فاکسیمیله فرصت یا تهدید چاپ نسخههای خطی/ 8 علی صدرایی خویی؛
فاکسیمیله سند فرهنگی یک کشور محسوب میشود/ سازمانها برای فهرستنویسی هزینه نمیکنند
حجتالاسلام والمسلمین علی صدرایی خویی معتقد است: هماکنون فهرست نسخههای خطی در عراق با کاغذ فاخر منتشر میشود، ولی در ایران تاکنون یک فهرست فاخر منتشر نکردهایم. به دلیل اینکه آنها به این موضوع اهمیت میدهند.
این محقق و پژوهشگر معتقد است: فهرستنویسی نسخههای خطی در کشور با مشکل مواجه است و سازمانها برنامهریزی لازم را در این زمینه ندارند تا جایی که در ایران تاکنون یک فهرستنویسی فاخر نداریم. او درباره چاپ فاکسیمیله نیز بر این اعتقاد است گاهی مقدمههایی که بر این آثار نوشته است از یک کتاب مفصلتر است.
مشروح گفتوگو با این کتابشناس و مصحح در ادامه آمده است.
در سالهای گذشته بسیاری از متون کهن به صورت فاکسیمیله یا همان نسخه برگردان منتشر شده است. کیفیت اینگونه آثار را چگونه ارزیابی میکنید. آیا مصححان توانستهاند در این زمینه موفق عمل کنند؟
درباره چاپ فاکسیمیله یا نسخهبرگردان باید گفت این نوع چاپ چندین فایده دارد. مخصوصا بعضی نسخههای مهم علیرغم تلاش مصححان به دلیل ظرافتهایی که داشته است تمام مطالب در تصحیح منتقل نمیشود. برای مثال مولف شکلی کشیده یا علامت ویرایشی گذاشته است در نسخه یا حاشیهای نوشته که مربوط به متن نیست و اینگونه دست خواننده از متن اصلی کوتاه میشود. در حقیقت انتشار دیجیتالی اثر هم میتواند همان کار را انجام دهد، ولی فاکسیمیله ارزشهای علمی را به خواننده منتقل میکند که گاهی تصحیح هم تا این اندازه نمیتواند ظرافتهای متن را منتقل کند. دومین مسئله جذب اعتماد خواننده است که با مراجعه به نسخه فاکسیمیله و مقایسه با متن منتشر شده متوجه میشود محقق یا مصحح امانتداری را حفظ کرده و چیزی کم یا اضافه نکرده است.
البته توضیحات در پاورقی و آخر کتاب میآید و خواننده نسخه فاکسیمیله متوجه میشود امانتداری حفظ شده است. مسئله سوم در چند موضوع، علم و در چند زبان هستند و تصحیح کامل اینها امکانپذیر نیست. برای مثال من در نسخه تاجالدین وزیر نسخه فاکسیمیله را بررسی کردم و اخیرا زمانی که من نسخه فاکسیمیله را دیدم متوجه شدم که مصحح زحمت زیادی کشیده و نمونههایی از این موضوع فراوان است. نسخههایی مانند «سفینه تبریز» هم داریم که هنوز ناشناخته است و باید روی آن کار شود. یکی دیگر از فواید فاکسیمیله این است گویشهای مختلف که در نسخه اصلی آمده در فاکسیمیله و نسخهبرگردان حفظ شده و به دست پژوهشگران برسد.
یک عده از پژوهشگران اعتقاد دارند ممکن است مقدمه کوتاهی نوشته و حتی این مقدمه ناقص و با کیفیت نامرغوب منتشر شود و این یک نوع کتابسازی را به همراه داشته باشد؟
فاکسیمیله یک نوع کتابسازی محسوب نمیشود. فاکسیمیله نشان میدهد که شخص میخواهد یک نوع مقدمه بنویسد که مشخص میکند مولف کتاب کیست. اتفاقا یکی از دلایلی که کتابسازی را رد میکند فاکسیمیله بودن نسخههای خطی است. به نظرم باید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زمانی که مجوز کتاب میدهند حداقلهایی برای فاکسیمیله در نظر بگیرند و فهرست و نمایههای خیلی خوب داشته باشد. کتابی به نام «جُنگ ملاصدرا» اثر مصطفی فیض کاشانی را انتشارات اطلاعات منتشر کرد که اصل آن در کتابخانه ملی است. متاسفانه اصلا مقدمهنویس متوجه نبوده است که این اثر قبلا منتشر شده و این اشکال کار است و اصل فاکسیمیله کتاب به نام «یادداشتهای ملاصدرا» چاپ شده بود. به نظر من میشود حداقلهایی استانداردسازی کرد اما فاکسیمیله یک روش است که دیجیتال است و از کتابها کم و زیاد میشود. باید به متون اصلی امانتدار بود و به سند متنهای کهن یک نوع بها دهیم و ترویج و در حد تعداد محدود منتشر کنیم. اگر بگوییم کتابسازی این عنوان درست نیست و معمولا بر روی جلد «به کوشش» میآید. ولی اینکه کیفیت پایین میآید به دلیل پایین بودن هزینههاست و باید یارانهای در این زمینه داده شود که هزینه کتابها تامین و کتابهای ما به شکل نفیس و فاخر چاپ شود. متاسفانه برخی نسخههای نفیس به صورتی منتشر میشود که در حد نسخه نیست.
حتی میتوان گفت محقق مقصر نبوده و سازمانی که اثر را منتشر کرده مقصر بوده است. هماکنون فهرست نسخههای خطی در عراق با کاغذ فاخر منتشر میشود، ولی در ایران تاکنون یک فهرست فاخر منتشر نکردهایم. به دلیل اینکه آنها به این موضوع بها میدهند. برای مثال برای فهرست «عتبه حسینی» با جلد اعلا و کاغذ و تصاویر رنگی منتشر شده است، ولی حتی کتابخانه ملی قدرت رقابت با آن را ندارد. میتوان گفت مشکل فهرستنویس نیست، در حالی که فهرستهای ما از جهت محتوا فنیتر از کشورهای عربی هستند. بر روی آنها کتابشناسی و نسخهشناسی کامل را انجام دادهاند اما سازمانها برای فهرستنویسی هزینه نمیکنند. فاکسیمیله هم یکی از این موضوعات است. در این چهار سال اخیر فاکسیمیلههایی که منتشر شده که کیفیت خوبی نداشته است.
درباره مقدمههایی که بر نسخهها نوشته میشود چه نظری دارید؟ آیا این نسخهها میتواند بایستههای پژوهش را به ما نشان دهد؟
مقدمهها به علاقهمندی خود محقق برمیگردد. برخی مقدمهها سفارشی است؛ یعنی خود سازمانها سفارش میدهند به کسی که متخصص است که میخواهیم کتابی چاپ کنیم شما مقدمهای برای کتاب بنویسید. بستگی دارد که چقدر میخواهند هزینه کند. نوعا دیدم فاکسیمیلههایی که مقدمهنویس علاقهمند بوده حتی از یک مقاله علمی بالاتر بنویسد. اما مشکل این است که گاهی نمایههای دقیق ندارند که البته تهیه نمایه به این راحتی نیست و سازمانها گاهی برای جلد و کاغذ هزینه میکنند اما برای نمایهها هزینه نمیگذارند. نمایه باید الزامی باشد انواع نمایهها متناسب با هر متنی باید تهیه شود که به استفاده بهینه از این متن کمک کند. به نظرم باید فاکسیمیله را تقویت کنیم. نسخههای کهن و ارزشمند در کتابخانهها خاک میخورد باید فاکسیمیله شود حتی فاکسیمیله در اختیار مراجعهکننده قرار بگیرد و به عنوان سندهای فرهنگی کشور منتشر شود. فاکسیمیله امروز نیاز به بازنگری دارد. متون کهن و فارسی کهن ما نسخههای اصلی فاکسیمیله شود که بگوییم فرهنگ ما اینها هستند و ما بتوانیم با این سندهای فرهنگی جلوی تغییر و تصرفات را بگیریم. امروزه با توجه به سرعت اطلاعرسانیها، ایجاد سندهای فرهنگی محکم و قوی برای ما یکی از وظایف جدی هست. نسخههای کهن ما برای ما از اسناد ارزشمندی است با فاکسیمیله کردن اسناد فرهنگی خودمان را معرفی کنیم.
برای مثال نام خلیج فارس در کتاب «الجماهر فی الجواهر» بیرونی چندین بار آمده است، اگر همین کتاب را فاکسیمیله نشان دهد این واژه جدید نیست بلکه 700 سال است که قدمت دارد و این خود یک سند است. به نظرم ما نباید در دوره عصر دیجیتال و اینترنت از فاکسیمیله غافل شویم، چون اینها سندهای فرهنگی کشور است و باید تقویت شود. کارشناسان در تمام کتابخانهها نسخهها را فاکسیمیله کنند و لو در تعداد اندک.
نظر شما