دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۳
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ علیرضا خلیلزاده: در ظهر روز ۱۷ بهمن به میزبانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساختمان مرکزی وزارتخانه جلسهای بین یاسر احمدوند معاون وزیر فرهنگ و جمعی از هنرمندان تصویرگر کتاب حوزه کودک و نوجوان تشکیل شد تا هنرمندان از دغدغهها و مشکلات خود بگویند. در شروع جلسه کاظم طلایی مدیر و مسئول انتشارات طلایی گفت: گروه تصویرسازی کودک و نوجوان ایران( که تنها کار تصویرسازی کتاب کودک انجام نمیدهند و موشن و استوری برد و ... نیز جزو آثارشان است) در جهان مشهور است و بعد انقلاب رشد خوبی داشته مخصوصا از سال ۷۰-۷۱ البته در آن زمان تعداد هنرمندان بسیار کم بود ولی در حال حاضر تعداد هنرمندان بسیار زیاد شده، دانشکده هایی در این حوزه کار میکنند، ناشران از ما استفاده میکنند و غالبا تصویرگری نیست که بیکار باشد ولی نگرانی بزرگ ما دستمزد تصویرگرهاست. مثلا نویسندهای برای کودک شعر میسراید و مادام العمر از فروش آن کتاب درآمد کسب میکند ولی تصویرساز دستمزد خود فریم را دریافت میکند و تمام، که اگر تورم را در آن تاثیر دهیم تقریبا هیچ است. تصویرگر برای طراحی هر فریم یک الی دو هفته تلاش میکند، به این فکر کنید که برای یک کتاب ۱۰ فریمه باید چه زمانی بگذارد تا در نهایت به اندازه یک کارمند جزء دولتی حقوق دریافت کند.به این دلیل تصویرسازها این هنر را رها کردند و به سراغ نقاشی رفتند تا تولیدات خود را بفروشند. ما دوست داریم حرفهایها در کار بمانند و باید برای این موضوع فکری کرد. من خودم ناشرم و تصویرسازی میکنم و مشکل زیادی مثل سایر دوستان ندارم ولی افرادی هستند که فقط تصویرساز هستند و مشکل دارند و بیمه هم نیستند. معمولا تصویرگری که فارغ التحصیل میشود و قصد دارد وارد بازار کار شود از این اتفاقات میترسد. به طور مثال آقای جمشیدی که کتاب درسی کار کرده است و تصویرسازی ۵۰۰ کتاب در کارنامه تولیدات خود دارد. درگیر بیماری شده و نمیتواند کار کند و در پول اجاره خانه خود مانده است. تصویرگران تریبونی برای صحبت ندارند، البته انجمن تصویرگران هست ولی خیلی از افراد عضو آن نیستند و دسترسی ندارند و در نتیجه صدایشان جایی شنیده نمیشود. ما خیلی خوشحالیم که شما گفتید میخواهید صدای ما را بشنوید و خیلی از دوستان پرسیدند آیا این حرفها که ما میرنیم عملی هم میشود؟ انشالله در ماه رمضان دور هم جمع میشویم و خواهیم دید که عملی خواهد شد.» پس از آن مجید ذاکری گفت: من ۳۲ ساله کار هنری میکنم و ۲۹ ساله مدیر هنری آموزش پرورشم. در این سه دهه چون رشته اصلیم تصویرگری و گرافیک بوده. دورهها و گذار و اتفاقات مختلفی رو دیدیم و خب همیشه در حد همین جلسات بوده و هیچ ندیدم که به نتیجه ای برسد. علیالخصوص در رشته خودم تصویرسازی که پر افتخار ترین بخش هنری ایران بوده و همیشه هم در حاشیه بوده و کمترین توجه به آن شدهاست. من خودم هم تصویرگرم و هم مسئول دولتی و هر دو بخش رو دیدم. آقای طلایی راجب دستمزدها حرف زدند ولی مهم تر از دستمزدها موقعیت اجتماعی است.من خودم جوایز نامی بوک کره و شارجه و.. برنده شدم ولی به دلیل عدم حمایت در ارشاد نتوانستم جایزه را تحویل بگیرم و همین الان هم جایزه در کشور میزبان است. این درگیری تنها مختص من نیست و خیلی از هنرمندان هستند که نه مبلغی نه جایزهای و نه حتی دعوتنامه و کاتالوگی بدستشان نرسیده است. و هر بار که پیگیری میکنیم این موضوع بین معاونت هنری و انجمن تصویرگران و معاونت فرهنگی و ... پاس کاری میشود. یک کشتی گیر با یک نفر مبارزه میکند، فوتبالیست با یازده نفر ولیامسال تصویر گر با ۴۷۰۰ هنرمند حرفه ای مسابقه داده است و برنده شده. خیلی از دوستان من حتی کارگاه و اتلیه ندارند و در خانه استیجاری خودشان یک اتاق رو برای اینکار کنار گذاشتهاند.» سپس ریحانه ابراهیمی تصویرگر قمی شروع به صحبت کرد:« من تصویرگر کتاب کودک نوجوان و طراح موشن هستم ۱۰۰ قسمت موشن کار کردم که ۶۵ قسمت برنامه دعوت ماه رمضان بوده و ۳۵ قسمت برای ریاست جمهوری. یکی از بزرگترین مشکلات ما بیمه هنرمندان و صندوق رفاه هنرمندان است.من برای دریافت بیمه هنرمندان اقدام کردن که پاسخ دادند تا چهار ماه آینده رزرو شده است و جمعآوری مدارک هم به خودی خود بسیار سخت بود. کارفرمای من صدا و سیما بود و باید مدرکی میآوردم که نشان دهد ۱۰۰ قسمت موشن تولید من است. همچنین یکی از برهه های حساس که به ما ضربه زد تحریم کاغذ بود که مجلات تعطیل شدند و چاپخانه ها خاموش شدند و در پی آن بخشی از درآمد ما از بین رفت، درآمدی که تمام آن صرف خرید لوازم کار میشود زیرا بسیار گران هستند. در دوران کرونا فهمیدم که وزارت فرهنگ و ارشاد هدایایی به هنرمندان ارسال کرده ولی آنهایی که بیمه نشدهبودند از این مورد هم بی بهره بودند. ما در تهران گروه بزرگی نداریم که حرف بزنیم و معمولا اگر هم حرفی گفته شود فقط شنیده میشود و پشت گوش انداخته میشود. دختر من در مسابقه مصر قهرمان شد و وزارت ارشاد پیشنهاد داد که همانگونه که به دخترم تدریس کردم در مدارس تدریس کنم ولی با مخالفت وزارت آموزش و پرورش روبرو شدم یعنی حتی هماهنگی بین دو وزارتخانه نیز وجود ندارد.» پس از آن سعید رزاقی راجب دغدغه خود گفت:« یک سال پیش در موزه هنرهای معاصر خدمت اقای رییسی بودیم. ایشان گفتند ما نیاز داریم حرف شما را بشنویم و من همیشه منتظر این جلسه بودم. با اینکه دیر اتفاق افتاد ولی افتاد. تصویرگری رو اگر جدا حساب کنیم یک نوع آموزش و پرورش است و همه این افراد با طراحی خود در حال خلق کودکی هستند. نکتهای که گفته نشد این است که آقای جمشیدی که اسمشان گفته شد از پیشکسوتهای ما هستند و افرادی که در این هنر به پیشکسوتی میرسند معمولا به سراغ نقاشی و ... میروند و نمیتوانند درآمدی از این هنر در بیاورند. همچنین جوانانی هستند که کار ندارند و بسیار مظلومند، مخصوصا هنرمند های جوان شهرستان که مظلومتر هستند که من درخواست دارم به این افراد فضای بیشتری داده شود. همچنین نشریات مخصوصا نشریات حوزه کودک الان بسیار کم کار شدهاند و تعطیلاند. در رشته پینما و کمیک استریپ که رشته تخصصی من است بگویم. ما برای سوگواره عاشورایی در حوزه هنری شرکت کردیم و پرسش این است که چرا باید در این سوگواره، هنرمندان کمیک استریپ انقدر کم تعداد و کم کار باشند؟ نباید بگذاریم که افراد جوان هنرمند این حوزه بخاطر نبود کار به خارج بروند.» در جواب طلایی گفت:« ما در ایران بیکار نداریم بلکه قالب افراد کاربلد همه سر پروژه ای هستند و بیکار نیستند. اهم این اتفاقات هزینه های بالای ابزار است که افراد نمیتوانند هزینه را پرداخت کنند، اکثر جوانان کاربلد بیکار نیستند بلکه بهتر است بگوییم با درآمد آن نمیتواند هزینههای خود را پرداخت
کند و پرداختی ها برابر با هزینه هنرمندان پینما نیست.» در پی آن طاهره شمسی هنرمند قمی گفت:« یکی از مشکلاتی که به شخصه در قم چشیدم. مشکل گالریهت است. کلا سه عدد گالری در قم وجود دارد که یکی از آنها بعد کرونا تعطیل شده و دو گالری دیگر کلا در خاموشی هستند. من که خودم تصویرگر هستم هنوز نتوانستم یک نمایشگاه برای خود برگزار کنم زیرا حدود ۳۰۰ تومن اجاره روزانه و ۵۰۰ تومن ورودی گالری است و من توان پرداخت آن هزینه را با این میزان حقوق ندارم. در دید جامعه تصویرگری اصلا شغل به حساب نمیآید و چند وقت پیش من در سایت مشاغل میخواستم برای وام اقدام کنم و دیدم تمامی شاخه های هنری موجود است جز شاخه تصویرگری.» بعد آن مهدی نوری هنرمند و استاد دانشگاه قم ادامه داد:« قبل آمدن از قم خیلی به این فکر کردم که در این جلسه چه بگویم؟ و خیلی مطالب بود که فهرست وار نوشتم که همکاران اکثر آنها را گفتند.۱) تفاوت هزینه و درامد ۲) بیمه نبودن ۳) عضو نبودن در صندوق رفاه ۴) گرانی وسایل تصویرگری ۵) عدم تمایل هنرآموزان به کلاسهای تصویر سازی به دلیل شرایط نامطلوب اقتصادی و بازار کار ۶) بیکار بودن هنرآموزان با استعداد جامعه۷) هزینه بالای گالریها و نمایشگاهها.در پایان تصویر سازی شامل طراحی پوستر و لوگو و نقاشی دیواری و ... است اگر بستر مناسبی برای ما فراهم شود، بازار کار خوبی شکل خواهد گرفت. بسیاری از جوانان تصویرگر بیکار هستند که مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر به بیکاری جوانان اشاره کردند همچنین بازار کار خارجی اهمیت بسیار دارد که نیازمند یک گروه حرفهای است تا به آن رسیدگی شود و اهمیت کار گروهی در این باره نشان داده نشده.» فاطمه پورعبدالحسینی گفت:« ما در قم جشنواره دوسالانه قم رو داریم که ۱۵ دوره برگژار شده و ۴ سال است تعطیل شده و دلیل آن نبود بودجه از سمت وزارت ارشاد اعلام شدهاست و دیگر مشکل ما دستگاههای چاپ است که ما تصویر را طراحی میکنیم و بعد از چاپ رنگها کاملا عوض میشود همچنین به عنوان پیشنهاد میگویم که به هر هنرمند سالانه یک فیش برای برگزاری گالری در شهر خوددداده شود تا بر رقابت اثر بگذارد.» در تایید سخنان، کمیل کریمی گفت:« در تایید حرف دوستان، بستر فریلنسری در ایران وجود ندارد و من در سال ۹۸ که خواستم وام ازدواج بگیرم بسیار اذیت شدم در بانک میپرسیدند مگر تو شغل داری؟ چه تضمینی وجود دارد که بتوانی اقساط را پرداخت کنی و از این دسته پرسشها. مسئله دیگری که به ذهنم رسید سختی کار ماست این کار از دور خیلی نرم و زیبا است ولی وقتی از درون میبینیم، شب بیداری ها، آرتروز کمر و گردن، سندروم مچ دست هست که بسیاری از همکاران ما با آن درگیر هستند.» حکیمه شریفی درباره خود گفت:« من تصویرگری هستم که تحصیلات دانشگاهی ندارم، با دیپلم هنر وارد شغل تصویرگری شدم و در انتشارات کار کردم. من بعد از ازدواج دیگر در چاپخانه کار نکردم و مجبورا در خانه کار کردم که در روند پوژه اتود میزدم و تیمی دیگر در چاپخانه رنگ امیزی کار را انجام میدادند که به قولی رنگآمیز بودند. به طور کلی این افراد رنگآمیز و جزو افراد رسمی از نظر شغل محسوب نمیشوند و حتی عضو انجمن هم نیستند. از مشکلات شخصی خودم بخواهم بگویم، میخواستم وام بگیرم چون برای خرید قلم نوری صفحه دار پول زیادی نیاز داشتم و تنها جایی که پیدا کردم وام ۵۰ میلیونی مشاغل خانگی بود که گرفتن آن دنگ و فنگ بسیاری داشت،بعد از پیگیریها کار من ارجاع شد به ارشاد و بعد از تصویر سازی برای ارشاد من از طریق ارشاد ارجاع داده شدم به بانک که بعد از این همه دویدن دو عدد ضامن از من خواسته شد برای این کار، که من هنوز نتوانستم وام رو دریافت کنم.» وحید حاتمی درباره مسائل روز تشریح کرد:«ی کی از اتفاقاتی که شاهدش بودیم جریاناتی بود که اخیرا به وقوع پیوست و صدمه بسیار به بدنه نظام وارد شد که همه را غافلگیر کرد به یاد دارم موضوعاتی به تازگی مطرح شد درباره گام اول و گام دوم انقلاب که در این باره گفته شد(( مسئله انقلاب را پیش زمینه در نظر بگیرید و به سمت گام دوم قدم بردارید.)) ما در این پروسه نیازمند ساز و کاری هستیم برای تفکر پایه ای در تعریف فضا-جریان و تعریف پروژه های عملی. همچنین هوش مصنوعی در حال حاضر بسیار رو به جلو است و در حال تاثیرگذاری بر تصویرسازی و سایر هنرها است و رفته رفته جایگزین انسانها میشود. ایجاد سارمانی برای جریانسازی و همآوایی در این حوزه است مثل جریان کانون که هم برای حرفهایها و هم آماتورها تاثیرگذار بود.» در ادامه خانم واعظیمقدم گفت:« با توجه به اینکه تصویرگری از مهمترین عوامل تشویق در حوژه کودک و نوجوان است و در حال حاضر تصویرگران غیرحرفهای بخش عمده بازار را در دست گرفتند و به دلیل درآمد کمتر مورد حمایت ناشران هستند و در پی آن تصویرگران حرفهای بیکار میشوند و آثار ضغیف تولید میشوند که بر حافظه تصویری مخاطب تاثیر میگذارد همچنین جشنواره.هایی باید برگزار شود تا بر رقابت تاثیر بگذارد.» سارا دستمالچیان هنرمند مشهدی در روند جلسه گفت:« من ده سالی هست کار میکنم و برای پیشرفت خودم مجبور به سفر بین قم و تهران و مشهد و ... شدهام و خوشبختانه یا متاسفانه من به دلیل نداشتن علاقه و دانشجو بودن در دانشگاه تهران، از روزنامه مشهد اخراج شدم و به تهران آمدم. من الان نیاز به تعویض لپتاپ دارم و ۱۰۰ میلیون هزینه خرید لپتاپ و قلم و .. کمرشکن است. من در مشهد مسابقات بسیاری شرکت کردم، المان شهری و نقاشی دیواری کردم و چون در روزنامه کار میکردم حق تولید اثر و کار کردن در فضاهای دیگر نداشتم و اگر میخواستم کاری بکنم باید به اسم افراد غیر بکنم، روح هنرمند به آثارش زنده است و من این نبود تولید اثر را دوست نداشتم به همین دلیل از روزنامه خارج شدم.» در پی صحبت ها منصوره سادات محمدی گفت:« تمامی شاخه های هنری انجمن صنفی است جر این شاخه و صنف نبودن این هنر به این معناست که هیچ نرخ و دستمزد معیاری وجود ندارد و باعث کاهش درامد هنرمندان میشود. در این باره در آخرین جلسه انجمن گفته شد که وزارت ارشاد با این مورد موافقت نمیکند. در حوزه کتاب تصویرسازی بسیار اهمیت دارد و در خرید یک کتاب اولین بخشی که دیده میشود تصویرسازی جلد کتاب است و این در قسمت کودک و نوجوان بسیار پررنگ تر است، ولی ناشران اول به متن و سپس به پول و قیمت توجه میکنند و در اخر به سراغ تصویر سازی میآیند. همچین کم لطفی و بدقولی در پرداختیها بوده مخصوصا از سمت شهرداری که هزینه کارها پرداخت نشده است و در خصوص اتفاقات اخیر از سمت خارج به هنرمندان برای تولید اثر حمایت بسیاری میشود ولی ما فقط به اعتقاد خود پایداریم و بدون هیچ حمایتی پای آرمانها و اعتقادات جمهوری اسلامی ایستادهایم.» هاجر سلیمینمین استاد دانشگاه الزهرا ادامه داد:« ۱۸ سال است که تصویرگری کتاب کودک میکنم و ۱۱ سال است هییت علمی الزهرا هستم. تعداد کتابهایی که کار کردم بسیار کم است و از جایی با من تماس گرفته شد برای وام و ... و از شرایط ان داشتن ۱۰ کتاب تصویرسازی بود که من نداشتم و نتوانستم وام بگیرم. این سوال برای من همیشه بود که چرا در کشور ما کسی نمیتواند انتخاب کند که در کدام شاخه فعالیت کند و سفارش هم بگیرد و اگر بخواهید درآمدی داشته باشید باید از شاخه به شاخه دیگر بپرید، یک روز خاله سوسکه بکشید و یک روز حضرت عباس. همچنین من حس میکنم نقد در آثار هنری کمرنگ شده به طور مثال فجر که باید هویت انقلاب و .. را نمایان کند الان آثاری در ان به نمایش در میآید که نه بویی از اسلام برده و نه از انقلاب، من مدت هاست که فجر را تحریم کرده ام. به تصویرسازی خارجی دقت کنیم که فرهنگ آن ها در بازی و فیلم و کتاب و تیشرت و ماگ و بالش و... هست ولی در ایران اسلامی ما هیچکدام از فرهنگ و هویت ما در تیشرت و فیلم و انیمیشن و حتی کتاب درسی ما نیست.» عاطفه ملکی جو در ادامه گفت:« اهمیت تصویر سازی و تصاویر در بخش کودک باید شناخته و شناسانده بشود. کودکان در مدرسه آموزش میبینند، در جامعه آموزش میبینند و همچنین در مشاهده تصاویر کتاب های داستان و درسی خود نیز آموزش میبینند چون هوش انسان در تصویر خلاصه میشود و امیدوارم که اهمیت آن تبیین شود. یکی دیگر از موضوعاتی که نیازمند است بگویم نوع قرارداد با تصویرگر است که مبلغ قرارداد به صورت فریم محاسبه نشود و پروژه ای باشد، یعنی مهم نیست تصویرگر ۲ فریم طراحی میکند یا ۳۲ فریم زیرا در حال طراحی یک دنیا برای کودک است.» در پایان جلسه یاسر احمدلو در پاسخ به دغدغهها و سخن هنرمندان گفت:« مطالب خیلی خوبی مطرح شد در این جلسه
استفاده کردم و یادداشت کردم، امیدوارم بخشی از این موضوعات که مربوط به ما هست را پیگیری کنیم و حل شود. یکی از موضوعاتی که همه به ان اشاره کردید این بود که جایگاه تصویرگری نشان داده نمیشود. که یکی از راهکار های اصلاح آن همین جلسات است وقتی به جامعه فرهنگی ایران نگاه میکنیم متوجه میشویم اتفاقات بزرگی در این چند سال در این حوزه به عمل امده و نشان دهنده این است جامعه ایران جامعهای فعال و فرهنگی و هنری است. همه افراد ایران خود را مدیون جمهوری اسلامی میدانند حتی خانواده شهدا و هر فرد تکالیفی نیز دارد و ما به عنوان مدیر و مسئول تکلیف خود را در رفع مشکلات میدانیم و سعی در حل مشکلات شما داریم. ولی خب بعضی از دغدغه های شما کلان است و حل آن به این جلسه و تصمیمات اداری بستگی ندارد و کار بیشتری میطلبد که انشالله در گذر زمان حل خواهد شد. در مورد نکته احتیاج به تشکل در حوزه تصویرگری من هم قبول دارم که این اتفاق باید بیفتد و ما حمایت میکنیم ولی راه اندازی ان کار دولت نیست شما برای ثبت ان اقدام کنید و من قول میدهم که در پروسه ثبت آن و بعد از آن حمایت تمام قد خواهم داشت. در مورد بیمه و مسائل مربوط به ان یک سری شرایط وجود دارد مثل ده عدد کتاب و شناسه کتاب و .... که باید آنها حفظ شود و طبق آمار ۴۰۰ هنرمند در این صندوق عضو هستند.
یکی از مسائل این است که همه افراد عضو صندوق هنرمندان، هنرمند نیستند و مثلا اپراتور و ... هستند که من این را نمیپسندم. نمیگویم که آن فرد اپراتور شریف نیست یا ... ولی این صندوق با ۱۰۰,۰۰۰ عضو و ۵۰۰ میلیارد بودجه تاسیس شده برای کمک به هنرمندان ایران نه شخص دیگری. دولت در موضوعات داخلی و بازار آزاد نیز دخالت نمیکند مخصوصا در حوزههای هنری که قیمت معنا ندارد و ترجیح بر این است که قیمت کتاب و دستمزد و ... توسط دولت تعیین نشود البته که جدول نرخ از طریق انجمنها قابل تعیین است تا یک معیاری برای قیمت وجود داشته باشد. وظیفه ما ترسیم آیندهی روشن از کشور است که سعی در تخریب آن دارند انشالله با کمک شما بتوانیم اینده ای روشن تصویر کنیم.»
نظر شما