این مینیبوس هر روز ازساعت ۸ صبح تا ۵ بعداز ظهر در مناطقی از جمله محمدشهر، ملک آباد وآق تپه میچرخد و مهمان خنده و بازی بچه هاست. علاوه بر این مینیبوس که بیشتر بر کودکان شاغل در کارگاههای صنعتی تمرکز دارد مدرسه سیار دیگری نیز از۱۲ظهر تا۸ شب در خیابان های مرکز شهر فعالیت میکند. هر دو مینیبوس روزانه سه ایستگاه و در هفته ۱۸ ایستگاه برای آموزش به کودکان کار دارند
مدرسه این بچهها در مینیبوس آبی خلاصه شده است
هنوز مینیبوس کاملا وارد محوطه نشده که تعداد بچهها بیشتر و بیشتر میشود. بیش از ۱۰ کودک در سنین مختلف جلوی مینیبوس بالا و پایین میپرند و پشت سر هم و در مقابل در مدرسه محبوبشان به صف میایستند.
انگار همه چیز از قبل هماهنگ شده است. بچهها میدانند کی وقت مدرسه است و مدرسه سیار هم میداند که کی باید میزبان کودکان در کدام محله باشد. به نظر همه چیز روی حساب و کتاب است اما این مسیر چندان راحت طی نشده و احتمالا هنوز هم به مقصد نرسیده است.
سالها پیش پیمان نامه حقوق کودک از سوی ۱۹۳ کشور مورد پذیرش قرار گرفت و اکثر قریب به اتفاق کشورهای عضو سازمان ملل بر اساس ماده۲۸ آن پذیرفتند که حق کودک نسبت به آموزش و پرورش باید به رسمیت شناخته شود و همه بچه های دنیا دستکم تا پایان تحصیلات ابتدایی برای رشـد شـخصیت، اسـتعدادها و تواناییهای جسـمیو ذهنی، آشنایی با حقـوق و آزادیهـا، هویت فرهنگـی و ارزشی آموزش ببینند و از طریق این آموزش زمینه آماده سـازی کـودک بـرای یک زندگـی مسـئولانه در جامعه آزاد و متعهدانه نسبت به محیط زیست طبیعی فراهم شود. نزدیک به سه دهه از امضای پیمان نامه حقوق کودک در نظام بینالمللی گذشته است اما این آرمانهای زیبا با وجود همه ضرورتش، هنوز در دنیای واقعی جایی برای خود پیدا نکردهاند.
تحصیل حق همه کودکان است اما امروزه میلیونها کودک، از آسیب پذیرترین اقشار و خانوادهها، از آن محروم هستند. وجود برخی موانع بر سر راه آموزش، مانند کمبود مدرسه یا فقر شدید خانوادهها، تبعیض جنسیتی یا نداشتن اسناد هویتی میلیونها کودک را در دنیا از تحصیل باز میدارد. هر یک این موانع دانههایی است که زنجیر کار کودکان را میبافد و از سنین پایین بالهای رشد آنان را میبندند. آمارهای غیر رسمی میگویند سه تا هفت میلیون کودک در این کشور به دلایل مختلف به مشاغل گوناگون مشغول هستند. ازعجایب روزگار این است که کودکی که امکان فراگیری و آموزش ندارد بیش از سایرین نیاز به آموزش دارد چراکه باید از خود محافظت کند و مهارت بیشتری برای زندگی اجتماعی در سنین پایین بیاموزد. اما چه تلاشی میتواند این جای خالی را پر کند؟
مدرسه سیار یکی از راه حلهایی که گروه فرهنگی اجتماعی کیانا چند سالی است برای کودکان کار البرز در پیش گرفته است. این پروژه در خرداد ماه ۹۷ و همزمان با روز جهانی مبارزه با کار کودکان برای اولین بار در مناطق شهری محل کار کودکان و مناطق حاشیه ای شهر فعالیت خود را آغاز کرد.
البته ایجاد مقدمات مدرسه سیار سابقه طولانی تری دارد و می توان گفت این مدارس ثمره اجرای پروژه مشترک کیانا با یونیسف برای ارتقا مسئولیت پذیری بخش خصوصی در مقابل کودکان کار(CSR) باشد چراکه این همکاری های مشترک از سال ۱۳۸۸مسیر فعالیت های میدانی و کار با کودکان شاغل در کارگاه های غیررسمی را هموار کرد.
هدف اصلی ما حذف کار کودکان است
هدی اوغازی مقدم، مدیرعامل مجموعه فرهنگی اجتماعی کیانا مسیر پا گرفتن مدرسه سیار را اینگونه شرح میدهد: از سالها قبل مددکاران و داوطلبان زیادی برای شناسایی کارگاههایی که کودکان را به کار گرفته بودند، با رصد میدانی، تحقیقات محلی ، برقراری تعامل با جامعه محلی پا به میدان گذاشتند. این مقدمات زمانی انجام شد که صحبت از این موارد به ویژه در این مناطق، اقدامی جسورانه بود. مسیر شناسایی کودکان کار و ترغیب آنان و جلب اعتماد کارفرمایان و خانوادهها تنها با پشتکار و همراهی مددکاران و داوطلبان کیانا شدنی بود. او میگوید حذف کار کودکان هدف اصلی ماست اما تا آن روز کیانا برای توانمندسازی آنان از هیچ امکان و ظرفیتی غافل نمیشود.
مدرسه سیار کیانا تجربه منحصر به فردی در سراسر کشور محسوب میشود که امروز از آب و گل در آمده و دستاوردهای چشمگیری هم برای کودکان مناطق تحت پوشش داشته است. آنطور که ودیعه سادات واعظی، سرپرست پروژه مدارس سیارمیگوید در حال حاضر بیش از ۶۰کودک کار درحال سواد آموزی در مدارس سیار کیانا هستند البته آموزش به آنان محدود به سوادآموزی نیست و هم اکنون بیش از ۳۰۰ کودک ۶تا ۱۸ ساله بر اساس نیازهایشان مهارتهای زندگی را در قالب قصه خوانی، بازی، اجرای نمایش،کاردستی و نقاشی آموزش میبینند.
روزشماری برای چهارشنبهها
این مینیبوس یکی از سه مدرسه سیار گروه فرهنگی اجتماعی کیاناست. هر روز ازساعت ۸ صبح تا ۵ بعداز ظهر در مناطقی از جمله محمدشهر، ملک آباد وآق تپه میچرخد و مهمان خنده و بازی بچه هاست. علاوه بر این مینیبوس که بیشتر بر کودکان شاغل در کارگاههای صنعتی تمرکز دارد مدرسه سیار دیگری نیز از۱۲ظهر تا۸ شب در خیابان های مرکز شهر فعالیت میکند. هر دو مینیبوس روزانه سه ایستگاه و در هفته ۱۸ ایستگاه برای آموزش به کودکان کار دارند. در واقع مدرسه سیار طبق برنامه زمان بندی شده تقریبا دو ساعت در ایستگاه تعیین شده اطراق میکند و بچه ها به سراغ آنان میآید. مدرسه سیار سوم اما در ماه های اخیر آغاز به کار کرده و به دنبال شناسایی و بررسی کودکانی است که فقط شب ها کار میکنند.
بچهها به این مینیبوس میگویند مدرسه...
بچهها به این مینیبوس میگویند مدرسه اما اگر سخت گیر باشیم مشکل است بتوانیم یک مینیبوس نقاشی شده را مدرسه بنامیم. از آنجا که این مینیبوسها تمام سهم کودکان کار از نظام عریض و طویل آموزشی کشور است بنابراین میتواند مدرسه آنان باشد. یک مینیبوس که دور تادور اتاق آن نیمکتهای رنگی چیده شدهاست و کودکان پشت آن میزها تمام آنچه از آموختنی سهمشان است را میآموزند. از خواندن و نوشتن تا اعداد و ریاضی. علاوه بر این مهارت های زندگی هم براساس نیازسنجی مددکاران با طراحی و نقاشی، قصه خوانی و بازی آموزش داده میشود. در این مدرسه فشرده، علاوه بر نیمکت، کمد و تخته، صفحه نمایشی هم برای پخش انیمیشن و فیلمهای این گروه سنی پخش میشود و تسهیلگر، پیام های آنان را برای کودکان توضیح میدهد.
مریم، دختر کلاس چهارمی در ایستگاه آق تپه است که مانتو شلوار مدرسه پوشیده است. تعریف میکند که با وجود این که مدرسه دولتی میرود اما عاشق مدرسه مینیبوسیاش است. میگوید دو سال است که هر هفته روزشماری میکند و دعا میکند که زودتر چهارشنبه از راه برسد .عمو و خالههای مهربانش با مدرسه سیار بیایند و کنار او و دوستانش بازی کنند، شعر بخوانند و چیزهای جدید یاد بگیرد.
آقای طاهری، راننده مینیبوس مدرسه سیار با شوق بازی کردن بچهها را تماشا میکند و میگوید به عشق بچههاست که مدتهاست هر روز بر برنامه هفتگی مدرسه سیار وفادار مانده است و مرخصی نمیگیرد. معتقد است برداشتن یک قدم برای این کودکان احساس بی نظیری دارد و به همین دلیل است که افرادی هر هفته از شرقیترین نقطه تهران یا هشتگرد برای تدریس در مدارس سیار داوطلب میشوند.
اولین مدرسه سیار کیانا سال ۹۷ راه افتاد
ودیعه سادات واعظی، سرپرست مدارس سیار گروه فرهنگی اجتماعی کیانا درباره ایده اصلی پروژه میگوید: گروهی از کودکان جا مانده از تحصیل به دلایلی از جمله کار روزانه، گپ تحصیلی یا نداشتن مدارک هویتی نمیتوانند به مدارس دولتی یا فضاهایی مانند مراکز ثابت کیانا بروند اما محرومیت از حق تحصیل آن چیزی نیست که بتوان نسبت به آن بی تفاوت بود. به همین دلیل گروه کیانا از سال ۹۷ اولین مدرسه سیار را برای آموزش کودکان کار کرج به خیابان ها فرستاد. سوادآموزی و مهارتهای زندگی دو موضوع اصلی است که کودکان در مدارس سیار از آن بهره مند میشوند.
او فعالیت منسجم و تلاش گروه فرهنگی اجتماعی کیانا برای شناسایی و گسترش حلقه ارتباطی کودکان کار، مدارس سیار و کارفرمایان را نقطه روشن این حرکت میداند و میگوید: در هر صورت بخشی از کودکان مجبورند در این کارگاه ها کارکنند اما کیانا با آموزش مباحث پیمان نامه حقوق کودک به کارفرماها شرایط کاری مساعدتری را برای کودکان فراهم میکند. تلاش ما این است که کارفرمایان با فراگیری پیمان نامه و تلاش برای اجرای مفادآن، به کنشگران اجتماعی و افراد آگاه و حساس به حقوق کودکان تبدیل شوند.
واعظی درباره اهمیت همراه کردن کارفرمایان و جامعه محلی با مدارس سیار گفت: جلب اعتماد مسیر پر فراز و نشیبی بود که با صرف زمان و انرژی بالایی انجام شد اما تاثیر غیر قابل انکاری در بهبود وضعیت کودکان داشت. گاهی نتیجه بهتر از آنچه مورد انتظار بود رقم خورد. به طور مثال کارفرمایی فضایی آماده کرد که آموزش کودکان درآن ایستگاه راحتتر و در مدت زمان بیشتری انجام شود یا کارفرمای دیگری پیگیر حل مسائل کودکان کارگاه خود میشد.
وی از اهمیت آگاهی جامعه محلی نسبت به پدیده کار کودکان میگوید: حضور و فعالیت مدرسه سیار، برای بهبود زندگی اجتماعی کودکان کار هم نقش مثبتی خواهد داشت. حساس شدن جامعه نسبت به تضییع حقوق کودکان در مناسبات اجتماعی و تعامل با سازمان های مردم نهاد مدافع حقوق کودکان کار برای معرفی کودکان و تشویق به کارداوطلبانه یکی از آثار قابل توجه حضور مدارس سیار و تعامل اعضای گروه فرهنگی اجتماعی کیانا با جامعه باشد.
واعظی همچنین تاکید دارد که آموزش کودکان کار باید یک جریان در حال گسترش و پیشرفت باشد. نمیتوان و نباید روندی هر چند موفق را به شکل ثابتی حفظ کرد. برای عملی شدن این نگاه همیشه نسبت به شناسایی و بررسی مناطق مناسب برای ایجاد ایستگاههای جدید مشتاقیم . علاوه بر این آموزشهای مستمر هفتگی تسهیلگری برای داوطلبان برگزار میکنیم تا کارآمد و بهروز باشند.
به جای تعارف خوراکی به کودکان کار آنها را به سمنها معرفی کنید
هدی اوغازی مقدم ، مدیر عامل گروه فرهنگی اجتماعی کیانا هم درباره چالشهای پیش روی فراهم کردن آموزش برای کودکان کار تاکید میکند: نخستین قدم برای مدرسه سیار شناسایی کارگاههایی بود که کودکان درآنان فعالیت میکنند از جمله مراحل سخت بود چراکه کارفرماها معمولا مقاومت زیادی میکنند و سخت میتوان اعتماد آنان و کودکان را جذب کرد. با این وجود، خوشبختانه در چهار سال اخیر کار مدرسه سیار گسترش پیدا کرد وشبکه ارتباطی با خانواده و کارفرما تقویت شد.
او در پایان صحبتهایش به مسائل دیگر کودکان کار و الگوی اشتباه رفتار جامعه با آنان اشاره می کند. مقدم تعامل جامعه با کودکان کار را در مسیر درستی نمیداند و معتقد است رفتار سالم با کودکان کار، تعارف خوراکی و پول یا نوازش ترحم آمیز نیست. بهترین کمک به این کودکان این است که نیازشان به درستی شناسایی شود که امری تخصصی است و مردم میتوانند با معرفی آنان به سازمانهای مردم نهاد مانند گروه فرهنگی اجتماعی کیانا قدمی برای بهبود وضع آنان بردارند.
همه ما مسئولیم!
مینیبوس زردی که در کارتونهای دوران کودکیمان، دانش آموزان را به سفرهای علمیتخیلی میبرد و هر ماجرای علمی را برای ذهن ما کودکان دیروز، تفهمیم میکرد؛ امروز در دنیای واقعی آبیپوش شده و در مناطق حاشیهای برای کودکان کمتر برخوردار این جامعه، دنیایی جدیدی به ارمغان آورده است. دنیایی که در آن، کودکان کار هم میتوانند کودک باشند. بازی کنند و یاد بگیرند. امروز همه شهروندان مسئولیم که این دنیا را بزرگ کنیم تا کودکان بیشتری با برخورداری از آموزش، هم لحظات بهتری داشته باشند و هم شهروندان بهتری در جامعه فردای ما باشند. گروه فرهنگی اجتماعی کیانا یکی از سازمانهای مردم نهادی است که برای احقاق حقوق کودکان فعالیت میکند و همیشه تشنه آشنایی با کودکان کار بازمانده از تحصیل است.
گزارش: سیما باقرپور
نظر شما