در ابتدای این نشست صمیمی مردمی، گزارشی تصویری با عنوان «محله ما» با محوریت معرفی محلات قدیم گرگان سبزه مشهد، دباغان، عباسعلی، نعلبندان، پاسرو، دوشنبهای، میخچه گران و میدان پخش شد.
به فردوسیهای زمانه نیازمندیم
سپس احمد خواجهنژاد، نویسنده و مدیر موسسه فرهنگی میرداماد که از او آثار متعددی همچون بچههای نصرآباد، غبار صحرا و ستارگان خاک روانه بازار نشر شده است، گفت: توجه به تاریخ و فرهنگ کهن دیار استرآباد و گرگان و زیستبومش در کنار ایجاد فضای صلهرحم و همافزایی، از اهداف مهم در برپایی چنین رویدادهایی است.
وی با اشاره به اینکه متاسفانه در آستانه انقراض بسیاری از گویشها و زبانها هستیم، افزود: یکی از شاخصههای فرهنگی هر منطقه، زبان و گویش جاری در آن است که با از دست رفتنش شاهدیم که بخشی از هویت آن دیار از بین میرود.
خواجهنژاد ادامه داد: متاسفانه گویش استرآبادی (گرگانی) از بیمهریها درگذر زمان بینصیب نمانده و توجه به آن را بیشتر در آثار تولیدی عمدتاً طنز نمایشی هنرمندان شاهدیم که معتقدم باید به این گویش جدیتر توجه کنیم.
وی با ذکر مطلبی از محمد حسنین هیکل، نویسنده و روزنامهنگار مصری، گفت: از هیکل روزی پرسیدند شما مصریان با آن پیشینه درخشان فرهنگی چه شد که عربزبان شدید؟ گفت: «عربزبان شدیم برای اینکه فردوسی نداشتیم.» این مطلب حاوی نکته مهمی است و فردوسیهای زمانه باید اهتمام بیشتری برای حفظ اصالت و هویت گویش و فرهنگ خود نشان دهند.
زبان مادری زبانی آمیخته بااحساس است
در ادامه این نشست حسین ضمیری، شاعر و پژوهشگر فرهنگعامه و مولف کتابی چون «افسانه بابودردا» که به گویش گرگانی منتشر شده است؛ ضمن اشاره به تاریخچه انتخاب و نامگذاری 21 فوریه(2 اسفند) بهعنوان روز جهانی زبان مادری، گفت: با نگاهی به پژوهشهای انجامشده بیش از 6 هزار زبان و گویش مختلف در دنیا وجود دارد که حدود 43 درصد آنها در حال از بین رفتن است.
وی ادامه داد: در برخی منابع ذکرشده که در ایران حدود 70 زبان و گویش وجود دارد و طی بررسی که با دوستانم به عمل آوریم، حدود 27 زبان و گویش در گرگان زندگی کرده و بعضاً با یکدیگر تکلم میکنند. در مجموع زبان بهمثابه یک پدیده اجتماعی حامل فرهنگ، لحن، طرز تفکر و طرز نگرش به جهان است و زبان مادری تنها زبانی است که آمیخته با احساسی بیبدیل و وصفنشدنی یاد گرفته میشود.
وی در بخش پایانی سخنانش، به فهرست بلندبالایی از افرادی چون نصرتالله صفایی، عطاالله صفرپور، اسدالله معطوفی، امیرکاووش، احمد اخوان مهدوی و ... اشاره کرد که هریک با قلم و هنر خود سهمی برای زنده ماندن و اشاعه فرهنگ، آدابورسوم و گویش گرگانی داشتهاند.
کارگروهی برای اشاعه فرهنگ و ادب استرآباد به راه انداختهایم
سپس محمدرضا اثنی عشری، هنرمند و نویسنده و پژوهشگر فرهنگعامه که از او سلسله مطالب پژوهشی با محوریت ضربالمثلها و زبانزدهای استرآبادی در نشریات چون میرداماد منتشرشده است، گفت: چندی قبل قرار بود در نشستی درباره گویش استرآبادی (گرگانی) برنامهای داشته باشیم و در آن برنامه به پیشینه این گویش، تفاوتش با سایر گویشها، تاثیر مهاجران بر این گویش، دشواریهای گویش گرگانی، اصطلاحات فنی مرتبط با مشاغل و صنایع قدیم و اصولاً اینکه چه خطراتی این گویش و گویشهای محلی و منطقه را تهدید میکند صحبت کنم اما به هر صورت میسر نشد تا اینکه در این روز مجالی دست داد که بتوانم درباره ضربالمثلها و زبانزدهای استرآبادی مطالبی را عنوان کنم.
وی افزود: بنده براساس علاقهای که داشتم سالهای 1345 تا 1348 خورشیدی مشغول به جمعآوری ضربالمثلها و زبانزدهای استرآبادی شدم. سال 1391 به پیشنهاد دوست و استاد بزرگوار آقای محمود اخوان مهدوی و حمایت و پشتیبانی موسسه فرهنگی میرداماد با همکاری چند تن دیگر از دوستان، کارگروه پیوستهای را برای خدمت و اشاعه فرهنگ و ادب دیار استرآباد به راه انداختیم که ماحصل این کارگروه چاپ ضربالمثلها و زبانزدهای استرآبادی در فصلنامه استرآباد است. امیدوارم این مجموعه در قالب کتابی 2 جلدی چاپ شود.
اثنی عشری در ادامه فهرست بلندی از ضربالمثلها و زبانزدهای استرآبادی همراه با معنی و مفهومش ارائه کرد که میتوان بهطور نمونه به موارد ذیل اشاره نمود:
- آدم اُستُقان دار خودشِ ارزان نُمُفروشه
- بارا شیطان اَم پاپوش دُرُس مُکُنه
- بِچّه آ مَمَد شغالا بِدَوین دورِ تُغارا
- خَر مُوُره کُندِه تِقَر، چوء مُخُورِه شَموش تَر
حنجرههای کودکان هر منطقهای متناسب با آواهای زبانی همان منطقه شکل میگیرد
در ادامه این نشست فروغ محسنی مفیدی، دانشآموخته ادبیات، نویسنده و پژوهشگر که از او کتابهایی چون «نیمکت» و «ادبیات تطبیقی: نیروهای اهریمنی» در «شاهنامه» و «مهابهاراتا» منتشر شده است، ضمن اشاره تبار گویش گرگانی و زیستبوم منطقه، گفت: زبان سیر میکند و واژهها متولد میشوند و زیست میکنند و گاهی میمیرند و متاسفانه مرگ واژههای محلی با از بین رفتن فرهنگهای بومی همراه است.
وی ادامه داد: حنجرههای کودکان هر منطقهای متناسب با آواهای زبانی همان منطقه (زبان مادری) شکل میگیرد که متاسفانه نسل امروز در گرگان در تلفظ واژههای گرگانی با اجداد خود تفاوت زیادی دارند که عوامل زیادی همچون فاصله بین نسلی و ماشینی شدن و های روز در آن نقش دارند.
محسنی مفیدی با اشاره به اینکه در منطقه ما به دلیل مهاجرتهای زیاد تنوع واژگانی بسیاری را شاهد هستیم، گفت: بعضاً با کلمات جاری چون چارق، تغار و یا ماتشکه و ازایندست روبرو هستیم که وقتی به سراغ تبارشان میرویم ریشه مغولی و روسیاش میرسیم.
وی سپس به برخی از واژگان و اصطلاحات رایج در گویش گرگانی اشاره کرد که تباری در سایر اقوام و ملل دارند که در ادامه چند نمونه آن به شرح ذیل است:
دینگِلا: در گویش گرگانی به آدم کمعقل و دیوانه گفته میشود که با نگاهی به فرهنگ جهانگیری به کلمه «دَنگِل» به معنی دیوانه میرسیم.
کالی کرد: صورت تغییریافته همان کاهلی کردن است که در گویش گرگانی به آن «کالی» گفته میشود.
جِدَلوک: ریشه در عبارت جدل دارد که انسان بودن منطقه معنا شده است که در معنی رایجش به معنی آدم جِرزن در بازی است.
اَرزَق چشم: مثل ارزش نگاه میکند که با نگاهی به تبار آن به ارزق یکی از سرداران لشکر عمر بن سعد در واقعه کربلا میرسیم.
کرایه کردن: ریشه در «کِرای» دارد (بیهوده چند محنت عالم توان کشید- عالم کرای اینهمه محنت نمیکند) که به معنی ارزیدن و ارزش داشتن است.
در بخش پایانی این نشست صمیمی، پس از پخش بخشهایی از نمایشهایی مرتبط بافرهنگ گرگان زمین به نویسندگی و کارگردانی امیر کاووش و موزیک ویدئوی «جیجو» با هنرمندی احمد اخوان مهدوی که با استقبال و همخوانی حاضران روبهرو شد. کریم الله قائمی نویسنده و پژوهشگر و مؤلف کتاب شعر «کِتَل کِش» به گویش گرگانی و نیز راحمه شهریاری دانشآموخته ادبیات و شاعر جوان گرگانی، اشعاری را قرائت کردند.
به گزارش ایبنا؛ نمایشگاه مجموعه کتاب و آثار منتشره صوتی و تصویری به گویش گرگانی و مرتبط بافرهنگ دیار استرآباد و جشن امضای برخی از کتاب منتشره به این گویش از دیگر برنامههای برنامه عصری با گویش استرآبادی (گرگانی) بود.
نظر شما