سیدمحمد مهاجرانی در گفتوگو با ایبنا عنوان کرد:
ضربالمثلها کلید طلایی موفقیت و میراث ماندگار سرزمین ما هستند
سیدمحمد مهاجرانی نویسنده «عَسَل مَثل یه قصه» معتقد است که ضربالمثلها از میراث ماندگار سرزمین ما هستند. او میگوید: هر ضربالمثل مانند یک گنجینهای است که حاوی مطالب غنی و ارزشمندی است؛ اگر از آنها بهعنوان یک کلید یا راهگشا استفاده شود، بسیار در موفقیت ما نقشآفرین است.
همه ضربالمثلها شیریناند و گاهی از قند و نبات و شِکر که هیچ، از عسل هم شیرینترند. به خاطر همین شیرینی و دلنشینیشان است که سالهاست به کار میروند و عمری بلند دارند. هر ضربالمثل، نکتهای دقیق و عمیق دارد و کلید طلایی موفقیت است. به همین خاطر مرکز رسانه شیرازه تصمیم گرفته است که برای کودکان و نوجوانان 8 تا 12 سال یک مسابقه کتابخوانی برگزار و به برنده مسابقه جایزه نقدی اهدا کند و علاقهمندان برای شرکت در این مسابقه میتوانند به پایگاه اینترنتی شیرازه مراجعه کنند.
با مهاجرانی درباره اهمیت خواندن و یادگیری ضربالمثلها صحبت کردیم که در ادامه میخوانید:
ضربالمثلها، عمری چندصد ساله دارند؛ اهمیت ماندگاری و ادامه آن در طی قرنها به چه عواملی برمیگردد؟
ضربالمثلها از میراث ماندگار سرزمین ما هستند. این ضربالمثلها که تعداد آنها هم بسیار زیاد است و بین 10 تا 14 هزار هستند، بعد از قرنها به دست ما رسیدهاند و بهتر است که از آنها محافظت کنیم. هر ضربالمثل مانند یک گنجینهای است که حاوی مطالب غنی و ارزشمندی است؛ اگر از آنها بهعنوان یک کلید یا راهگشا استفاده شود، در موفقیت ما بسیار نقشآفرین است. باید بچهها هم از آنها بهره ببرند و حیف است که چنین جملههای زیبا و ارزشمندی، صرفا در دانشنامهها و دایرهالمعارفها باقی بماند و در زندگی امروزی ما استفاده نشود؛ خیلی از نویسندگان از این ضربالمثلها استفاده و در قالب قصه آنها را روایت کردند؛ اما به دلیل ارزش بالایی که این ضربالمثلها دارند، من هم کار آنها را ادامه دادم؛ بنابراین سعی کردم برای ترویج این ضربالمثلها از آنها استفاده کنم و در قصه به کار ببرم. مصطفی رحماندوست و پیشکسوتان دیگری هم در این زمینه فعالیتهای زیادی داشتند و کتابهای زیادی را به چاپ رساندند. کتاب «عسل مثل یه قصه» نیز به نوعی الگوگیری و الهامگیری از کار این دوستان است و ادامه راه آنها.
همانطور که قبلا هم گفتید بین 10 هزار تا 14 هزار ضربالمثل داریم؛ از بین این تعداد، معیار انتخابتان برای این 44 ضربالمثل چه بوده است؟
در ایران ضربالمثلهای فراوانی داریم؛ تعداد آنها را 10هزار تا 14 هزار گزارش کردهاند. از بین این همه ضربالمثل، تعداد محدودی را انتخاب کردم و ملاک انتخابم، قاعدهای بود که در همه جا رعایت میکنیم. به عنوان مثال زمانیکه میخواهیم تعدادی آیه یا سوره انتخاب کنیم، باید چند اصل را درنظر بگیرم؛ یکی از این موارد کوتاه بودن است؛ پس از ضربالمثلهایی که خیلی بلند هستند، کمتر استفاده کنیم. نکته بعدی این است که مفهوم روشن باشد؛ بنابراین ضربالمثلهایی که خیلی به فکر کردن نیاز دارد یا تأملی است، برای کودکان استفاده نمیکنیم. باید ضربالمثل برای کودکان قابل فهم باشد. مطلب بعدی اینکه، ضربالمثل کاربردی باشد و امروزه هم به کار برود. از این رو، ضربالمثلهایی که در زندگی روزمره یک کودک 8 تا 12 ساله کاربرد داشته و استفاده شود. گاهی اوقات، ضربالمثلی زیبا و جذاب است؛ اما مردم دیگر به کار نمیبرند. چنین ضربالمثلهایی مهجور و متروک به حساب میآیند. در این کتاب سعی کردم از ضربالمثلهای کوتاه، شفاف و کاربردی استفاده کنم؛ ضربالمثلهایی که در بین مردم استفاده میشود. نکته آخر و مهمترین نکته این است که از ضربالمثلهایی استفاده کردم که بتوان مانور ادبی داد و درباره آن قصه نوشت.
برای هر ضربالمثل یک داستان زیبا و جذاب روایت کردید؛ تأثیر خواندن ضربالمثل در قالب داستان در کودکان و نوجوانان به چه صورت است؟
قصه به دلیل داشتن فرم و ویژگی خاص، آغاز و پایانی و فراز و نشیبی دارد؛ از طرفی گرهای در آن قصه اتفاق میافتد که باعث جذابیت مطلب میشود. همین ویژگیهایی باعث میشود، کودکان با علاقه و دقت، قصه را دنبال کنند و بخوانند. طبیعی است که، زمانی که قصه را میخوانند با ضربالمثلی که در بافت قصه است، آشنا میشوند.
برای کتاب «عَسَل مَثل یه قصه» یک پویش تحت عنوان مسابقه کتابخوانی در مرکز رسانه شیرازه در حال اجراست؛ به نظر شما تاثیر چنین پویشهایی در میزان مطالعه بچهها چگونه است؟
چون در ابتدای این پویش هستیم و تا به حال چنین تجربهای نداشتم، نمیتوانم درباره نقش یا تاثیر پویش رسانه شیرازه صحبت کنم؛ بنابراین اجازه دهید پاسخ این سوال شما را بعد از اتمام این پویش بدهم.
نظر شما