حجتالاسلام والمسلمین هادی قبادی بهمناسبت سالروز میلاد پنجمین امام شیعیان نوشت: «امام محمدباقر(ع) یک جنبش علمی به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق (ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنیهاشم بود.»
در سنین خردسالی در واقعه دردناک کربلا حضور داشت. او خود فرموده است: من چهارساله بودم که جدم حسینابنعلی کشته شد. من شهادت وی و آنچه در آن وقت بر ما گذشت را به یاد دارم. (یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸۹). آن حضرت در سال ۹۵ قمری پس از شهادت پدرش و در سن 38 سالگی به امامت رسید و دوران امامتش همزمان با پنج تن از خلفای بنیامیه بود: ولید بن عبدالملک (۸۶-۹۶ق)، سلیمان بن عبدالملک (۹۶-۹۹ق)، عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق)، یزید بن عبدالملک (۱۰۱-۱۰۵ق) و هشام بن عبدالملک (۱۰۵-۱۲۵ق).
آن امام بزرگوار یک جنبش علمی به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنی هاشم بود و روایات و احادیث، وی در زمینه علمِ دین، آثار و سنت نبوی، علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به جا نمانده بود. (مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۷).
سستی پایههای حکومت امویان، برای این دو امام همام زمینهای را فراهم آورد که برای سایر ائمه(ع) فراهم نشد. علّامه شهید مطهری در تحلیل این دوره، آن را عصر طلایی دوران امامت نامیده است. این زمینه و نیز درایت و برنامهریزی و ذکاوت آنان سبب شد تا آن معدن علم و فضیلت، بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند.
از فعالیتهای علمی امام محمدباقر(ع) ، مناظره با افراد مختلف است. برخی از مناظرات وی از این قرار است: مناظره امام با اسقف مسیحیان، مناظره با حسن بصری، مناظره با هشام بن عبدالملک، مناظره با محمد بن منکدر، مناظره با نافع بن ازرق، مناظره با عبدالله بن معمر لیثی، مناظره با قتاده بن دعامه. (کلینی، الکافی، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۱۱). بدیهی است که در این مجال اندک، امکان تبیین عظمت نهضت عظیم علمی و اخلاقی امام باقر(ع) نیست و نکات پیش گفته، تنها اشارهای به زوایایی از آن حرکت شگرف بود. به امید آن که سیره سرشار از فضیلت و حکمت آن سرچشمههای علم و اخلاق و حکمت و عرفان، هماره الگوی آحاد جامعه اسلامی باشد.
حسن ختام این نوشتار احادیثی گهربار است از آن گنجینهدار دانش و چراغ هدایت بشر و سرچشمه حکمت و فرزانگی. «رحم الله عبدا أحیا العلم قال: قلت: و ما إحیاؤه؟ قال: أن یذاکر به أهل الدین وأهل الورع؛ فرمود خدا رحمت کند بندهای را که علم را احیاء کند، أبیالجارود میگوید عرض کردم احیاء علم چیست؟ فرمود: مذاکره با اهل علم و پرهیزکاران احیاء علم است». (الکافی، ج 1، ص 41). «تَذاکُرُ العِلمِ دِراسَهٌ و الدِّراسَهُ صَلاهٌ حَسَنَهٌ؛ گفتوگوی علمی درس است و درس نمازی نیکو است. (الکافی،ج 1، ص 41). «تَعَلَّمُوا العِلمَ فَإنَّ تَعَلُّمَهُ حَسَنَةٌ، وَطَلَبَهُ عِبَادَةٌ؛ دانش بیاموزید که آموختن آن پاداش دارد و جستوجوی آن عبادت است».(بحار الأنوار، ج 78). «ما شیب شیء بشیء احسن من حلم بعلم؛ چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد».(بحارالانوار، ج 75، ص172). «اِنَّ اللّه عَزَّوَجَلَّ یَقی بِالتَّقْوی عَنِ الْعَبْدِ ما عَزُبَ عَنْهُ عَقْلُهُ وَ یُجَلّی بِالتَّقْوی عَنْهُ عَماهُ وَ جَهْلَهُ؛ خداوند عزوجل به وسیله تقوا، انسان را از آنچه عقلش به آن نمیرسد، حفظ میکند و کوردلی و نادانی را از او دور مینماید».(کافی، ج 8، ص 52).
نظر شما