نثرهایی به غایت ساده و البته عاشقانه که بسیاری از آنها دهههاست که در میان نسل جوان به عنوان آثاری جداییناپذیر از زندگی و احساس آنها به شمار میآید و تجدید چاپهای متعدد آن نیز گواهی بر این مدعاست.
ساختار متنی این مناجاتها تداعیکننده حس دعا برای مخاطب آن است و شجاعی با تکیه بر صفات رحمانیت عام خداوند در عالم هستی و تعمیم آن به ساختارهای مختلف زیست انسانی، دعاوارههای کوتاهی را خلق کرده که برای طیف وسیعی از مخاطبان شنیدنی و خواندنی است. نکته قابل توجه دیگر درباره متن این اثر را باید در استخدام زبان بسیار ساده و روان برای روایت دانست. شجاعی همانطور که در عنوان این اثر حس مالکیت درونی برای خداوند را متوجه همه ابنا بشر میداند، در نگارش متون دعا واره خود در این کتاب نیز تلاش کرده زبان و بیان و حسبرانگیزی و توصیفی را به کار ببرد که در تمنای بهرهمندی از جرعههای رحمانیت عام پروردگار است. از سوی دیگر نویسنده در خلق این عبارت در کنار توجه به این مساله سعی کرده است تمایلات و نیات خود در دعا را به شیوهای بازگو کند که نیازها و درخواستهای عام بسیاری از مخاطبان جامعه انسانی را شامل شده و خوانش آنها از سوی هر طیفی از مخاطبان بتواند نمایشگر بخشی از تمنای آنها در مواجهه با پروردگارشان باشد.
شجاعی همچنین تلاش کرده ساختار کلاسیک دعا و نیز به کار گرفتن عبارت و اصطلاحات خاص برای ادای آن را در این متن مد نظر داشته باشد و از این حیث نیز نیاز مخاطبان را برآورده ساخته و ساختار کلاسیک متون اینچنینی را نیز برآورده سازد. در مقدمه کتاب می خوانیم: خدا مال همه است. مال من. مال شما. مال یکایک ما و شما. خدا نمایندگی انحصاری ندارد. خدا به تعداد آدمها در زمین شعبه دارد. خدا تنها امکانی است که هیچ کس نمیتواند از من و شما بگیرد. خدا تنها دارایی است که فقیران بیشتر از ثروت اندوزان دارند. خدا تنها ذخیرهای است که هیچ حکومتی نمیتواند مردم را از آن محروم کند یا توزیع آن را در اختیار خود بگیرد یا کوپنی و جیرهبندیاش کند.
۵۷۵۷
نظر شما