نیروی آغمیونی به مناسبت زادروز فروغ فرخزاد در گفتوگو با ایبنا:
فروغ خالق نوعی وزن طبیعی زنانه بود/ شاعری تنها که دردی عمیق داشت
فاطمه نیروی آغمیونی، پژوهشگر ادبی تاکید دارد که فروغ فرخزاد وزن را به طبیعت کلام نزدیک کرد و نوعی وزن طبیعی زنانهای ایجاد کرد که از عروض فارسی فقط اساس کار را گرفته و بلافاصله مخاطب را متوجه روح آزاد و سیال زبان میکند.
فروغ و شعر
نیروی آغمیونی با تاکید بر اینکه شعر برای فروغ زیباترین و بزرگترین موهبت زندگی بود، افزود: شور و شوق زندگی فروغ، اشعارش بود و وی با آن زندگی کرد «شعر برای من رفیقی است که وقتی به او میرسم میتوانم راحت با او درد دل کنم. جفتی است که کاملم میکند، راضیم میکند بیآنکه آزارم بدهد.» فروغ پنج مجموعه شعر نوشت که حاصل عمر کوتاهش است. سه مجموعه اول به نامهای «اسیر»، «دیوار» و «عصیان» را میتوان جزو مجموعههای خام فروغ و دو مجموعه «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را از مجموعههای پخته وی دانست. اولین مجموعه شعر فروغ به نام «اسیر» در سال 1331 و زمانی که فقط 18 سال داشت و مقهور احساسات جوانی بود، چاپ شد و «دیوار» دومین مجموعه شعری فروغ در سال 1335 منتشر شد. شاعر در دیوار، گرفتار کشمکش درونی و پرسش و شک بود که این پرسشها در «عصیان» که سال 1336 منتشر شد، ادامه یافت. «شعری برای تو» را فروغ در خطاب به پسرش کامیار سرود و در «تولدی دیگر» این شاعر اوج هنر و تکامل اندیشه خود را به نمایش گذاشت.
این پژوهشگر ادبی درباره «تولدی دیگر» توضیح داد: این اثر سال 1342 در قالب شعر نیمایی منتشر شد که با سه مجموعه قبل فروغ متفاوت بود. مخاطب در این اثر با عمق اندیشه و پهناوری فکر فروغ روبهرو میشود و سرانجام به شاهکار فروغ یعنی «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» میرسیم که جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر ایران دارد.
وی همچنین در توضیح زبان شعری فروغ گفت: این شاعر، وزن را به طبیعت کلام نزدیک کرد و نوعی وزن طبیعی زنانهای ایجاد کرد که از عروض فارسی فقط اساس کار را گرفته و بعد بلافاصله روح رنگین، آزاد و سیال زبان را نشان میدهد. در شعر فروغ وزن عروضی تبدیل به آهنگی شده که به سوی نوعی سیلان و روانی حرکت میکند. تمام اشعارش رنگ زنانه دارد و فروغ توانسته رنگ زیبای عمیقی به شعر امروز فارسی بدهد.
نیروی آغمیونی درباره محتوای اشعار فروغ فرخزاد نیز عنوان کرد: پربسامدترین درونمایه حسی در نخستین آثارش، عشق، دلدادگی، هوس و در آخرین آثارش تشویش، ترس، زوال و بیهودگی است که لایه نهفته و درونی ذهن شاعر و در انتها دگرگونی اندیشه وی را نشان میدهد.
فروغ و جامعه
این پژوهشگر ادبیات معاصر با اشاره به اینکه جامعه شعری فروغ، وی را به یاس و بدبینی کشانده بود، گفت: در بیشتر اشعار وی شب، تاریکی، تنهایی و اندوه مشاهده میشود. فروغ از رمانتیسم به مدرنیسم حرکت کرد؛ اما مدرنیسمی بودن وی مثبت و فعال بود. بیشتر اشعار اعتراضی وی به سنتها و قوانین و رسوم اشاره دارد. فروغ به مسائل اجتماعی حساس بود و دیدِ انتقادی داشت، در عین حال وی را نمیتوان شاعر سیاسی دانست. در اشعار فروغ میتوان یک درد عمیق باطنی را احساس کرد.
فروغ و عشق
نیروی آغمیونی با تاکید بر اینکه شعر «فتح باغ» اعتقاد و باور فروغ را به عشق نشان میدهد، افزود: فروغ زنی جسور بود که عشق را مقدس میدانست. وی پیوند زناشویی و عاشقی را تنها در ثبت شدن شناسنامه نمیدانست بلکه آن را یک نوع تعهد اخلاقی تلقی میکرد.
«سخن از پيوند سست دو نام
و همآغوشی در اوراق كهنه يک دفتر نيست
سخن از گيسوی خوشبخت من است
با شقايقهای سوخته بوسه تو
و صميميت تنهامان در طراری
و درخشيدن عريانیمان
مثل فلس ماهیها در آب
سخن از زندگی نقرهای آوازی ست
كه سحرگاهان فواره كوچك میخواند...
سخن از دستان عاشق ماست
که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم
بر فراز شبها ساختهاند».
نظر شما