کتاب «در خیمه قذافی» در موسسه اطلاعات نقد و بررسی شد؛
خاطرات شخصیتهای سیاسی برای ما درسآموز است/ روایت کتاب یکطرفه است
مدیرکل پیشین آفریقای وزارت امور خارجه بیان کرد: وظیفه اداری و سازمانی وزارت امور خارجه باید باشد که سفرا پس از پایان ماموریت خاطرات خود را بنویسند تا برای دیپلماتهای جوان مورد مطالعه قرار گیرد.
سید مسعود رضوی دبیر جلسه در این نشست بیان کرد: جلسات روزنامه اطلاعات باب گفتوگویی را باز کرده است که شروع یک حرکت خوب برای افکار عمومی است. همه مشکلات کشور مربوط به مسئولان نیست، گاهی مربوط به نهادهای مدنی و مردمی هم میشود. مهمترین رفتار در جامعه مدنی باز کردن باب گفتوگوست. امروز دو نفر از دیپلماتهای کشور مهمان ما هستند و درباره کتاب «در خیمه قذافی» سخن خواهیم گفت.
او افزود: کتاب «در خیمه قذافی» از جهت اینکه ما درباره لیبی اطلاعات زیادی نداریم بسیار حائز اهمیت است. از همان ابتدا که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، نام معمر قذافی به عنوان یکی از انقلابیون جهان اسلام مطرح و تصور شد که چهره مردمی است که علیه استبداد مقابله میکند. در حالیکه قذافی پدیده خاصی نبود و علنی حرف خود را میزد. او دیکتاتوری بود که صدای مردم را نمیشنید و بر توهمات خود تکیه میکرد.
در ادامه حسین جابری انصاری، مترجم کتاب «در خیمه قذافی (روایت دوستان سرهنگ از رازهای دوران او گفتوگوهای تفصیلی غسان شریل با پنج سیاستمدار معاصر لیبایی» ضمن قدردانی از روزنامه اطلاعات برای برگزاری جلسه نقد و بررسی کتاب بیان کرد: من یک دوره چهارساله در لیبی خدمت کردم که این دوران طلایی ایران و لیبی نبود و تحتالشعاع تحولات سیاست خارجی و داخلی قرار گرفته بود.
او افزود: داستان من با کتاب این وصف حال است که سعدی سالها پیش گفته بود: «همه عمر برندارم سر از این خمار مستی». من از کودکی که چشم باز کردم به واسطه پدرم یک کتابباز حرفهای شدم و الان زیباترین لحظاتم با کتاب و کتابخانه شخصی خودم است. اما اینکه چرا مترجم شدم امر جدیدی است. تصور نمیکردم روزی خودم در چرخه تولید کتاب قرار بگیرم. دو سال قبل که دوران مدیریتی من پایان یافت جرقهای در ذهنم زده شده در حوزه ادبیات منطقهای که سالها در آنجا بودم مشغول به کار ترجمه شوم.
سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه ادامه داد: خوشحالم که پس از دو سال از پایان مسئولیتم موفق شدم چهار کتاب را ترجمه کنم. این کتابها را دلبخواهی انتخاب نکردم بر اساس نیاز و خللی که در زمینه ادبیات مرتبط با این موضوعات در زبان فارسی احساس میشد برگزیدم. اما نکته دوم «چرا لیبی؟» بیش از 11 سال از آنچه که بهار عربی گفته شد گذشته است. بهاری که به خزان تبدیل شد. هنوز این بحثها مطرح شد چرا در جهان عرب به این نقطه رسیدیم؟
او با بیان اینکه چرا موضوع لیبی را برای اثر خود انتخاب کرده است، گفت: از یک جهت لیبی قذافی منحصر به فرد است. در واقع نشاندهنده وضعیت عمومی در جهان عرب است. لیبی از جهت جغرافیایی از ایران دور و سالها روابط خاصی میان این دو کشور وجود ندارد. اما تعبیر من این است که لیبی نهایت بحران در جهان عرب است. لیبی قذافی نیز دُمل چرکینی است که در 2011 گشوده شد.
معاون اسبق کنسولی، مجلس و ایرانیان بیان کرد: قذافی نمادی بود که من تعبیر انقلابینما را برای او به کار میبرم. ما شاهد شبه انقلابهایی هستیم که انقلاب نیست در واقع یک کودتا است. قذافی در سال 1969 میلادی کودتایی علیه افسران آزاد به همراهی عبدالسلام جلود رقم میزند. کودتایی ساده که پس آن 42 سال قذافی حکومت میکند. نگاه به لیبی سویههای انقلابی دارد که سراسر عبرت و پند است.
جابری انصاری ادامه داد: قذافی در کتابچه کوچکی به نام «کتاب سبز»، خود را در رده رهبران ممتاز معرفی میکند مثل انقلاب روسیه و چین و میگوید درمان همه بشریت را ارائه کردهام. یک بحث سیاسی، یک فصل اقتصادی، یک بحث اجتماعی دارد و انسان در تاریخ سه مشکل دارد و اعتقادش بر این است که پاسخها را در این کتاب ارائه کرده است.
او در اشاره به فصل کتاب ««در خیمه قذافی» گفت: این کتاب پنج روایت دست اول از پنجتن از رهبران قذافی در دورههای مختلف دارد. راوی اول عبدالسلام جلود است. او کسی است در تمام مدیریت کودتا حضور دارد. تعبیر راویان کتاب این است که قذافی به یکباره تغییر میکند و تا سال 1990 قدرت را قبضه میکند. مجموعه پنج روایت بسیار حائز اهمیت است چون به وضعیت لیبی به عنوان بخش مهمی از جهان عرب اشاره دارد.
به گفته این مترجم بیان شده است آیا یک مستبد یکباره مستبد میشود یا به تدریج این اتفاق میافتد؟ این کتاب خط به خط عبرتآموز است. الزاما بین اخلاق فردی با اخلاق جمعی و حکومتی قرابت وجود ندارد. انسانها میتوانند در اخلاق فردی دارای خصایص خوبی باشند ولی در تجربه حکومت چهره دیگری خودنمایی میکند. قذافی کسی است که بدون فوت وقت نماز اول وقت میخوانده است، در کتاب عبدالرحمن شلغم اشاره میکند قذافی دوشنبه و پنجشنبه را روزه میگرفته است. اگر در جلسه غیبت میشد جلسه را ترک میکرد. اما همین فرد زمانی که مهمانی در قامت امام موسی صدر به لیبی میرود در آنجا مفقود میشود. در واقع ربایش به یک سیاست در حکومت او بوده و نحوه حکمرانی قذافی در این کتاب به خوبی توضیح داده شده است. او قدرت را در میان نزدیکان خود تقسیم کرد و بروکراسی دولت لیبی را منحل کرد.
سپس جاوید قربان اوغلی، مدیر کل پیشین آفریقای وزارت امور خارجه به عنوان منتقد در ادامه ضمن یاد مرحوم سید محمود دعایی، مدیرعامل سابق موسسه اطلاعات گفت: کتاب خاطرات شخصیتهای ما بسیار درسآموز است و جا دارد سفرایی که هماکنون بازنشسته شدهاند و مسئول سفارتخانهها هستند به تعداد اندکی خاطرات خود را مکتوب کردند. وظیفه اداری و سازمانی وزارت امور خارجه باید باشد که سفرا پس از پایان ماموریت خاطرات خود را بنویسند تا برای دیپلماتهای جوان مورد مطالعه قرار گیرد.
او افزود: بهار عربی همانطور که اشاره شد چند کشور را دربرگرفت و همان زمان در مقاله مفصل در مجله «آیین» من تحت عنوان «چیستی جنبشهای عربی» به تفصیل توضیح دادم آنچه به عنوان بهار عربی اتفاق افتاد و ما به اشتباه بیداری اسلامی نام نهادیم ، خزان عربی بیش نبود.
نویسنده کتاب «با ماندلا در کشور رنگین کمان» ادامه داد: ماهیت آنچه خشم فشرده که در جهان عرب بود انقلابهای کاریکاتوری بودند نه انقلابهای واقعی. در مورد مرگ قذافی باید گفت، قذافی برخوردهای نظامی سختی کرد به طوریکه که تانکها در خیابان مردم را میکشتند. اما دلیل دیگر این بود که نیروهای ناتو هم میخواستند قذافی حذف فیزیکی شود. در همین کتاب کاملا به این موضوع اشاره شده که قذافی باید قبل از دادگاه حذف شود.
او با اشاره به نقدهای خود به کتاب گفت: یکی از اشکالاتی که در کتاب دیده شده این است که روایت یک طرفه است و کسانی به مسائل اشاره میکنند از قذافی جدا شده بودند. مسئله سلوک شخصی رهبران مسئله کمی نیست. یکی سلوک شخصی و یکی حکمرانی. برای مثال جلود میگوید قذافی هرگز مشروب نخورده و در کتاب خواندن بسیار مقدم بوده است.
قربان اوغلی با اشاره به اینکه در تببین شخصیت قذافی چند عامل نقش داشته است، افزود: کودتای 1975 که در کتاب به آن بسیار اشاره شده است رویه رهبری قذافی را رقم میزند و موضوع دیگر طولانی شدن زمامداری قذافی است. مسئله بعد که در کتاب اشاره شده قذافی به یک توهم میرسد انگار که ماموریت الهی برای تجربه اداره کشور دارد.
او افزود: نکته فقدان بر نظارت قدرت قذافی است. قذافی حاکم مطلق بوده است و تمام نهادها را حذف کرده بود. نکته دیگر در این کتاب به آن پرداخته میشود مداحانی هستند که مجیزگوی رهبر میشوند و این شخصیت را به شخصیت کاریزماتیک تبدیل میکنند. یکی از نقدهای من به این کتاب این است نویسنده کتاب کیست؟ نویسنده کتاب شخصی به نام غسان شربل و روزنامه نگار اهل لبنان است . از سال 2000 تا 2016 سردبیر «الحیات» بود و از 2016 سردبیر «الشرق الاوسط» و هر دوی این روزنامهها جزو امپراطوری عربستان سعودی هستند.
این کارشناس وزارت امور خارجه تصریح کرد: مسئله دوم مقدمه مولف است آقای شربل یک نقطه سفید در حیات سیاسی قذافی نمییابد. این نکته تکمیل پروژه سیاهنمایی غرب و عربستان سعودی از قذافی بوده است. نکته دیگر این است که کتاب کاملا میخواهد چهره دیکتاتور از قذافی نشان دهد. هیچ انسانی دیکتاتور زاییده نمیشود عوامل دیکتاتورها را میسازند. ما باید در لفظ دیکتاتور کمی تامل کنیم. در حالیکه تا پایان دولت قذافی آموزش و پرورش و بهداشت برای همه مجانی بود. حتی چنانچه کسی در لیبی امکان درمان نداشت با کمک هزینه دولت به خارج از کشور فرستاده میشد. جوانانی که ازدواج میکردند خانه مجانی میگرفتند.
نظر شما