانی تاکید دارد؟
من تاکنون مقالاتی در ارتباط با سابقه درخشان ایران نوشتهام. یکی از این مقالات «ایرانیان در سپیده دم اسلام» است که در دهه هفتاد به چاپ رسید یا کتابی که در ارتباط با کوفه نگاشتم و نقش مهم ایرانیان در حوادث صدر اسلام در این کتاب بیان شده است. تلاش عمده ما اکنون در مسوولیت بنیاد ایرانشناسی این است که بتوانیم با کارهای علمی پژوهشی، همایشها و ساخت برنامههای تلویزیونی این هویت بزرگ را که عامل وحدت و تمامیت ارضی ایران است، به نمایش بگذاریم و البته با برنامههایی که داریم، برداشت ما این است که موفق خواهیم بود و به سهم خود میتوانیم کوتاهیها و کمکاریهایی را که در این عرصه شده است، جبران کنیم.
نظر شما