در ابتدای مراسم سهیل اسعد، مبلغ دین اسلام در شیلی گفت: اصل کتاب «تاوان عاشقی» مربوط به زندگی خلیل ساحوری است. کتاب بخشی از زندگی خلیل ساحوری را در یک قاب جذاب تعریف میکند. این کتاب خصوصاً به ماجرای زندگی خلیل بعد از تحول میپردازد. مسایلی که به ظاهر دیده نمیشود، به کمک هنر محمدعلی جعفری متجلی شده است. هم لذت خواندن کتاب زیاد است و هم درک واقعیتهایی است که با دیدن ظاهر قضیه درک نمیکنیم.
در ادامه این نشست محمدعلی جعفری، نویسنده کتاب «تاوان عاشقی» گفت: آشنایی من با خلیل ساحوری طولانی است. ایامی که من دانشجو بودم در کنار درس و مشق فعالیتهای فرهنگی هم داشتیم. از خلیل به عنوان یک تازه مسلمان دعوت کردیم به یزد بیاید. دفعه اول با خانم شیلیایی خود به یزد آمد. سال ۸۹ بود. دیدن یک غیرایرانی تازه مسلمان برایم جذاب بود. سفر دوم که او را به یزد دعوت کردیم، خلیل تنها بود. حالات و رفتار خلیل تغییر کرده بود. یک حس و حال خاصی داشت. باز حشر و نشر داشتیم و در این نشست و برخاست مدام درخواست میکردم، خاطرات خود را برایم تعریف کند. حاضر نبود خاطرات مسلمان شدن و زندگی خویش را برایم تعریف کند.
وی افزود: در بعضی از سفرهایی که به قم میآمدم، او را میدیدم. بمب انرژی بود و بسیار دغدغه جهان اسلام را داشت. دیدن خلیل برای من انرژی بود. دفعه سوم که خلیل را به یزد دعوت کردم با خانم آلا آمد. خانم آلا فقط عربی حرف میزد. دست و پا شکسته این ارتباط را خلیل بین ما و خانم آلا برقرار میکرد. تابستان بود. آنها را به ییلاق بردم. خلیل و خانم آلا حس خوبی داشتند. یکی دو بار دیگر هم در قم خلیل را دیدم. هر زمان که میخواستم روایت زندگی خودش را برایم تعریف کند، میگفت زمانش هنوز نرسیده است. تا اینکه خلیل از دنیا رفت و داغی بر دلم ماند.
جعفری در ادامه بیان کرد: تا اینکه با یکی از دوستان صحبت کردم که آیا میتوانید با خانم آلا صحبت کنید تا داستان زندگی او را بدانیم. به دلیل خاطره آن روز ییلاق در یزد قبول کرد که خاطره زندگی مشترکشان با خلیل را برایم تعریف کند و این شد که روایت شروع شد.
در ادامه مسعود پیرمرادیان گفت: یکی از نیازها و دغدغههای جدی مخاطبین جوان دانشگاهی این است که داستان گرایش مسیحیان به دین اسلام روایت شود. طبیعتاً روایت این مسایل میتواند، جذابیتهای ویژهای برای مخاطب مسلمان داشته باشد. یک ویژگی خاص این روایت آن بود که این شخصیت ویژه شیلیایی در زمانی که در ایران ساکن میشود، انگیزه ویژه ضدصهیونیستی برای جریان مقاومت در فلسطین داشت که سبب میشود این فرد وارد جریان حماسه و مبارزه شود و در خلال این مبارزه در فیسبوک با خانم آلا که یک مبارز فلسطینی بود، آشنا میشود. ولی ما با یک داستان عاشقانه هم مواجه میشویم. این روایت همراه با یک تراژدی هم هست. روایتها با تراژیک بودن گاهی احساسهای متضادی برای مخاطب ایجاد میکند.
مدیرمسوول نشر معارف در ادامه افزود: این روایتها گاهی او را با شور و شوق عاشقانه روبرو میکند و گاهی با تراژدی روبهرو میشود. اینها یک جذابیت فوقالعادهای به این کتاب داد و ما هم انگیزه ویژهای برای نوشتن روایت زندگی داستان تازه مسلمانان داشتیم. محمدعلی جعفری به نشر معارف آمد و این اتفاق مبارک افتاد.
در ادامه سهیل السعد گفت: به نظرم رمان چون یک مقطع خاصی از زندگی خلیل را پوشش میدهد، توانسته یک زاویه ویژهای از زندگی او را منعکس کند. زندگی خلیل مقاطع مختلفی داشته و وقتی به مقصد میرسد مشخص میشود که چه مسیری را طی کرده است. فضای خانوادگی، کاری و حتی تفکری در کتاب جریان دارد. مراحلی که تا رسیدن به آخرین مقطع زندگی طی کرده است، جذابیتهای خاص خودش را داشت.
وی افزود: انسان میفهمد کسی که از یک نقطه خاص حرکتی را شروع میکند و به اوج میرسد، مشخص است که چه مسیری را طی کرده است. مهمترین جنبهای که مطرح شد در این رمان و به آن اهدافی که خودش در ابتدای زندگی ترسیم کرده بود، رسید. روی هویت فلسطینی خودش خیلی تاکید داشت. تاکید بر هویت فلسطینی خود دارد که بعد از همسر شیلیایی اولش با خانم آلا ازدواج میکند. اسم خودش را به خلیل تغییر داد و اسم فرزندش را غسان گذاشت تا هویت فلسطینی او حفظ شود و با این کار مسیری را برای نسلهای بعد ترسیم میکند.
در ادامه محمدعلی جعفری گفت: کتاب «تاوان عاشقی» کتابی مستند و روایت زندگی این دو مسلمان است. سوژه جذاب است و در مقاطع مختلفی قرار میگیرند که واقعاً مخاطبی که با سوژه آشنا نبوده است، احساس میکند رمان میخواند. آشنایی این دو در یک مقطع زمانی اتفاق میافتد که آن بستر زمانی هم دارای مسایلی است. با آن فشارهایی که وجود دارد یا آلا باید از غزه بیرون بیاید و یا خلیل باید به غزه برود. خود اینها یک فضای جذابی را رقم میزند که این دو نفر میخواهند به هم برسند، یک امر محالی میشود. وقتی اینها را بیان میکنیم، مخاطب گمان میکند داستان میخواند. رمان میخواند. از عناصر داستانی در روایت استفاده کردهایم اما تخیل نداریم و همه واقعیت است. اولین چیزی که از سوی مخاطبین مورد سوال قرار میگیرد این است که آیا رمان نوشتهاید؟
وی افزود: آنقدر کتاب نزدیک به رمان است که مخاطب احساس میکند، رمان میخواند. عکسهایی در پایان کتاب آورده شده تا مخاطب باور کند که روایت مستند است. خلیل در شیلی یک زندگی مرفه داشت. شغل و درآمد خوبی داشت. به فراخور اینکه ایشان به اسلام و تشیع گرایش پیدا میکند، به محدودیتهایی دچار میشود. رفتن به قم و خواندن درس طلبگی در قم، در بستر متفاوتی تصمیم میگیرد درس طلبگی بخواند. یکی از دلایلی که همسر اول او رفت همین بود. در یک فقر مادی قرار گرفتند ولو اینکه پای این اعتقادات بایستند.
جعفری بیان کرد: خلیل با این فضا کنار میآمد به خاطر آن جذابیتهایی که دین برایش داشت. او حاضر شد پای اعتقاداتش بایستد و چقدر هزینه بدهد. جزییات در کتاب آمده که با چه شرایطی در ایران زندگی میکند که همه اینها برایم جذاب بود و به آن پرداختهام.
پیرمرادیان در پایان گفت: در حین ویرایش کتاب را مطالعه کردم و از آن اتفاقاتی که برای این دو شخصیت افتاد، در مقطعی شورانگیز میشد و در مقطعی غمانگیز. شخصیتها با انگیزه عشق موانع را پشت سر میگذارند و به هم میرسند. رفت و آمد اینها به غزه و ایران یا بالعکس مشکل زیادی ایجاد کرده بود. جنگ هشت روزه شرایط را بحرانیتر کرد اما عشقی که بین این دو ایجاد شده این دو نفر را به هم میرساند.
وی افزود: این احساس را میبینم که خلیل ساحوری چقدر تلاش میکند به آلا برسد. در مورد اینکه ما چه شرایطی را برای مولف تعریف میکنیم باید بگویم هر ناشری یا چارچوب دارد. سعی میکنیم مولف خوش قلم و توانا را انتخاب کنیم و به یک مفاهمه مشترک برسیم. تقریباً هیچ محدودیتی برای مولف تعریف نمیکنیم الا موضوعاتی که از طرف مخاطب درک کرده باشیم. به عنوان مثال مفصلنویسی این روزها در حوصله مخاطب نمیگنجد. یک مولف توانا قطعاً یک ارتباط دو سویه با مخاطبان خودش دارد. علیایحال هم آنچه مدنظر ما هست، محدود است.
نظر شما