این کتاب در سال 97 چاپ شده و علاوه بر نویسنده اثر، قربانعلی کناررودی و ناخدا بیرقی به عنوان منتقد اثر صحبت کردند.
غلامعلی بایندر نویسنده کتاب «خلیج فارس»
در ابتدای این جلسه سرهنگ رضا جهانفر، نویسنده کتاب «بایندر» ضمن ارائه توضیحاتی درباره زندگی غلامعلی بایندر و شهید خواندن وی به توضیح این موضوع پرداخت که برای این کتاب میر جلال الدین کزازی مقدمهای نوشته است و اثرش در 235 صفحه نگاشته شده است. وی افزود: پیشتر کتابی درباره این شخصیت وجود نداشت و یک کتاب به قلم بایندر با نام «خلیج فارس» نوشته شده است.
در ادامه وی با اشاره به تهاجم متفقین به خاک ایران در سال 1320 و اعلام بی طرفی ایران گفت: در خصوص وقایع جنگ جهانی دوم زوایای تاریک و پنهان داریم و پژوهشهایی از سوی بیگانگان انجام شده است.
نویسنده کتاب «بایندر» درباره انگیزههایش در موضوع ناشر کتاب اظهار داشت: به رغم اینکه از سوی ناشران دیگری هم پیشنهاد برای انتشار کتاب بایندر داشتم، با توجه به پیگیری مرکز مطالعات نداجا، مشتاق شدم کتاب در انتشارات نیروی دریایی چاپ شود. در اینباره نقدی هم در یک نمایشگاه به من شد که چرا سراغ فرمانده نیروی دریایی رضاخان رفتم. من توضیح دادم که فعالیت بایندر و شهدا را نمیتوان در ظرف زمان و حکومتها قرار داد. اثرات شهدا فراتر از حکومتهاست و خون شهدا قدرت تحول و تحرک اجتماعی دارد.
علت سقوط ایران در کوران جنگ جهانی دوم
وی با بیان اینکه در جنگ جهانی اول روحانیون، بازار و اقشار مختلف سلاح به دست گرفتند و مقابل تهاجم خارجی ایستادند، تاکید کرد: در آن زمان سرمایه اجتماعی کم بود و این باعث تسریع سقوط کشور شد.
در بخش دیگری سرهنگ جهانفر گفت: وقتی وصیت نامه بایندر را میخوانیم، متوجه میشویم که او به قران مسلط بود و دست نوشته، شمشیر و سلاح او امروز در موزه نظامی شهر انزلی وجود دارد.
وی با توضیح اینکه بایندرها دو برادر بودند که یکی در شمال و دیگری در جنوب در یک مقطع زمانی در شهریور سال 20 به شهادت میرسند، خاطر نشان کرد: شهدای نیروی دریایی در جنگ جهانی دوم نظیر شهیدان بایندر، نقدی، میلانیان و... هنوز در جامعه شناخته نشدهاند.
وصیت بایندر برگرفته از قران، دین و ملیگرایی
نویسنده کتاب «بایندر» سپس گفت: کلام وصیت نامه بایندر از قران، دین و کشور است و در کتابش خلیج فارس را زیبا توصیف میکند.
در ادامه این برنامه قربانعلی کناررودی، منتقد اثر که از کارشناسان تاریخ سازمان اسناد و کتابخانه ملی است، با بیان اینکه دو نوع نقد شکلی و محتوایی وجود دارد درباره نقدهای محتواییاش به کتاب «بایندر» گفت: شخصیتهایی در کشور داریم که گمنام هستند و رفتن سراغ بعضی شخصیتها و انعکاس آنها باعث سوء برداشت میشود.
وی ادامه داد: نویسنده و پژوهشگر رسالتی دارد که باید بدون حب و بغض و سوگیری بنویسد. نباید در کار پژوهش تاریخی تاثیرپذیری از نام اشخاص و نگاههای جناحی و سیاسی داشته باشد.
کناررودی همچنین گفت: با توجه به مستندات تاریخی و آنچه رسالتش هست نویسنده باید بخشی از تاریخ و جغرافیای یک منطقه را به مخاطب بشناساند.
مخاطب باید بداند بایندر در چه شرایطی جنگید
وی با اشاره به اینکه در نقد شکلی، منتقد به این موضوع میپردازد که چه نکاتی باید در فهرست کتاب میآمدند یا نمیآمدند افزود: معرفی جغرافیای سیاسی ایران در منطقه زندگی بایندر مهم هستند و حوادثی که در عرصه بین المللی رخ داده را باید خوب تشریح کنیم که –مخاطب بداند- بایندر در چنین زمانی زندگی میکرد.
کارشناس تاریخ با بیان اینکه از زمان قرارداد سال 1919 میلادی و پیش از سالهای 1300 شمسی تلاشی برای شکل گیری نیروی دریایی در ایران شکل گرفته بود، تاکید کرد: این قرارداد تلاشی بود تا ارتشی یکپارچه ایجاد شود برای همین هم امضا شد که ارتشی ملی داشته باشیم. اما نفس قرارداد به طرف دیگری میرود که نظامیان و روحانیون و... هم با آن مخالف بودند.
این منتقد افزود: این تلاش منجر به حادثه کودتای 1299 شد و اگر قراداد 1919 امضا نمیشد این کودتا هم شکل نمیگرفت، البته در تاریخ اگر و مگر نداریم و واقعه رخ داده باید تشریح شود؛ برای داشتن کشور منسجم و ارتش ملی باید کودتا اتفاق میافتاد. –در آن مقطع- در گوشه و کنار کشور افرادی علیه حکومت مرکزی قیام کرده بودند و در هفت سال نزدیک به پایان دوران سلطنت احمدشاه، نزدیک به 9 کابینه تشکیل شد که عمر بعضی از آنها دو ماه بود. این –کودتا- از هرج و مرج حکومت مرکزی میکاست.
حمایت اقشار مختلف مردم از کودتای 1299
کناررودی سپس گفت: در کودتای 1299 همه مردم به این نتیجه میرسند که کشور سر و سامان پیدا میکند و افراد مختلف از آن حمایت کردند. البته حمایت بیگانه هم از آن صورت گرفت.
وی افزود: وقتی کابینه جدید با ریاست الوزرایی رضاخان (سردار سپه) ایجاد میشود یک هدفش ایجاد ارتش ملی در کشور بود. او دستور تجمیع گروههای مختلف نظامی را در کشور صادر کرد و عشایر را خلع سلاح میکند. تلاش میکند نیروی نظامی منسجمی ایجاد کند و رسیدن به یک حکومت مرکزی قوی لازمهاش داشتن ارتشی قوی بود.
این منتقد با اشاره به اینکه چند وقتی است در ادبیات سیاسی رایج شده که میرزا کوچک خان را یک تجزیه طلب بنامند که 10 سال پیش چنین موضوعی مطرح نبود، با رد این ادعا گفت: اسناد این را نشان نمیدهند و او را بیگانه پرست و جیره خوار اجانب قلمداد نکردهاند.
تلاش رضاخان برای ایجاد قوای سهگانه نظامی
این کارشناس تاریخ سپس گفت: رضاخان قوای نظامی سه گانه زمینی، هوایی و دریایی را میخواهد تشکیل دهد ولی قزاقها و ژاندارمها با آن مخالف بودند و برای آنها گران تمام میشد. اما او این کار را با قدرت پیش میبرد و اعزام دانشجو به خارج از کشور را دنبال میکند که در کتاب «بایندر» اعزام دانشجو به خارج از کشور برای نیروی دریایی به خوبی اشاره شده است.
این منتقد سپس گفت: اعزام دانشجو به خارج از کشور از قبل وجود داشت و در دوره رضاخان تکمیل میشود و نهایتا در دوره سال 1310 به مدارس نظامی میرسیم. حتی افسرانی در مدارس غیر نظامی هم آموزش نظامی را دنبال میکنند و سیاست دولت این بود که آحاد مختلف جامعه برای نیروهای نظامی آماده شوند.
وی افزود: یک نکته جالب آنکه در کتاب این است که در ایران آموزشکده نیروی دریایی را نتوانستیم ایجاد کنیم چون نیروی دریایی نداشتیم. در این خصوص از دوره نادرشاه هم تلاشهایی شد که راه به جایی نبرد.
رضاخان دشمن انگلیس و فرانسه
این کارشناس تاریخ سیاستهای رضاخان را نزدیک به آلمان و ایتالیا ارزیابی کرد و گفت: رضاخان ضد انگلیس و فرانسه بود و حتی برای توهین یک مجله فرانسوی با این کشور قطع رابطه کرد. این نکات باید در کتاب گفته شوند تا خواننده بداند چرا انگلیس بدون اولتیماتوم حمله میکند.
وی کاربرد عبارت «حمله ناجوانمردانه» از سوی انگلیس را در کتاب مورد نقد قرار داد و گفت: در جنگ واژه جوانمردی کابردی ندارد.
در بخش دیگری کناررودی تاکید کرد: رضاخان یکسری دولتمرد ضعیف اطرافش بود و وقتی شرایط سخت میشود به سراغ فروغی میرود که –حداقل- نظام سیاسی را حفظ کند.
وی گفتن این جغرافیا و وضعیت سیاسی آن زمان را در کتاب «بایندر» یک ضرورت قلمداد کرد که مورد توجه قرار نگرفته است و افزود: در چنین شرایطی وظیفه بایندر این بود که از فرمانده کل (رضا خان سردار سپه) تمکین کند یا نکند و سراغ گزینه جنگ نرود.
جنگ بین انگلیس و نیروهای بایندر درگرفت
سرهنگ جهانفر در واکنش به این صحبتهای کناررودی تاکید کرد: بین قوای انگلیس و ایران درگیری مستقیم پیش آمد و تیراندازی رو به رو انجام شود. ضمن اینکه توسط نیروهای هندی وابسته به انگلیس هم از پشت سر به نیروهای ایرانی شلیک شد.
کناررودی هم در واکنش به این صحبت گفت: درگیری از زمان رئیس علی دلواری وجود داشت؛ نبرد در زمان بایندر یکسویه بود و ما تجهیزاتی مستقر نکردیم.
در بخش دیگری وی افزود: در کتاب به تجهیزات ایران خوب اشاره شده که از آلمان و ایتالیا میآید و چندجا انگلیس منع ورود کشتیها به ایران شده بود.
این کارشناس تاریخ همچنین تاکید کرد: انگلیس به عنوان یک حقیقت تاریخی اجازه حکومت قوی به ایران را نمیداد و شاه عباس صفوی اجازه این کار را به انگلیس نداد و با سیاستهای خودش پرتغال را از کشور بیرون کرد. همچنین اسپانیا را تضعیف کرد و انگلیسیها را بیرون کرد؛ انگلیس از آن زمان متوجه شد باید در خلیج فارس حضور داشته باشد.
بهتر بود کتاب با زیرفصلهایش میآمد
این منتقد درباره نقدهای شکلی خود نیز درباره کتاب «بایندر» گفت: در بحث شکلی دوست داشتم در فهرست کتاب علاوه بر 5 عنوان فصل، زیر فصلها نیز مشخص میشد که خواننده محتوای کتاب دستش بیاید.
وی افزود: در مورد نقل خاطرات اشخاص هم جایی که میخواهیم از خاطرات یک نفر بگوییم، اگر بیش از یک صفحه بشود برای خواننده کسالتبار میشود. برای این کتاب بهتر بود خاطرات از زبان نویسنده گفته شوند و نویسنده بیشتر دیده شود. شایسته است از افراد بزرگی که در کتاب درباره آنها مصاحبه شده گفته شود اما خاطراتشان کوتاهتر شود و مقایسهای هم بین افراد و روایتها و افراد آورده شود.
وی اشارهای هم به بعضی مشکلات تایپی و افتادگیها در متن کرد و با بیان اینکه وقتی از بعضی اسناد صحبت شود باید ارجاعات هم داشته باشند، به طرح این موضوع پرداخت که در بعضی نقاط متن گفته میشود فلان سند اینطور میگوید و بدون ارجاع که درست نیست.
این منتقد قلم کتاب را روان و خواندنی توصیف کرد که خواننده میتواند تا انتهای متن با آن همراه شود.
ناشر کتاب: سیر تحولات تاریخی اثر خوب است
ناخدا بیرقی، مسئول انتشارات راهبردی نیروی دریایی که به عنوان منتقد نیز درباره این کتاب صحبت کرد در بخش پایانی نشست ضمن گرامیداشت روز 7 آذر و نیروی دریایی گفت: دوست داریم این کتاب در ارگانهای دریایی کار شود و نیاز است افراد درباره آن آگاهی داشته باشند. تسلسل مطالب کتاب خوب است و از 1302 تا 1320 را بیان کرده است.
وی ادامه داد: سیر تحولات سال 1311 و افسرانی که آموزش دیده بودند و ناوهایی که خریداری شده بودند نیز در کتاب آمده است. اینکه کتاب در نشر نیروی دریایی منتشر شده نیز از جمله نکات مثبت است. استفاده از اسناد و مدارک معتبر در کتاب نیز از جمله نکات مثبت دیگر است.
ناخدا بیرقی نقد کناررودی درباره ارجاع ندادن به بعضی اسناد در کتاب مورد تردید قرار داد و در پایان گفت: کتاب ماهیت تاریخی دارد و سه فصل آن درباره تاریخ است و دو فصل دیگر درباره بایندر است با توجه به این موضوع میتوانست نام کتاب عنوان کاملتری همچون «نیروی دریایی و بایندر» باشد.
وی افزود: کتاب دارای اشکالات ویراستاری و تایپی هم هست که در چاپ دوم لازم است مرتفع شوند؛ همچنین در کتاب نام شهدای گوناگون آورده شده است که در ویرایش دوم این کتاب میتوان زندگی شهدا را نیز به این اثر اضافه کرد.
مدیر نشر راهبردی نیروی دریایی یکی از افتخارات این کتاب را اثر برگزیده شناخته شدن ارتش در سال 98 عنوان کرد.
نظر شما