خدیجه کشاورز در نشست «جنسیت و روند انتخاب رشتههای تحصیلی در آموزش عالی» گفت: در کشورهای دنیا، حضور زنان در رشتههای علوم پایه و علوم دقیقه و ریاضی و فیزیک و شیمی بسیار پایین است. در کشور ما حضور دختران در رشتههای مهندسی محدود است و پایینتر از آمارهای کشورهای غربی است.
خدیجه کشاورز درباره «جنسیت و روند انتخاب رشتههای تحصیلی در آموزش عالی»؛ مهدی اسدی درباره «الگوی دانشگاه اسلامی و تجربه تاسیس مدرسه عالی شهید مطهری» و آمنه صدیقیان درباره «شادمانی دانشجویان و تابآوری اجتماعی» سخنرانی کردند.
کشاورز به عنوان اولین سخنران، به برنامه پژوهشی خود با عنوان جنسیت و دانشگاه اشاره کرد و افزود: تلاش دارم توضیح شفافی درباره کارهای امسال داشته باشم. همانطور که میدانیم یکی از واقعیتهایی که در سطح جهانی بارز هست این است که توزیع جنسیتی رشتههای دانشگاهی متفاوت هست و در واقع برخی از رشتهها مورد علاقه دختران هستند، و برخی از رشتهها نیز مورد اقبال پسران. آمار و گزارشهای جهانی، نشان میدهد که حضور دختران در رشتههای علوم پایه و مهندسی از سایر رشتهها کمتر است و حضورشان در رشتههای پزشکی و علوم انسانی بارز است. این نابرابری که دختران در رشتههای علوم پایه و مهندسی دارند آنقدر اهمیت دارد که یکی از ابعاد عدالت جنسیتی در تحصیل در گزارش جهانی، و شکاف جنسیتی روی همین تاکید میکند.
وی اضافه کرد: ما میبینیم که در کشورمان از دوران دبیرستان و انتخاب رشته و گسیل شدن بچهها به رشتههای مختلف، این شکاف جنسیتی وجود دارد. یک جدولی هست که به داوطلبان کنکور سال 1401 میپردازد. اگر اینجا نگاه کنیم میبینیم که حتی در داوطلبان کنکور هم این تفاوت و شکاف وجود دارد. مثلا میبینیم که در رشته ریاضی 36 درصد داوطلبان کنکور دختر هستند در حالی که 64 درصد پسر هستند. در رشتههای دیگر، سهم زنان خیلی بیشتر است. مثلا علوم تجربی 65 درصد دختر هستند. در رشتههای انسانی و هنر و زبانهای خارجی هم همینطور است.
کشاورز بیان کرد: یک نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم این است که در مجموع رشته ریاضی در سالهای اخیر مورد اقبال کمی قرار گرفته است. ما اگر آمارها را نگاه کرده باشیم، در سالیان نه چندان دور، داوطلبان کنکور رشته ریاضی اکثریت را داشتند. در حال حاضر این اقبال بسیار کم شده. در گزارش سال 99، حدود 13 درصد بود و در گزارش امسال 10 درصد. این خودش نشان میدهد که اتفاقات در جامعه چقدر در تمایل دانشآموزان به انتخاب رشته تاثیر دارد. یک زمانی که اقتصاد وضع بهتری داشت رشتههای مهندسی روی بورس بودند و اقبال به ریاضی هم بسیار بالا بود. در حال حاضر روز به روز این اقبال کمتر میشود.
وی افزود: در حال حاضر میانگین بچههای ایران در ریاضی و علوم از میانگین جهانی پایینتر آمده است و این نگرانکننده است. حتی دیدهام که برخی از کارشناسان هشدار هم میدهند که چقدر این میتواند نگرانکننده باشد. اقبال به رشتههای تجربی و انسانی در سالهای اخیر بیشتر شده است. اقبال به رشته تجربی هم بیشتر به این دلیل است که رشتههای ممتاز تجربی مانند رشتههای پزشکی و دندانپزشکی پردرآمد و پرمنزلت هستند. بازار کار نیز برایشان پررنگتر از سایر رشتههاست.
کشاورز توضیح داد: یک اتفاقی که افتاده این است که در کشورهای دنیا، حضور زنان در رشتههای علوم پایه و علوم دقیقه و ریاضی و فیزیک و شیمی بسیار پایین است و کمپینهای مختلفی در آن کشورها تشکیل میشود برای اینکه بتوانند دختران را به این رشتهها تشویق کنند. در کشور ما حضور دختران در رشتههای مهندسی محدود است و پایینتر از آمارهای کشورهای غربی است. من سعی کردم مکانیزمهایی که انتخاب رشته را تحت تاثیر قرار میدهد را جمعآوری کنم.
وی عنوان کرد: من در تحقیقاتم بیشتر به دنبال مکانیزمهای تبعیض رفتم. مثلا درباره رشته کامپیوتر، تا دهه 80 میلادی، زنان در این رشته بسیار مهم بودند. اما بعد از دهه 80 با اهمیت یافتن این رشته و شرکتهای بزرگی که تاسیس شدند، تحولی رخ داد و رشته کامپیوتر بیش از هر وقت دیگر مورد توجه قرار گرفت و در عین حال، بیشتر و بیشتر مردانه شد.
الگوی دانشگاه اسلامی
مهدی اسدی، دیگر سخنران این نشست بود. وی بیان کرد: موضوع من الگوی دانشگاه اسلامی پس از انقلاب اسلامی ایران است. منظور از دانشگاه اسلامی یک الگوی دانشگاهی و تعدادی مصادیق دانشگاهی هست که بعد از انقلاب اسلامی ایران در نتیجه تحولاتی که به لحاظ اجتماعی سیاسی و به صورت بنیادی در کشور ایران به وقوع پیوست یک مدلی تشخیص داده شد برای اینکه در فضای آموزش عالی ایران نقش آفرین باشد.
وی افزود: این مفهوم مختص دوران پس از انقلاب اسلامی ایران و کشور ایران نیست بلکه یک مفهوم عام است که در دوره قبل از انقلاب و در دوره پهلوی هم در کشور ایران به آن پرداخته شده و تلاشهایی در راستای اجرایش صورت گرفته است. در طول این پژوهش، نکاتی را در این باره میگویم. همچنین یک پدیده عمومی جهان اسلامی هم هست یعنی هرجا که حکومت دینی برقرار شده یا اینکه دین نقشی در جامعه داشته تلاش برای دینی کردن هم وجود داشته است.
اسدی گفت: همه نهادها مشمول این تلاش بودهاند و دانشگاه هم از این نهاد بوده که در هرکجا که دین حضور اجتماعی سیاسی داشته تلاش برای دینی کردن این نهاد هم صورت گرفته. نمونههای این را در کشورهای اسلامی مخصوصا مصر داریم که دانشگاه اسلامی یا دانشگاه دینی تاسیس شده و مخاطبان خودش را داشته است. اهدافی هم که داشته را نیز میتوان بررسی کرد که چه موفقیتهایی حاصل شده است.
وی افزود: پس از انقلاب اسلامی این عنوان دانشگاهی میشود گفت که ماحصل یک همآیندی هست که در اتفاقات اوایل انقلاب اسلامی ایران میبینیم. ما اتفاقی تحت عنوان انقلاب فرهنگی داشتیم که هدف اصلیش تحول در فضای آموزش عالی و دانشگاه در ایران بوده است. همزمان با آن، یا در نتیجه آن، تلاشهایی صورت گرفت برای اینکه این هدف محقق شود و دانشگاه متحول شود. یکی از مهمترینشان بحث کلان اسلامیسازی است. که بحثی عمومی و کلان هست که شامل کلیت آموزش عالی است. به این معنا که آموزش عالی موجود متناسب و سازگار با وضعیت پس از انقلاب شناخته نمیشد باید تلاش میشد که یک سری ویژگیها داشته باشد تا بتواند در خدمت اهداف انقلاب اسلامی و نظام سیاسی شکلگرفته ناشی از آن باشد.
اسدی بیان کرد: این یک فرآیند عام هست و طولانی مدت است و زمان بر است و مشکلات خاص خودش را دارد و مقاومتهای شدیدی هم در برابرش صورت میگیرد. در کنار این اتفاق کلان، ما شاهد هستیم که برخی الگوهای دانشگاهی مطلوب، هم عرض آنها تلاش میشود که ایجاد شوند که آنها را در قالب دانشگاه اسلامی میدانیم.
وی عنوان کرد: این ویژگیها را بر اساس تاریخ مدرسه سپهسالار در خود دانشگاههای ایران نیز میبینیم. مدرسه سپهسالار، طبق برخی از پژوهشها یک اثر میرزاحسینخانی تعبیر شده که در کنار میرزاتقیخانی بودن دارالفنون معنا پیدا کرده است. اسلامیسازی مربوط به فضای کلی آموزش عالی و دانشگاه بود، اما دانشگاه اسلامی مصادیق محدودی را شامل میشد. در عین اینکه دانشگاهها با دولت فاصلهای را حفظ کرده بودند اما در یک پرده دیگر، بستگی شدیدی به دولت و حاکمیت داشتند. افرادی که این دانشگاهها را به وجود آوردند، اینها اتفاقا از انقلابیون و افراد موثر و ذینفوذ در اتفاقات بعد از انقلاب اسلامی بودند. خودشان عین دولت بودند و حضور موثر داشتند و تاثیرگذار بودند. در عین حال موسس فضاهای آموزش عالی تحت عنوان دانشگاه اسلامی بودند.
اسدی گفت: ما برای ترکیب علم و دین در قالب دانشگاه پذیرش ساختار دانشگاه را در دوره پس از انقلاب اسلامی داشتهایم. یعنی ساختار دانشگاه پذیرفته شد. ساختار آموزش، یا میتواند دانشگاه باشد یا میتواند حوزه علمیه باشد. بین این ما چهارحالت را میتوانیم تصور کنیم که همه در قالب دانشگاه معنا دارد. دانشگاه دینی دانشگاهی هست که در عین پذیرش مبانی دانش، خود را دینی کرده است. مانند دانشگاه معارف اسلامی قم که اگرچه ساختار دانشگاه دارد اما تنها به علوم و معارف دینی میپردازد.
بررسی شادمانی در دانشجویان
آمنه صدیقیان دیگر سخنران این همایش، صحبتهای خود را درباره نسبت شادی و تابآوری اجتماعی آغاز کرد. وی بیان کرد: کاری که من ارائه میدهم نتیجه تحقیق من در یک سال گذشته است که روی احساس شادمانی در بین دانشجویان کار کردهام. این پروژه برای سال دوم ادامه پیدا کرد. در سال اول من مرور نظاممندی در این موضوع داشتم. تحقیقاتی که به زبان فارسی انجام شده بود با نمونههای دانشجویان بررسی شده بود. طبق این تحقیقات بررسی شد که دانشجویان از چه میزان شادی برخوردارند. چه عواملی موثر است بر شادیهایشان. از چه نظریههایی استفاده شده و چه جاهایی نیاز به بررسی بیشتر هست.
صدیقیان عنوان کرد: در کاری که انجام شد من به این نتیجه رسیدم که قبل از سال 88، ما در ایران تحقیقی که متمرکز روی موضوعی با کلیدواژههای مشابه شادمانی و نشاط و شادکامی باشد، نداشتهایم. از این زمان هم کارهایی شروع شد، پروژههای پایاننامههای ارشدی که انجام شدند را مرور کردم. دیدم که خیلی کارهای تکراری و فرمالیتهای هستند. در برخی از طرحهای بزرگ کشور تعداد یکی دو سوال اختصاص داده شده به این موضوع. البته حالا، مفهوم رضایت از زندگی بیشتر بررسی میشود.
وی افزود: در آن تحقیق به این نتیجه رسیدم که این موضوع شادمانی باید حتما مورد بررسی قرار بگیرد و جوانبش بررسی شود. یک موضوع دیگر هم این بود که من در یک میز پژوهشی بیش از سه سال درباره مسائل اجتماعی زندگی دانشجویی کار میکردم. اینقدر این مسائل پیچیده و زیاد و شدید بود که برای من ناراحت کننده شده بود. برای همین تصمیم گرفتم تغییری در موضوع انتخابی داشته باشم از این جهت که روحیه خودم اذیت نشود. از طرفی به دلیل تجربههایی که در حوزه شناخت مسائل دانشجویان داشتم، تصمیم گرفتم ادغامی میان این تحقیقات با تحقیقات جدیدم حول موضوع شادمانی داشته باشم.
صدیقیان گفت: من میز مسائل اجتماعی را داشتم که تلاشم این بود که موضوعات و مسائلی که آسیبزا هست را بررسی کنم. در طول برنامه سه سالهای که داشتم پژوهشهای زیادی انجام دادم. هم روی خود دانشجویان و هم جمعیت غیردانشجویی. کار پیمایشی انجام دادم. مسائل و جمعیت دانشجویان را مورد بررسی قرار دادم. همچنین در دو پژوهش راهکارهای دانشگاههای جهان را نیز بررسی کردم.
وی توضیح داد: روی مرور نظاممندی که انجام شد متوجه شدم که هم با فقدان این موضوع در جامعه مواجهیم هم با فقدان تحقیقات متناسب با این موضوع. در نتیجه واقعا مسئله است و قابلیت بررسی دارد و باید روی آن کار کرد. آمارهای جهانی هم که داده میشود ایران به لحاظ رتبهای که در سنجهها میآورد، رتبه پایینی دارد. مثلا در بین 156 کشور، رتبه 106 را به دست آورده است که رتبه پایینی است.
صدیقیان گفت: موضوع دیگری که باید به آن بپردازیم، روابط و گروههای اثرگذار بر شادی است. اینها به تجربه انسانی و روابط انتزاعی دانشجویان اشاره دارد. در روابط تجربیشان، دریافت حمایت و پاسخ به نیاز عاطفی و حلقه شادی نزدیکان است که باعث ایجاد شادی میشود. در روابط انتزاعی نیز یک رابطه جدی که گفته میشود خیلی روی آن کار میشود، شادی دینی است. رابطه شادی دینی و شادی معمولی، شادی فردی و شادی جمعی نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
در پایان پنل جمعبندی و ارزیابی نخستین کنفرانس فرهنگ، پژوهش و نوآوری در آموزش عالی انجام شد و هر کدام از متخصصان حاضر، نکاتی را ارائه کردند.
نظر شما