«شخصیتهای مانا» در گفتوگو با محمد قبادی، مدیر طرح پژوهشی؛
جوانان ایران زمین باید استوانههای فرهنگ را بشناسند/ کمبود پژوهشگران کارآزموده برای تالیف زندگینامه مشاهیر
محمد قبادی میگوید: گاهی اوقات پیدا کردن مولف و پژوهشگری که بتواند یک اثر را تالیف کند، آن هم در حد قابل قبول خیلی کم است. اینکه گفتم گاهی اوقات به این دلیل است که مولف شاید تخصص داشته و سالها تدریس و پژوهش کرده باشد، اما در مواقعی وقتی اثرش زیر تیغ کارشناسی میرود، آن موقع میفهمد کجای کار میلنگد. برای همین پیدا کردن پژوهشگری که بتواند اثری پژوهشی تالیف کند آنهم برای مخاطب جوان علاقهمند به تاریخ خیلی سخت است.
درباره مجموعه «شخصیتهای مانا» توضیح دهید که چه شد این پروژه در حوزه هنری راهاندازی شد؟
سال 1388 بعد از اینکه مدتی از تعطیل شدن «فرهنگ ناموران معاصر ایران» گذشته بود، به اتفاق دوستان به فکر انجام یک طرح پژوهشی افتادیم. «فرهنگ ناموران» مجموعه پژوهشیای بود که درباره شخصیتهای یکصد سال اخیر ایران در حوزههای مختلف و متنوعی پژوهش میکرد یعنی شخصیتهایی در حوزههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ، تا هنر و ورزش را در میبرگرفت و تنوع زیادی در میان شخصیتها وجود داشت. دو جلد از این مجموعه منتشر شد که مدیران ارشد حوزه هنری به این تصمیم رسیدند که کار باید متوقف شود، در نتیجه دیگر به جلد سوم نرسید.
در واقع مجموعه شخصیتهای مانا حرکتی در ادامه فرهنگ ناموران معاصر ایران بود؟
بله، ما دستمایه پژوهشی این مجموعه گرانسنگ را داشتیم. بنابراین با تکیه بر تجربه قبلی، طرح پژوهشی «شخصیتهای مانا» را تهیه کردیم و این مهم حوالی سال 1388 بود. طرح پژوهشی را با مدخلیابی شروع کردیم؛ در این مدخلیابی چند معیار را در نظر گرفتیم. نخست اینکه جامعه هدف ما جوان تحصیلکرده علاقهمند به تاریخ اما تاریخ نخوانده بود. در واقع به یک معنا ما میخواستیم برای جوانان کشور یک الگو معرفی کنیم؛ الگو و شخصیتی که در حوزه کاری خودش تاثیرگذاری داشته و صاحب نفوذ، اثر و نظر بوده است و ما میخواستیم این شخصیتها را به جوانان جامعه معرفی کنیم. معیار دیگر ما در انتخاب این شخصیتها این بوده و هست که این شخصیتها در قید حیات نباشند و در واقع پرونده فعالیتهایشان بسته شده باشد، همچنین درباره این شخصیتها یا زندگینامهای ننوشته شده باشد یا زندگینامهای است که جای پژوهش و بازخوانی دیگر دارد و این معیارها انتخابی برای مداخل در این طرح بوده است. شخصیتهای ما نیز بنا به تجربه گذشته تنوع داشت. کار را به این نگاه شروع کردیم و تصمیم گرفتیم برای هر شخصیت یک کتاب بنویسم و در آن زندگی، اندیشه، آثار و عملکردش را بررسی کنیم، به نحوی که قابل اتکاء و استناد به منابع باشد، به همین دلیل وارد حوزه ادبیات نشدیم که بخواهیم داستان یا رمان بنویسیم. چون تمام تلاشمان بر این بود که در زمینه تاریخ پژوهش کنیم و یک اثر پژوهشی به مخاطب ارائه دهیم. در ابتدا در مجموعه خودمانمان دست به قلم شدیم و دو سه اثر نگاشتیم و بعد از آن کار را برونسپاری کردیم. تجربهمان که قوام گرفت ادامه پژوهش را به پژوهشگران دیگری واگذار کردیم و آرام آرام کار بر مدار صحیح خود قرار گرفت. در نخستین مرحله ترجیح دادیم یک بسته 10تایی از تالیفاتی که انجام شده بود به چاپ برسانیم. پس از رونمایی 10 جلد از «شخصیتهای مانا» به کار ادامه دادیم که همچنان ادامه دارد.
پس از اینکه 10 جلد از شخصیتهای مانا به چاپ رسید، چه بازخوردی در میان مخاطبان داشت؟ چه تاثیری در گامهای بعدی شما داشت؟
بدون شک بینقد و نظر نبود. هم تشویق شدیم. نمونه آن تعریف و تمجید استاد علیرضا کمری از مجموعه است. این نوع نگاه در واقع باعث حمایت معنوی از کار و مشوق ما برای ادامه راه و استحکام آن شد. همچنین حوزه هنری نیز حمایتش را از ما قطع نکرد و ما توانستیم کار را با تجربه بیشتری ادامه دهیم. اینکه بر کسب تجربه و قوت پژوهش تاکید دارم به این معنا نیست که کار از ابتدا دارای قوت و از چارچوب خاصی برخوردار بوده و ما بیهدف کار را آغاز کرده باشیم، خیر ما از ابتدا با برنامهریزی و تجربهای که داشتیم کار پژوهش را آغاز کردیم و در ادامه دقیقتر و مجربتر به آن پرداختیم برای نمونه وقتی دوره نخست مجموعه منتشر شد، بخشی از انتقاد متوجه طرح جلد بود، شاید بخشی از این انتقاد متوجه ما میشد، اما تصمیم گیرنده برای طرح جلد متوجه انتشارات بود و ما با رایزنی با انتشارات سعی کردیم با بازخوردی که بابت طرح جلد به ما شد، انتشارات را مجاب کنیم که طرح جلد را تغییر دهند. اکنون طرح جلد مجموعه بهتر شد، هر چند معتقدم هنوز جا دارد بهتر از این هم بشود همچنین نقد و نظر منفی نیز در پی داشت؛ منفی از این لحاظ که میتواند برای ما در پی بهبود کار دستمایه خوبی باشد. هر چند شاید برخی نگاه پژوهشی ما را نمیپسندیدند.
پژوهشگران و مولفان مجموعه را به چه شیوه انتخاب میکردید؟ چه قدر در انتخاب پژوهشگر تحصیل در رشته تاریخ یا سابقه پژوهش تاریخی تاثیر داشت؟
ما از پژوهشگرانی بهره میگرفتیم که خودشان به ما مراجعه میکردند یا معرفی میشدند یا ما به آنها مراجعه میکردیم. درباره موضوع سوم که ما به آنها مراجعه میکردیم قدری قضیه متفاوت بود. اما رویه را بر این گذاشتیم که وقتی پژوهشگران به ما رجوع میکنند از آنها یک سابقه پژوهشی دریافت کنیم؛ سابقه پژوهشی و آثار قلمی پژوهشگران برای ما خیلی اهمیت داشت. به صرف اینکه پژوهشگری تاریخ خوانده بود، به انتخابش اکتفا نمیکردیم. در این میان پژوهشگرانی داشتیم که حوزه تحصیل و پژوهششان مثلا تاریخ میانه بود یا کمی قبلتر یا بعدتر، اما انتظار داشتیم پژوهشگرانی با ما همکاری کنند و ما با آنها همراه شویم که تاریخ معاصر را کار کرده باشد. در این میان اگر پژوهشگری درباره شخصیتهای مورد توجه ما پژوهش کرده باشد، برایمان اولویت داشت. چون از نگاه ما شخصیتپژوهی بخشی از تاریخنگاری است اما ویژگیهای خاص خودش را دارد که با تاریخپژوهی عمومی قدری فاصله دارد. ریزهکاریهایی در شخصیتپژوهی هست که این ریزهکاریها بیشتر در پژوهش و تالیف مجموعه به کار ما میآمد. به همین دلیل ما ترجیح میدادیم با پژوهشگرانی کار کنیم که تجربه این کار را داشته باشند اگر پژوهشگران رشته تاریخ را ترجیح میدادیم هر چند با مولفان و پژوهشگرانی که در رشته ادبیات کار کرده و تحصیل کرده بودند نیز همکاری داشتیم و آنها نیز کارهای شایستهای را تالیف کردند. از جمله علی تقوی کتاب «سلمان هراتی»، «قیصر امینپور» و «مشفق کاشانی» را نوشت و پژوهشگران دیگری مانند صادق حجتی که دکترای تاریخ علم داشت کتاب «منوچهر ستوده» و «برادران نخجوانی» را تالیف کرد که از کارهای شایسته ما به شمار میآیند. لذا اینطور نبود که پژوهشگران و مولفان مجموعه فقط تاریخ خوانده باشند. بدون شک از همه کسانی که به ما مراجعه میکردند، گزینش میکردیم و با نگاه خودمان با معیارهایی که تجربه آن را داشتیم همکاریمان را با آنها آغاز میکردیم.
در تالیف مجموعه «شخصیتهای مانا» چقدر این مولفه را رعایت کردید که جوان امروز را جلب کند و به سمت ورق زدن این کتابها برود؟ نوع نوشتن، انتخاب منابع و پژوهشگری که برای تالیف اثر انتخاب میکنید تا چه اندازه در این جلب مخاطب تاثیر دارد؟
در واقع یکی از معیارهایی که ما برای انتخاب مداخل و شخصیتها داشتیم این بود به رغم تاثیرگذاری شخصیتها، داشتن نظر و قلم در آن حوزهای که تخصص دارند یا دربارهشان کتابی نوشته نشده و به مخاطب به درستی معرفی نشده است. اگر هم کتابی تالیف شده، اثر درخور توجهی نبوده است. همین موضوع در گام نخست میتواند باعث این شود که مخاطب ما را به سمت خودش جذب کند. برای نمونه؛ سید محمد فرزان مشهور به علامه فرزان دربارهاش هیچ کتابی نوشته نشده که آثار، زندگی و شخصیتش را بررسی کند. ما کتابی درباره علامه فرزان به قلم فرهاد طاهری کار کردیم که کار درخور توجهی بود. حتی یادم است سال 95 دکتر اصغر دادبه که برای سخنرانی رونمایی از بعضی کتابهای مجموعه شخصیتهای مانا دعوت شدند، از این کتاب یاد کرد. نکته دیگری که در تالیف کتابها قابل توجه قرار گرفت، حجم کتاب بود؛ تمام تلاش در این راستا قرار گرفت که آثار کم حجمی برای خواننده امروزی ارائه دهیم که گوشی دستش است و میخواهد در کمترین زمان یک مطلب را بخواند با یک کتاب در نهایت 100 صفحهای مواجه شود که بتواند کتاب را سریع بخواند و شخصیت را در تا حد قابل تاملی بشناسد. گرچه بعضی شخصیتها هستند که نوشتن از شخصیت، آثار و کارنامهشان نیازمند کتاب پرحجم یا بیش از یک کتاب است، اما ما تلاش کردیم در کمترین حجم بیشترین اطلاعات را به خواننده منتقل کنیم. نکته دیگر اینکه ما همیشه به مولفان و پژوهشگران مجموعه «شخصیتهای مانا» تاکید کردیم که تلاش کنند خیلی وارد بحثهای تخصصی خاص صاحب اثر نشوند. برای نمونه کتاب «غلامحسین مصاحب» که نوشتنش تمام شده در حوزه ریاضی صاحب فکر و نظر است و نقد و نظرهای زیادی به اندیشه ریاضی او وارد است. اما از مولف کتاب خواستیم ضمن اینکه اندیشه و نظر او را در حوزههای مختلف دایرهالمعارفنویسی و ریاضی معرفی میکند، وارد حوزههای تخصصی نشود. چون هم خودمان را متخصص همه حوزهها نمیدانستیم که بخواهیم درباره آن حوزهها نظر بدهیم هم احساس کردیم گاهی مخاطبان ما آن حد از تخصص را ندارند که بخواهند به این موضوعات خاص ورود پیدا کنند. در همین مجموعه معیارهایی از این دست باعث خواهد شد مخاطب به آن کشش پیدا کند. اگرچه تصور میکنم گرایش مخاطب به آثار مجموعه مثبت بوده است. هر چند به صورت آماری نمیتوانم بگویم چه تعداد کتاب به فروش رسیده و تمایل مخاطب به کدام آثار بیشتر بوده است؟ این اطلاعات مربوط به انتشارات سوره مهر است و من اطلاعی از آن ندارم.
اطلاع دارید که از این مجموعه چه کتابهایی به چاپ دوم رسیده است؟
هنوز این مجموعه به تجدیدچاپ نرسیده است؛ یک بخش آن به سیاستهای انتشارات سوره مهر برمیگردد. در واقع انتشارات بیشتر قوه و توانش را در زمینه ادبیات و پژوهش جنگ و دفاع مقدس خرج میکند. برای همین نمیتوانم به صورت دقیق بگویم چرا کتابهای مجموعه به چاپ دوم یا سوم نرسیده است. اما میتوانم بگویم بعضی از آثار مجموعه آنقدر در خور توجه بوده است که انتشارات آنها را تبدیل به کتاب صوتی و دیجیتال کرد که به این شکل هم در اختیار مخاطب قرار گرفته است.
در رابطه با مجموعه «شخصیتهای مانا» با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
گاهی اوقات پیدا کردن مولف و پژوهشگری که بتواند یک اثر را تالیف کند، آن هم در حد قابل قبول خیلی کم است. اینکه گفتم گاهی اوقات به این دلیل است که مولف شاید تخصص داشته و سالها تدریس و پژوهش کرده باشد، اما در مواقعی وقتی اثرش زیر تیغ کارشناسی میرود، آن موقع میفهمد کجای کار میلنگد. برای همین پیدا کردن پژوهشگری که بتواند اثری پژوهشی تالیف کند آنهم برای مخاطب جوان علاقهمند به تاریخ خیلی سخت است. نکته دیگر اینکه شخصیتهای مانا در حوزه هنری تهیه و به چاپ میرسد و بر اساس سیاستهای حوزه هنری مکلفیم چارچوبهایی را رعایت کنیم که گاهی اوقات این چارچوبها دست ما را در انتخاب مداخل میبندد، گرچه شخصیتهای تاثیرگذار و استوانههای علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این کشور آنقدر زیاد است که ما در انتخاب مداخل لنگ نمانیم، اما همین چارچوبها گاهی اوقات ممکن است دست ما را تنگ کند. ضمن اینکه اشاره کلی هم کردم گاهی اوقات میمانیم که بعضی از شخصیتها را چگونه در قالب 100تا 120 صفحه بگنجانیم تا بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم.
نکته پایانی: تاکنون با همکاری نویسندگان این مجموعه 30 کتاب راجع به 30 شخصیت نگاشته و چاپ و منتشر کردهایم و امید دارم پنج کتاب دیگر برای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سال 1402 به این مجموعه اضافه شود. آثار منتشر شده عبارتند از: «طاهره صفار زاده»، «سید محمد علی داعی الاسلام»، «سيد غلامرضا سعیدی»، «سید جعفر شهیدی»، «سید احمد خمینی»، «مجید شریف واقفی»، «سید محمد فرزان»، «حاج آقا حسین قمی»، «بهاء الدين محلاتی»، «سلمان هراتی»، «بانو امين اصفهانی»، «سید علی اکبر فال اسیری»، «سید حسین فاطمی»، «زائر خضر خان»، «قیصر امینپور»، «حسین محبوبی اردکانی»، «روح الله کمالوند»، «برادران نخجوانی»، «سید حسین خدیوجم»، «ستار خان»، «نصرالله مردانی»، «حسن حبیبی»، «یحیی ذکاء»، «سید کریم امیری فیروزکوهی»، «عبدالحسین حائری»، «علي اکبر فياض»، «مشفق کاشانی»، «کاظم مدیر شانهچی»، «منوچهر ستوده»، «غلامعلی بایندر».
نظر شما