بیوک ملکی به اینکه برای نوجوانها، مسائل اجتماعی و سیاسی مهم است، اشاره و بیان کرد: این گروه سنی، آرمانگرا هستند و میخواهند به آرمانهای خود برسند. پس هر شعری که نوجوان، خودش را در آن ببیند، شعر نوجوان است.
شاعر مجموعه «بر بال رنگینکمان» با اشاره به اینکه شاعر نوجوان، نیازمند به روز شدن است گفت: در جهان امروز همه چیز تغییر کرده و با شتاب جلو میرود؛ بنابراین شاعر نوجوان باید خود را بهروز کند و پابهپای نوجوانها جلو برود؛ چراکه سرعت رشد این گروه سنی به حدی است که اگر بخواهد تنها به مطالب و مقالههای نوشته و منتشر شده اکتفا کند، کم میآورد و از قافله جا میماند.
ملکی در پاسخ به اینکه تفاوت شعر نوجوان با بزرگسال در چیست بیان کرد: در شعر بزرگسال، شاعر مختار است هرچه را میبیند و دوست دارد مطرح کند و به مخاطب نیندیشد؛ به عبارتی میتواند شعر بعد از انتشار راه خود را باز و مخاطبش را پیدا میکند؛ اما در شعر کودک و نوجوان، شاعر ملزم است به مخاطب خود توجه داشته باشد و نمیتواند نگاه خود را تحمیل کند.
به گفته این شاعر نوجوان، بسیاری از شاعران، دوره نوجوانی را حدفاصل کودکی و جوانی میدانند در صورتیکه اینطور نیست. برای نوجوانها که مستقل شدهاند و به تنهایی فکر میکنند، مسائل اجتماعی و سیاسی مهم است. آنها آرمانگرا هستند و میخواهند به آرمانهای خود برسند. پس هر شعری که نوجوان، خودش را در آن ببیند، شعر نوجوان است.
ملکی در پاسخ به اینکه چرا در بعضی مجموعه شعرهایش مثل «مترسک عاشق بود» و «در پیادهرو» به یک موضوع مشخص پرداخته گفت: من در این دو مجموعه به موضوعات انتخاب شده، جنبه نمادین دادهام. «پیادهرو»، برای من نماد این دنیاست. آدمهایی که از یکسو میآیند و ازسوی دیگر بیرون میروند. همانطور که در دنیا، جای ایستادن وجود ندارد و همه رهگذر هستند. همانطور که «مترسک» در شعر من، نماد خود ماست. ما آدمها.
شاعر مجموعه «در پیادهرو» به اینکه جرقههای لازم برای سرودن و انتشار شعرهایی با موضوع پیادهرو در دهه 70 زده شد، اشاره و بیان کرد: در مجموعه «بر بال رنگینکمان»، سه شعر درباره پیادهرو وجود داشت و همین مساله مرا تشویق کرد تا یک مجموعه با موضوع «پیادهرو» و وجه نمادین آن داشته باشم. البته این کار، چندان ساده نیست چون هم موضوع باید قابلیت پرداختن داشته باشد هم شاعر بتواند 15 یا 20 شعر با وزنها و موضوعات متفاوت بگوید.
ملکی هم شاعر است و هم نقاش؛ او در پاسخ به اینکه تصویری بودن شعرهایش چه ارتباطی به نقاشی دارد گفت: نمیشود این دو را به هم ربط داد. اصلا نقاش بودن، ارتباط مستقیم به تصویری بودن شعرها ندارد. بسیاری شاعران، تصاویر بسیار ناب خلق کردهاند بدون آنکه نقاش باشند؛ چراکه تصویرسازی، یک صنعت شعری است که ما شاعران از آن بهره میبریم. از سوی دیگر پرسش شما درست است چون وقتی یک شاعر با هنرهای دیگر هم آشنا باشد این روی کارش تاثیر میگذارد چون همه هنرها با هم ارتباط دارند.
نظر شما