محسن کاظمی در مراسم گرامیداشت سالروز درگذشت مرضیه حدیدچی(دباغ):
ارادت دباغ به امام ناشی از شور و شناخت بود/ «بانوی پولادین» فضای چپ زندان را شکست
محسن کاظمی گفت: وقتی طاهره دباغ دستگیر و شکنجه شد و به بند مبارزان زن انتقال یافت، فضای زندان برای مبارزان زن یک فضای انفعالی بود؛ یعنی زن مسلمان در برابر چهرههای چپ(مارکسیست) که در زندان حضور داشتند، یک فضای بسیار محدود و سرد بود، اما وقتی دباغ وارد فضای زندان شد، این فضا را کاملا میشکند.
دکتر محسن کاظمی، پژوهشگر و تاریخنگار درباره چگونگی آغاز کتاب «دباغ» گفت: چند کار برای شناخت انقلاب اسلامی انجام داده بودم و پدیدآورندگان انقلاب را مبارزان مردی میدیدم که در صحنه بودند. اما بعد از اینکه به بخشی از سوالات خودم پرداختم نقش زن را خالی میدیدم. بعد از آن مطالعاتی انجام دادم تا به مرضیه(طاهره) دباغ رسیدم البته در کنارش چهرهای مثل طاهره سجادی هم بود. اگرچه توفیق پیدا نکردم روی خاطرات طاهره سجادی کار کنم.
او افزود: برای من کار کردن روی خاطرات دباغ فرصت بسیار خوبی بود که بتوانم روی نقش زن، جایگاه و نسبتش را با انقلاب پیدا کنم و پس از آن خودم شناختی به دست بیاورم و بتوانم آن را به جامعه انتقال دهم. خب در فرایند کار نشستهایی انجام شد و نتیجه آن کتابی شد که امروز به چاپ نوزدهم رسیده است.
این پژوهشگر شناخته شده در زمینه تاریخ شفاهی بیان کرد: کار بر خاطرات طاهره دباغ شناخت من را نسبت به انقلاب عمیقتر کرد. میخواهم بگویم خود طاهره دباغ هم نسبتش با انقلاب از جنس همین شناخت بود. آن کشتهمردگی که مصطفی رحماندوست اشاره کرد طاهره دباغ نسبت به امام داشت به ظن من شیفتگی یا اراداتی که دباغ به امام داشت همه آن ناشی از شور، عاطفه، عشق و محبت اینها بود به علاوه شناخت؛ شناختی که از امام به دست آورد و باعث شد که انقلابی بماند و انقلابی زیست کند و انقلابی از این جهان رخ برببندد و ما بتوانیم به عبارتی این انقلاب را خوب بشناسیم.
محسن کاظمی گفت: این شناختی که طاهره دباغ به دست آورد، مدیون چند شخصیت پیرامون خودش است از جمله پدرش، همسرش محمدحسن دباغ و آیتالله سعیدی. این روحانی نقش بسیار موثری در شناخت و جذب او به فضای انقلاب داشت. چنانکه در یک برههای که شرایط زندگی برای محمدحسن دباغ سخت شد و از همسرش گلایه کرد و به همسرش میگوید دیگر نباید این مسیر را بروی! طاهره دباغ مساله را با آیتالله سعیدی طرح میکند.
او ادامه داد: آیتالله سعیدی همسر طاهره دباغ را فراخواند و با او درباره یک تجارت پرسود صحبت کرد. آیتالله سعیدی به او گفت: حاضری در کاری مشارکت کنی نه برای آن پول بدهی نه وقت بگذاری؟ او میگوید مگر چنین چیزی میشود؟ آیتالله سعیدی در پاسخ میگوید بله، این معاملهای است که اگر اجازه بدهی که همسرت وارد چنین فضایی بشود، در تمام کارهایی که او انجام میدهد، سهیم خواهی شد و ثوابش برای شما هم خواهد بود. به این شکل محمدحسن دباغ راه را باز میکند و بار مسائل خانه، اقتصاد و مسئولیت هشت فرزند را به عهده میگیرد تا طاهره دباغ بتواند با فراغ بال به مبارزات خود بپردازد.
مولف خاطرات «مرضیه حدیدچی» با اشاره به شناخت طاهره دباغ در مسیر مبارزه اظهار کرد: شناخت او در مسیر مبارزه هم قابل پیگیری است برای این مهم باید به وضعیت او در زندان پرداخت.
او افزود: وقتی طاهره دباغ، صدیقه صیرفینژاد را به عنوان معلم خود برگزید، او از بچههای چپ شیراز بود. از این انتخاب دو منظور دارد؛ نخست، میخواهد روی او کار کند و به عبارتی به او نزدیک شود و موانست پیدا کند و بر او اثر بگذارد و او را به راه اسلام و مبارزه صحیح بکشاند. هم اینکه بعد از مدتی اعلام میکند که من باسواد شدم تا فضا را بشکند.
این پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی عنوان کرد: طاهره دباغ چنان اثری بر صیرفینژاد گذاشت که البته این انتخاب او باعث شد که منظر خیر حبیباللهی که از زنان مبارز مسلمان است، از این انتخاب گلایه کند که چرا دباغ ما را به عنوان مدرس انتخاب نکرد! بعدا متوجه میشوند که چه قدر دباغ با ذکاوت دست به این انتخاب زدند. بعدا در یک دستگیری گروهی که صیرفینژاد را دوباره به زندان میاندازند او که مارکسیست بود به دباغ میگوید برایم دعا کنید و او میگوید برو و توکلت به خدا باشد. خدا حواسش به شما هست.
محسن کاظمی درباره تاثیر دباغ بر فضای زنان چپ در زندان گفت: وقتی صیرفینژاد از بازجویی برمیگردد به دنبال دباغ است که وضعیت جسمی خوبی نداشت و دایم در زندان تیمار میشد و مارکسیستها ناراحت میشوند که چرا او دنبال دباغ است؟ صیرفینژاد دباغ را پیدا میکند و به او میگوید او را دیدم. دباغ ابتدا تصور نمیکند مساله چیست و میگوید کسی را قرار بوده است، ببینید؟ من کسی را به شما معرفی کردم؟
او افزود: صیرفینژاد به دباغ میگوید نه، من خدا را دیدم. این تاثیر دباغ در زندان کار را به آنجا میرساند که سیمین نهاوندی، یکی از رهبران چپ شبها در دعای کمیل حاضر میشود و در جمع با دباغ مصاحبت میکند. همچنین فردی مانند عاطفه جعفری، یکی از چهرههای چپ بند دباغ را انتخاب میکند! لذا این جاذبه و دافعه دباغ برای ما خیلی مهم است.
نظر شما