خسروی گفت: کسی تصور نکند که ترجمه مثل قرآن است و ترجمه ما را بینیاز از خود قرآن میکند. بلکه ترجمه طریق است برای آموزش قرآن و وسیلهای است برای انس با قرآن.
کوشا در ابتدای سخنان خود درباره ترجمه این اثر بیان کرد: تفصیل مطلب را در مؤخره ترجمه در 23 صفحه بیان کردهام که قبل از خواندن ترجمه، خواندن این مؤخره لازم است. این ترجمه 29 ویژگی نسبت به سایر ترجمهها از قرن 4 هجری تاکنون دارد و آن این است که از سوره حمد تا ناس این ترجمهها به صورت تدریس انجام شده است و هیچ ترجمهای از قرآن نمییابید که از اول تا آخر به صورت تدریس و مباحثه پیش رفته باشد و این مهمترین ویژگی این ترجمه است. 10 سال این ترجمه به طول انجامید و ما ابتدا ترجمهها را ترکیب میکردیم و بعد نکات بلاغی را مطرح میکردیم.
او ضمن اشاره به این موضوع که دو سال ویرایش، بازخوانی و نمونهخوانی این ترجمه به طول انجامیده است، افزود: بهاءالدین خرمشاهی این ترجمه را بازخوانی کرد و نکاتی را تذکر داد. همچنین محمدجوکار آیه به آیه این ترجمه را با تفاسیر معتبر تطبیق میداد و نکاتی را تذکر میداد که در تکامل این اثر مؤثر بود.
کوشایی این ترجمه را حاصل اندیشه جمعی دانست و گفت: من فقط باعث و بانی این شدم که ترجمه قرآن در حوزه علمیه رونق یابد و یک شیوهنامه برای ترجمه قرآن تألیف کردم که بیش از 200 صفحه است چراکه معتقدم هر قرن، هر نیم قرن، ربع قرن و حتی هر 10سال یکبار قرآن باید ترجمه شود زیرا نسل ما و جامعه ما درحال تکامل و تحول است.
او یکی از خیرات و برکات انقلاب اسلامی را توسعه فرهنگی در بعد قرآن پژوهی دانست و بیان کرد: من در حوزه علمیه، کلاس و متن ترجمه قرآن (آشنایی با دو زبان فارسی و تازی) را ایجاد کردم تا طلبهها بتوانند در آینده رسالت خود را به صورت کامل ادا کنند.
او در انتها درباره نقد اثرش گفت: همانگونه که من طی این سالها 200 ترجمه قرآن را نقد کردهام، به همان اندازه نیز نقد پذیرم و ترجمه خود را عاری از نقد نمیدانم. بنابراین از همه متخصصان تقاضا دارم متن، ترجمه و پانوشتها را ببینند و اگر نقدی به آن وارد بود به بنده منتقل کنند.
حجتالاسلام محمدعلی خسروی سخنران دوم این نشست بود که در ابتدای سخنان خود درباره اینکه انتظار ما از ترجمه قرآن چیست اظهار کرد: ترجمه به معنای برگرداندن یک متن از یک زبان به زبان دیگر است. زبان مبدا هرچه فاخرتر و بلیغتر، به همان مقدار ترجمه سخت تر است تا جایی که اگر فصاحت در اوج باشد ترجمه کامل آن غیرممکن است. قرآن کریم 70 بطن دارد و هرچه میخوانی و ترجمه میکنی دروازه دیگری شروع میشود و از حد فصاحت و بلاغت به اعجاز رسیده است. بنابراین ترجمه کامل قرآن در هر حدی که تصور کنی غیرممکن است.
او افزود: مترجم هرچقدر هم تلاش کند یک یا دو یا نهایتا سه احتمال را میتواند در ترجمه به کار گیرد. بنابراین کسی تصور نکند که ترجمه همان قرآن به تمام معناست، حتی کسی تصور نکند که ترجمه مثل قرآن است و ترجمه ما را بینیاز از خود قرآن میکند. بلکه ترجمه طریق است برای آموزش قرآن و وسیلهای است برای انس با قرآن.
او در ادامه به سخن امام خمینی (ره) اشاره کرد که فرموده قرآن اعجاز است نه فقط در لفظ که اعجاز قرآن احیاگری آن است و گفت: هیچ مترجمی نمیتواند ادعا کند ترجمه من تمام قرآن است و هیچ ترجمهای ما را از ترجمه دیگر بینیاز نمیکند.
نظر شما