یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۰
هرودوت طرفدار ایران است یا ضد ایران؟/ نوشته‌های تاریخ‌نگاران غیرایرانی درباره ایران

اسماعیل سنگاری گفت: هدف من در این اثر انعکاس نوشته‌های تاریخ‌نگاران غیرایرانی درباره ایران است. برای همین سعی کردم از میان مباحثی که انتخاب می‌کنم از این کتاب مطالبی باشد که ما محققان ایرانی در رابطه با هردودت به آن نیاز داریم.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- کتاب «تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری در دنیای باستان: زندگی، زمانه و کارنامه هرودوت هالیکارناسوسی» پژوهش و برگردان اسماعیل سنگاری، امیرحسین مقدس و عرفانه خسروی از سوی انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است. این کتاب به زندگی، زمانه و کارنامه «هردوت هالیکار ناسوسی» پرداخته است. کتاب از طریق پژوهش و برگردان (همراه با مقدمه، حواشی، نقشه‌ها، توضیحات و ضمائم) تهیه و تنظیم شده و به موضوعاتی مانند زندگی و زمانه هرودوت، و اسطوره‌زدایی از تاریخ، کوشش‌های هرودوت، دین، زنان، مکان و بی‌مکانی در تواریخ هرودوت و... را شرح داده است. هر بخش از این کتاب پاسخ‌گوی نیازی در مطالعات ایران هخامنشی و بازشناسی جایگاه هرودوت به‌عنوان «نخستین مورخ مغرب‌زمین» (تعبیری وام‌گرفته از «مکس پولنز») است. هرودوت (425-485 پیش از میلاد) بزرگ‌ترین تاریخ‌‌نگار جهان باستان است که او را پدر تاریخ نیز دانسته‌اند. همچنین بخش مهمی از تاریخ ایران باستان از نوشته‌های او یا با کمک آن‌ها شناخته شده است. شناخت کنونی ما از ملت‌های کهن دیگری مانند بابلی‌ها، مصری‌ها، فینیقی‌ها، نیز تا اندازه‌ زیادی از نوشته‌های هردودت به دست آمده است. 

چه دلیلی باعث شد که سراغ زندگی و زمانه و کارنامه هردوت بروید؟
در ایران آنچه به عنوان تاریخ مدون ایران می‌شناسیم از 1300ه.ش که از طریق دانش آموخته‌های دارالفنون آثار مربوط به ایران باستان که از سوی غربی‌ها نوشته می‌شد شروع به ترجمه شد، ما عملا مفاهیم و داده‌هایی را از مورخان باستانی داشتیم که این داده‌ها اغلب از سوی دانشجویان و پژوهشگران متون تخصصی ما را دچار بحران می‌کرد از این لحاظ برای مثال مورخی مانند هرودت به عنوان مورخی دروغگو، گزافه‌نویس، دشمن فرهنگ و تمدن ایران به شمار می‌آمد. برای همین در این زمینه کتاب‌های متفاوتی نوشته شد در رابطه با اینکه هرودوت در سده پنجم پیش از میلاد زندگی می‌کند و فردی که به صورت هدفمند در راستای اهداف یونان است ضد ایران. در همان عصر به عنوان یک محقق می‌بینیم که مورخان کلاسیک اتفاقا هردودت را نه دشمن ایران بلکه فیلوبربر(طرفدار ایران) معرفی می‌کنند که نمونه آن را داریم، یعنی به صورت مشخص پلوتارک (پلوتارخوس) که در سده نخست میلادی زندگی می‌کرد در رساله مورالیای خودش، هردوت را دوستدار ایران و ضد یونان معرفی می‌کند.

ما چنین داده‌هایی که از دنیای باستان داریم از مورخی مانند پلوتارخوس و دیگران هرودوت را به عنوان دشمن ایران معرفی می‌کنند و از آن طرف در سده‌های اخیر مرتب کتاب‌هایی نوشته می‌شود که هرودوت به عنوان یک دشمن ایران به شمار می‌آید. این دغدغه‌ها باعث شد که من به سمتی بروم که مهمترین کارها به ویژه پژوهش‌هایی که درباره هردودت و در جهان؛ دانشگاه لایدن، کمبریج و هاروارد انجام شده است مداقه و بررسی کنم. بر اساس جست‌وجوهایی که انجام دادم باعث شد که در ایران عملا در زمینه تاریخ‌نگاری دنیای باستان اثر شایسته‌ایی نداریم. در واقع اثری نداریم که بتوان به آن استناد کرد و بر پایه آن بتوان تاریخ‌نگاری دنیای باستان را بازسازی کرد.

هدف من در«تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری در دنیای باستان: زندگی، زمانه و کارنامه هرودوت هالیکارناسوسی» نوشته‌های تاریخ‌نگاران غیرایرانی درباره ایران است. برای همین سعی کردم از میان مباحثی که انتخاب می‌کنم از این کتاب مطالبی باشد که ما محققان ایرانی در رابطه با هردودت نیاز داریم. چون به هر حال هرودوت تاریخ هخامنشی را برای ما نوشت و بازسازی کرد، تاریخی از دوره ماد ارائه می‌دهد که برخلاف تاریخ کتزیاس در همان سده پنجم پیش از میلاد و بر خلاف نوشته‌های دیودور سیسلی در سده نخست قبل از میلاد است. بنابراین جایگاهش ویژه می‌شد برای این‌که ما بتوانیم این مورخ در چه جایگاهی قرار داشته است؟ این موضوع دغدغه من طی هشت سال تحقیق و پژوهش شد.

به عبارتی پس از سال 92 که جلد نخست «تاریخ هرودوت ائوترپه: آغاز پادشاهی کمبوجیه دوم، مصر و شگفتی‌های آن» به چاپ رسید، دغدغه من این بود مهمترین آثاری که در نشرهای معتبر در سطح جهان منتشر شد، بررسی و پژوهش کنم. بنابراین کتاب «تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری در دنیای باستان: زندگی، زمانه و کارنامه هرودوت هالیکارناسوسی» از آن لحاظ یک پژوهش است که تقریبا 40 تا 50 درصد اثر پس از آن که به هرودوت اختصاص دارد به آنچه درباره هرودوت، دولت شهرهای موجود و نقشه‌ها می‌توان ارائه داد و فضای تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری دنیای باستان را دوباره تبیین و بازسازی کرد و به گونه‌ای دیگر شناساند. چون پروژه‌ای را در واقع برای خودم تعریف کردم که اگر موفق شوم این کار را با همکارانم به سرانجام برسانم شاید در آینده یک از همکارانم دغدغه‌اش این موضوع بشود که چنین اثری را تحت عنوان زندگی، زمانه و کارنامه توکودیدس آتنی یا پلوتارکوس هایرونیایی و غیره به نگارش دربیاورد. آن موقع این مجموعه به یاری همکاران ما در سطوح دانشگاهی حتی خواندگانی که به مباحث دنیا باستان علاقه‌مند هستند شاید به یاری و کمک آنها بیاید.  

                                                     

بنابر آنچه شرح دادید یکی از ویژگی‌های کتاب شما مراجعه به منابع جدید یا کمتر دیده شده رجوع کردید؟    
در واقع به جرئت می‌توانم بگویم اگر مباحث مختلف کتاب مطالعه شود، بزرگترین پژوهشگران هرودوت‌شناس جهان مقالات‌شان در این کتاب ترجمه و دیدگاه‌هایشان با پژوهشی که صورت گرفت در مقدمه کتاب آورده شد به ویژه در بخش ضمائم اثر. یکی از ویژگی‌های کتاب مراجعه به منابع جدید یا کمتر دیده شده است. در واقع به جرئت می‌توانم بگویم اگر مباحث مختلف کتاب مطالعه شود، بزرگترین پژوهشگران هرودوت‌شناس جهان مقالاتشان در این کتاب ترجمه و دیدگاه‌هایشان با پژوهشی که صورت گرفت در مقدمه کتاب آورده شده است. برای نمونه وقتی کتاب را ورق می‌زنیم سیمون هومبلوئر یکی از بزرگترین محققان یونان و روم باستان تا کنون اثری از او به زبان فارسی برگردانده نشده یا فردی مانند فاولر یا میشل رایتر کتابی در رابطه با تاریخ باستان به فارسی ترجمه و معرفی نشده بود. بنابراین منابع با وسواس عجیبی انتخاب شد، برای مثال «جُنگ هردوت‌شناسی» دانشگاه کمبریج و لایدن را تهیه کردم، همچنین به جرئت می‌توانم بگویم از میان 120 یا 130 مقاله در این جُنگ‌ها و فراتر از آن و مجوعه‌هایی که در هاروارد و دیگر دانشگاه‌ها منتشر می‌شد، در بررسی که انجام دادم، بهترین‌ها را برای اثری که بتواند در یک حجم متوسط به یاری خوانندگان ایرانی بیاید تا هرودوت را که تاریخ ایران را در مجموعه آثارش تحت عنوان تواریخ نوشت بهتر به جامعه علمی ایران بشناسانم.   

تحقیق و پژوهش درباره تاریخ باستان چه مصائب و مشکلاتی برای یک پژوهشگر دارد؟
در واقع تحقیق درباره تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری به ویژه در تاریخ باستان به مفهوم واقعی در ایران جدی نگرفته شده است. اگر بررسی دقیقی انجام دهید متوجه می‌‌شوید که برای مثال کتاب‌های مختصر و مفیدی با عنوان «معرفی منابع و ماخذ ایران باستان» است که در یک دوره مریم میراحمدی چنین اثری را نوشت هم دکتر وثوقی و دکتر جعفری دهقی. اما فهرستی که اشاره کردم کتاب‌های متوسط‌الحالی هستند که به کار دانشجوی کارشناسی نمی‌آید تنها کاربرد آنها معرفی مورخان باستانی است. هردودت چه نوشته است، چند سال زندگی کرده است و چرا نوشته؟ به هر کدام از مورخان یک صفحه اختصاص داده شده است. بنابراین ما در زمینه تاریخ‌نگاری در ایران متاسفانه خیلی فقیر هستیم. برای همین آثار جدید باید به صورت سلیس و روان به فارسی برگردانده شود که کار آسانی هم نیست. ضمن اینکه تنها متخصصان حوزه باستان باید سراغ ترجمه چنین آثاری بروند. چون مترجمان دغدغه‌شان این نیست که آثار تخصصی باستان را به فارسی برگردانند، برای مثال فردی که در زمینه فرهنگ و زبانهای باستانی تخصص و تبحر ترجمه دارد، دغدغه‌اش زبان پهلوی ساسانی، اشکانی و خط میخی فارسی باستان و داه‌های زبان‌شناسی ایران باستان  است یا حوزه فرهنگ باستان که دنبال تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. بنابراین اگر بتوانم همکارانم را به آن سمت پیش ببرم که ما در نهایت نیازمند مجموعه‌ای از آثار هستیم که توسط مورخان کلاسیک درباره ایران نوشته شده است، دغدغه من بود و این کار خیلی با وسواس انجام شد و در نهایت به مدت هشت سال به پایان رسید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها