«گرگهای دهکده برفی» داستانی از منصور علیمرادی است که در انتشارات مدرسه به چاپ رسیده است. این داستان در چهلمین جایزه کتاب سال، نامزد نهایی شده است.
داستان «گرگهای دهکده برفی» درباره پسربچهای کلاس هشتمی به نام مهیار سفیدکوهی است. مهیار در یک کوهستان وحشی گیر افتاده و مجبور میشود چندین ماه در یک کلبه چوبی، تنها زندگی کند. او برای حفظ جانش مجبور است با حیوانات درنده بجنگد و غذا پیدا کند. مهیار سفیدکوهی، شخصیت اصلی داستان، خاطرات آن روزهای سخت را در دفترچه مشقاش مینویسد و همراه با تسلط او بر طبیعت، تسلط او بر نوشتن هم اصلاح میشود. متن سعی دارد با اصلاح غلطهای املایی در سرتاسر داستان بزرگ شدن راوی و تسلطش را بر طبیعت نشان دهد. ترس، تنهایی و طنز از درونمایههای اصلی گرگهای دهکدهی برفی هستند.
منصور علیمرادی زاده ۱۳۵۶، نویسنده، شاعر، پژوهشگر فرهنگعامه و روزنامهنگار است. او برای رمان «تاریک ماه» برگزیده جایزه هفت اقلیم و همچنین نامزد جایزه چهل و جایزه ادبی بوشهر شده است. همچنین برای کتاب «اشعار و ترانههای شفاهی مردمان حوزه هلیلرود» برگزیده جایزه باستانی پاریزی شد. او با رمان «اوراد نیمروز» به عنوان اثر شایسته تقدیر در جایزه ادبی جلال آل احمد معرفی شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«روی یک سنگ نشستم و به دور و بر نگاه کردم. یکهو دیدم سر و کله جن از آن طرف صخره روبرو پیدا شد. قدش کوتاه بود و موهایش بلند. گفت: مخلصیم آمهیار!
اول هی تعجب شدم. گفتم: تو که هستی؟
هی خنده کرد، هی خنده کرد. پرسید: نمی شناسی؟
گفتم: نه.
پرسید: بگو به جان تو؟
خیلی تعجب شدم. گفت: حالا یه کم فکر کن!
گفتم: ما توی کل فامیلمان آدم کوتوله مو سرخ نداریم.
هی خنده کرد، هی خنده کرد. گفت: من جن هستم.
گفتم: هستی که هستی، به درک که هستی.
بعد هی ادای همه را در آورد که من خندهام بگیرد، نگرفت. به جان تو کوهیار.
گفتم اگر خنده کنم این پر رو میشود. نه که خندهام نمیگرفت ها؟ میگرفت. ولی به روی خودم نمیآوردم.
بعد بگو چه کار کرد؟ ادای تو را درآورد، آی خندیدم، آی خندیدم...»
انتشارات مدرسه کتاب «گرگهای دهکده برفی» را در 148 صفحه با قیمت 59 هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما