خرمی درباره شب یلدا معتقد است که در زمینه ریشههای این آداب و رسوم و این باور، ممکن است در قدیم ابهام وجود داشته اما به مدد رسانهها برطرف شده است. همه میدانند یلدا یک آیین کهن، قدیمی و به جا مانده از دوران مهری است و تولد میلاد خورشید است؛ چراکه میلاد خورشید نماد مهر و حضرت مسیح است؛ در نتیجه میلاد حضرت مسیح هم متقارن و مصادف با شب یلدا کردند و به صورت جهانی هم به نام کریسمس برگزار میشود.
«شب یلدا» که به عنوان یکی از شبهای مقدس در ایران باستان مطرح بوده بهصورت رسمی در گاهشماری ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ پیش از میلاد در زمان داریوش اول به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت. چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکشند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی-هندی و اروپایی، دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند؛ کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد. در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سردَ» (Saredha) که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.
با علیمراد خرمی (کارن تبری) درباره یلدا صحبت کردیم و از او علت کم بودن آثار با موضوع یلدا برای نوجوانان را پرسیدیم که در ادامه میخوانید:
آیا تنها تعداد آثار مکتوب با موضوع یلدا برای نوجوانان کم است؟
خیر، تنها کتاب نیست بلکه در حوزههای مختلف کار کم است. یکی از دلایلی که بسیار مهم است ولی علت خوبی نیست، این است که یلدا به اندازه کافی برای بچهها شناخته شده است. یعنی اینطور فکر میکنند؛ مانند نوروز؛ درباره یلدا نیز چنین حالتی دارد. در همه شهرها و روستاها، داخل و خارج ایران و تمام مراکزی که فرهنگ ایرانیست، به شکل خودجوش و آداب کهن و ادامهدار، در جریان است. اگر از هر کودک یا بزرگسالی بپرسید «یلدا؟» یلدا را میشناسند.
آیا هنوز هم در ریشههای این آداب و رسوم ابهاماتی وجود دارد؟ به صورت کلی ریشه این آداب از کجا آمده است؟
در زمینه ریشههای این آداب و رسوم و این باور، ممکن است در قدیم ابهام وجود داشت؛ اما به مدد رسانهها برطرف شده است. همه میدانند یلدا یک آیین کهن، قدیمی و به جا مانده از دوران مهری است و تولد میلاد خورشید است. چون میلاد خورشید نماد مهر و حضرت مسیح است؛ در نتیجه میلاد حضرت مسیح هم متقارن و مصادف با شب یلدا کردند و به صورت جهانی هم به نام کریسمس برگزار میشود. کریسمس نوع و شکل دیگری از یلداست و در جهان به نام سال نو میلادی گرامی داشته میشود؛ چون این آیین به اندازه کافی معرفی شده است، باعث شده که خیلی به این فکر نکنند که باید به این موضوع پرداخته شود؛ اما در حوزه کتاب این کمکاری بیشتر به چشم میآید.
در دنیا یک جشن سال نو میلادی داریم که با شب یلدا چند روز فاصله کوتاه دارد؛ کافیست که مردم بدانند چنین جشن بزرگی که در دنیا برگزار میشود ریشه در یلدا دارد. یلدا ریشه در آیین مهری دارد و این آیین مهری، آیین ایرانی بوده و در غرب نفوذ پییدا کرده است. تولد حضرت مسیح را با یلدا منطبق کردند. آیین یلدا با آیین مهری ارتباط داشته و حضرت عیسی(ع) نماد مهر و محبت است و مهر هم نماد خورشید است. خورشید به دلیل گرمای ظاهری که دارد و محبت هم یک گرما معنوی دارد اینها را با هم منطبق کردند.
پیشنهاد شما برای آشنایی نوجوانان با شب یلدا چیست؟
برای نوجوانان بهتر است، رمان با موضوع یلدا نوشته شود و فیلمسازی یا بازیهایی با این محتوا تولید کنیم. البته چنین کارهایی میطلبد که نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری انقلاب اسلامی و ... کار را سفارش دهند؛ یعنی باید تعدادی از افراد خبره و فرهیختهای باشند که گاهی در این زمینه کار کنند و به فیلمنامهنویسان، نویسندگان و ... سفارش دهند؛ البته این کار باید با آگاهی و نظارت درست انجام شود. به عقیده من با این فعالیتها میتوان مقداری از این کمکاریها را جبران کرد. نباید به این دلخوش باشند که بچهها این آداب را میدانند. برای زنده بودن، پیشرفت و رشد هر کاری اصل تداوم اولویت دارد. باید تداوم در حوزه اثر هنری باشد؛ چون این آداب و رسوم از لحاظ تربیتی، اجتماعی و روانی برای بچهها بسیار آموزنده است. به عقیده من تداوم باید باشد وگرنه جاذبههای غربی میتواند آسیبزننده باشد.
از یلدا چه چیزهایی میتوان آموخت؟
یلدا در دل خود احترام به بزرگترها، ارتباط بین نسل گذشته و امروز، جمع شدن فامیل به دور هم، اهمیت دادن به پدربزرگها و مادربزرگها و ... دارد. تمام این موارد باعث انتقال فرهنگ میشود. فرهنگها به دلیل دنیای مجازی و مسافرت افراد به جاهای مختلف، دستخوش تغییرات است. البته فرهنگ مردم جهان به هم نزدیک میشود و سبب وحدت خواهد شد. راه درست، سفارش دادن و حمایت فرهنگی است.
راهکارتان چیست؟
باید یک تلگنری برای فیلمسازان و نویسندگان و دیگر اهالی داشته باشیم؛ کسانی که در این حوزهها کار میکنند نیاز به حمایت دارند. متاسفانه اگر ایدهای هم به ذهن کسی خطور کند، برای اجرای آن ایده انگیزه، امید و سرمایه کافی را ندارد. بسیاری از نهادهایی که باید کمک کنند و اگر در گذشته فعالیتی داشتند، فعالیتهایشان کمرنگ شده است. اگر از هنرمند دعوت شود و او هم امید، انگیزه و سرمایه داشته باشد، طبیعتا کار انجام میشود.
سال 91 یک پژوهشکدهای را به کمک دوستان و مرحوم احمدیان به عنوان مرکز پژوهش و ترویج قصههای ایرانی تاسیس کردیم. این مجموعه تنها یک سال و نیم فعالیت کرد؛ اما در همین زمان کوتاه 16 عنوان کتاب با موضوع فرهنگ داستانشناسی یلدا منتشر کردیم که این تنها 20 درصد از کار اصلی بود. متاسفانه به علت بیمهری مسئولین این موسسه تعطیل شد. بهتر است در حوزههایی مانند فیلم و تلویزیون که حوزههای بروزتری است، بیشتر کار و حمایت شود.
نظر شما