بینشی که از کتاب «سرمایهداری پلتفرمی» حاصل میشود آن است که مالکیت پلتفرمها به چه شکل اقتصاد جهانی را پیش میبرد و ما در این قلمرو چه جایگاهی داریم
در ابتدای این نشست، مجید سلیمانی ساسانی، مترجم کتاب و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، ضمن اعتراف به این نکته که مباحث اثری که به ترجمهآن همت گمارده در حوزه اقتصاد دیجیتال و وضعیت گرهخورده آن با نظام سلطه سرمایهداری یأسآور است گفت: معتقدم این کتاب بینشهایی دارد که میتواند به ما برای برنامهریزی و تصمیمگیری درباره وضعیت اقتصاد دیجیتال در ایران کمک کند؛ چرا که وضعیت پلتفرمها در ایران شباهت زیادی با نمونههای جهانی آن دارد و این پلتفرمها در فضای اقتصاد بیمار ایران میتوانند بحرانهایی را مرتفع کنند که سرمایهداری در غرب تجربه کرده است. ضمن اینکه میتوان ادعا کرد جذابترین بازار پلتفرمی در سطح منطقه به ایران تعلق دارد. در کنار این جریان ویژندهایی که شکل گرفتهاند بهنحوی سعی کردهاند با همان رویکرد اقتصاد دیجیتال پلتفرمی موجود در دنیا و با استفاده از چیزی که شاید بتوان آن را توهم ارزش نامید، عمل کنند.
سلیمانی تأکید کرد: آنچه که از این کتاب دریافت میشود، میتواند در سیاستگذاری کلی اقتصاد دیجیتال در ایران مؤثر واقع شود. اقتصاد ایران خواهناخواه جزیرهای مستقل از اقتصاد جهانیست و ما نمیتوانیم با دیگر اشکال اقتصاد، کمبودهای خود را جبران کنیم. از سوی دیگر تفکر معطوف به داخل در حوزه پلتفرمها، ما را از داشتن مشتریانی خارج از مرزها محروم میکند و باعث میشود تا پلتفرمهای مطرح ایرانی نتوانند فراتر از اقتصاد ایران حرکت کنند و این نقطهایست که احتمالاً میتواند به آنها ضربه بزند. از اینرو هرقدر خودمان را بیشتر به بازار ایران محدود کنیم، قطعاً بحرانهایی که نویسنده این کتاب برای آمریکا ذکر میکند، گریبانگیر ما نیز خواهد شد؛ لذا کار پلتفرمی باید برونزا باشد و حداقل منطقه یا بخشهایی از جهان را درگیر خود کند.
رویکرد پسااستعماری و دنیای پلتفرمیشده
سلیمانی ضمن نقد تفکر موجود در حوزه ایجاد شبکه ملی اطلاعات در ایران گفت: کتاب حاضر برای کسانی که به شبکه ملی اطلاعات فکر میکنند نیز میتواند مفید باشد، چرا که شبکه ملی اطلاعات هیچ تناسبی با روح پلتفرمی ندارد. پلتفرم چه از نوع رسانهای و چه از نوع خدماتی باید توان گسترش داشته باشد، ضمن اینکه کشور ما در دیپلماسی سایبری هر روز ضعیفتر از روز قبل عمل کرده است. از سوی دیگر چون ایران تنها کشوری نیست که در حلقه سلطه جهانی تضعیف شده است شاید پیمانهای منطقهای و جهانی، متفاوت از نهادهای بینالمللی موجود، بتوانند امکان حضور مؤثر را برای ما فراهم کنند، اما در هر حال محدود شدن به داخل ایران ما را با شکست مواجه خواهد کرد.
این استاد علوم ارتباطات اضافه کرد: بینش دیگری که از این کتاب حاصل میشود آن است که مالکیت پلتفرمها به چه شکل اقتصاد جهانی را پیش میبرد و ما در این قلمرو چه جایگاهی داریم؛ مبحثی که ما را به سوی تفکر در مورد بسط رویکرد پسااستعماری در پلتفرمها و رسانهها هدایت میکند. در این مورد باید میان پلتفرمهای خدماتی و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی تفاوت قائل شد و در مورد هریک سیاستهای ویژه آن را پی گرفت.
پلتفرمها، آخرین ابزار و حربه نظام سرمایهداری
در ادامه مباحث، حسین حسنی استادیار ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات که بهعنوان منتقد در این نشست حضور داشت ضمن برشمردن اهمیت کتاب سرمایهداری پلتفرمی گفت: اهمیت این کتاب آنجایی مشخص میشود که نویسنده پیش از رواج مفهوم پلتفرمهای اجتماعی و خدماتی در جهان، به این موضوع نگاهی انتقادی داشته است. از این منظر این کتاب دارای اهمیت است و چهار هزار بار ارجاع به آن، نشان میدهد که بهصورت جدی مورد استقبال قرار گرفته است.
حسنی افزود: نویسنده در این اثر معتقد است که ما ابتدا باید درک درستی از وضعیت موجود پلتفرمها در جهان داشته باشیم و از پس این درک در پی حل مسائل حاصل از تقویت سرمایهداری در جامعه خود باشیم. بهاینترتیب تا زمانی که این درک حاصل نشود، نمیتوان به رویای ایجاد پلتفرمهای بدیل و بومی رسید. سرنیچک در این کتاب ضمن ارائه نگاه تاریخی به توسعه سرمایهداری دیجیتال، این مسئله را در بزنگاههای مختلف بررسی کرده است. او زمانیکه به دهه اخیر آمریکا و توصیف بحران سرمایهداری در این کشور میرسد، نتیجه میگیرد که پلتفرمها آخرین ابزار و حربهایست که آمریکا برای خروج از بحران و رکود اقتصادی از آن بهره گرفته است؛ چرا که پلتفرمها بر دادههای کاربران تکیه دارد و با نگاهی مارکسیستی میتوان ادعا کرد، آنها در خدمت توسعه جهانی و شبکهای ابزار کار و سرمایه هستند و به نظام سلطه در راستای استثمار نیروی کار کمک میکنند.
این مترجم حوزه کتابهای رسانهای تاکید کرد: ما هر روز صبح از خواب بیدار میشویم و شروع به لایککردن و کامنتگذاشتن میکنیم و به خیال خود در حال استفاده آزادانه از رسانههای اجتماعی هستیم، در حالی که کار ما در راستای تولید انبوه داده است که به آن اصطلاحاً بیگدیتا گفته میشود. پلتفرمها با استفاده از این دادهها و تحلیل و استخراج الگو از آنها و نهایتاً تولید آگهی برای درآمدزایی، بیشترین بهره را از این فضا خواهند برد.
حسنی ضمن تاکید بر توجه به زمینه اقتصادی و اجتماعی ایران خاطرنشان کرد: نکته مهمی که در زمینه بهرهگیری از پلتفرمها وجود دارد آن است که ما باید زمینه اقتصادی - اجتماعی ایران را بهطور خاص در نظر بگیریم و آن را از جامعه سرمایهدارانهای چون آمریکا متمایز بدانیم و استفاده از رویکرد سرنیچک در این کتاب باید با ملاحظات خاص جامعه ایران صورت بگیرد؛ چرا که خود بحث اقتصاد دیجیتال در ایران محل بحث است؛ مثلاً اینکه آیا ما از اقتصاد دیجیتال برخوردار بودهایم یا نه خود جای تأمل دارد.
در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب سرمایهداری پلتفرمی، سلیمانی ساسانی با تبیین رویکرد مارکسیستی که بر روح این اثر سایه افکنده است، ادامه داد: از منظر این کتاب مسئله اصلی، مصرف است؛ اینکه نظام سرمایهداری چگونه چرخش بیشتری برای مصرف دارد. عمده تبادلاتی که در این پلتفرمها وجود دارد در تضاد با شکلگیری آگاهی در جامعه است. طبق نگاه مارکسیستی، آگاهی کاذب در این فضا مشهود است. رسانهها اکنون ابزار سرمایهداری برای ایجاد این نوع از آگاهیاند تا کارگر از موقعیت واقعی طبقاتی خود آگاه نشود. مثلا وقتی از اوبر حرف میزنیم شرکتی پیش روی ماست که در همه نقاط دنیا شعبه دارد ولی پاسخگوی نیازهایی چون تأمین اجتماعی رانندگان خود نیست و این یعنی استثمار نیروی کار. در پلتفرمهای ایرانی مشابه اوبر نیز دو طرف صرفاً بهعنوان کاربر نرمافزار تعریف شده و این مسئله باعث میشود که راننده، کارمند یا کارگر محسوب نشود تا با عنوان خنثی کاربر، از حقوق کار بیبهره بماند.
سلیمانی ساسانی در ادامه اهمیت ورود قدرتمند به شبکه جهانی پلتفرمها افزود: در چنین شرایطی که شرکتهایی چون گوگل و فیسبوک از سرمایهای فراتر از شرکتهای قدیمی چون جنرال موتورز، مکدونالد و پپسی برخوردارند، نمیتوان به سرمایهای چون نفت بسنده کرد و امید داشت، چرا که این منبع در سده آینده باقی نمیماند و انرژیهای جایگزین پررنگ خواهند شد. از این رو توجه به بسترهای پلتفرمی با مسائل و منفعت شخصی و ملی ما گره میخورد و نیز با زیست و بقایمان در نظام جهانی در ارتباط است. در شرایط فعلی، نظام سوسیالیستی چین هم مسیر سرمایهداری را طی میکند و اکنون بزرگترین و مشهورترین بازیهای رایانهای چینیاند. این مسئله باعث میشود که جدیتر به نحوه ورود و اثرگذاری در بازار جهانی اقتصاد دیجیتال بیاندیشیم و به دنبال راه حل باشیم.
آیا شرکتهای تعاونی راه گریز از شرایط موجودند؟
حسنی در ادامه مباحث خود و در تبیین راهحلهای احتمالی برای برونرفت از شرایط سلطهگرایانه سرمایهداری بر پلتفرمها خاطرنشان کرد: استفاده از ظرفیت استارتاپها و تلاش برای اثرگذاری در بازار جهانی اقتصاد دیجیتال،ایده جذابیست اما باید تعریف کرد که چگونه میتوان اثرگذار بود. بهنظر من نیازی نیست که ما پلتفرمی جهانی طراحی کنیم، ضمن آنکه با شرایط موجود اساساً بسترهای این حرکت نیز فراهم نیست و شرایط اقتصادی و اجتماعیما نیز اجازه چنین کاری را نمیدهد. از مهمترین چالشهای حوزه رقابتی با پلتفرمهای جهانی، چنانچه کتاب هم اشاره میکند، این است که کشورهای پیشرو در این حوزه، خودبهخود ایجاد انحصار نیز کردهاند و ما صرفاً کپیکننده آن پلتفرمها هستیم.
او ادامه داد: مشکلات اینترنتی بهوجود آمده در هفتههای اخیر، اقتصاد دیجیتالمان را فلج کرده است، لذا لازم است در وهله اول نگاه امنیتی به خیلی از مسائل را کنار بگذاریم و به این نکته توجه کنیم که بسیاری از کاربران در این فضا، زندگی و کسبوکارشان با اینترنت گره خورده است. از این رو لازم است تا اول به این نتیجه برسیم که اقتصاد دیجیتال چیز خوبیست. امروزه بسیاری از اهل فن و هنر از طریق مقاطعهکاری و بهصورت فری سلنر در گستردهای جهانی در حال کار و فعالیت هستند و با ارائه تواناییهایشان امورات زندگی خود را میگذرانند و به این ترتیب همین زمینه کاری پلتفرمی بخش زیادی از مشکلات کار و اقتصادی جامعه را حل کرده است؛ لذا باید اجازه بدهیم تا ابتدا در سطح ملی پلتفرمها توسعه پیدا کنند و بعد از آن شاید بتوان به بازار منطقهای نیز فکر کرد و در آن عرصه موفق بود.
حسنی در پایان این نشست گفت: نقطه تاریک موجود این است که از دیدگاه سرنیچک، راه گریزی از شرایط موجود و فرار از استثمار سرمایهداری وجود ندارد و جامعه ما نیز در سرمایهداری غرق شده است، اما این بهمعنی ناامیدی مطلق نیست چراکه در جوامعی چون برزیل به تعاونیها فکر شده و به این نتیجه رسیدهاند که بهجای اینکه هنگام شکلگیری یک پلتفرم تمام سهام آن در اختیار چند نفر خاص باشد، با تأسیس شرکتهای تعاونی این مسئله را مرتفع کنند. همچنین برخی دولتها تلاش کردهاند تا کارفرماها را در مقابل کسانی که برای آنها کار میکنند در زمینه بیمه و مزایای اولیهشان مسئول کنند.
کتاب سرمایهداری دیجیتال نوشته نیک سرنیچک و ترجمه مجید سلیمانی ساسانی از نخستین متون انتقادی در حوزه اقتصاد دیجیتال است که در سال 1399 توسط انتشارات امیرکبیر به انتشار رسیده است.
نظر شما