جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۰
خاندان اتحادیه به نوعی امانتدار تاریخ سرزمین خود هستند/ خانه اتحادیه بخشی از حافظه جمعی مردم ایران

محمد بهشتی گفت: به خاطر دارم روزی با استاد باستانی پاریزی در مورد نوشتن تاریخ سخن می‌گفتیم. چگونه تاریخ ایران را بنویسیم؟ باستانی پاریزی در این مورد گفت: من بعد از عمری جست‌وجو فهمیدم که باید به اسناد خاندان‌های بزرگ مراجعه کنیم. خاندان‌هایی که از فرهیختگی برخوردار بودند. خاندان‌هایی همچون خاندان اتحادیه به نوعی امانتدار تاریخ سرزمین خود هستند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست «فضا و حافظه جمعی (مطالعه موردی: خانه اتحادیه» همراه بزرگداشت منصوره اتحادیه (نظام مافی) پنجشنبه ۱۱ اسفندماه در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. دکتر منصوره اتحادیه (نظام مافی)، دکتر سیدمحمد بهشتی، دکتر یاسر جعفری و دکتر نعمت‌الله فاضلی و شهره مجمع از سخنرانان مراسم بودند.

شهره مجمع، به عنوان دبیر این نشست در ابتدا گفت: ما نیاز داریم که دوباره به سرچشمه ماندگاری و رازهای بقای خودمان برگردیم. این خاطرات باید در آگاهی جمعی ما زنده شوند. برای ما داستان‌ها و خاطره‌هایمان مهم است. خانه اتحادیه یکی از این خاطره‌هاست و این مهم است که افرادی آگاهانه درباره این مسائل حرف بزنند. بهتر می‌بود که این مراسم در خانه اتحادیه برگزار می‌شد اما هر چه تلاش کردیم، نشد.  

برای نوشتن تاریخ باید به اسناد خاندان‌های بزرگ مراجعه کنیم
در ادامه این نشست محمد بهشتی گفت: معمولا به هر یک از آثار فرهنگی ایران که نگاه می‌کنیم، با احترام از این آثار یاد می‌کنیم و در برابر بزرگی و تاثیر آن خاضع هستیم. مدیون پدیدآورندگان این آثار هستیم اما معمولا تاثیر کسانی که بانی این آثار بودند، نادیده گرفته می‌شود. قطعا با حمایت این بانیان است که آثاری ماندگار خلق شده است. اگر در خلق شاهنامه نقش ابومنصور را برای شاهنامه ابومنصوری نادیده بگیریم، نقش مهمی را نادیده گرفته‌ایم. این کتاب اصلی‌ترین منبع فردوسی در سرایش شاهنامه بوده است.

وی افزود: نقش حامیان در خلق هر اثر بسیار مهم است. در طی قرون گذشته هر چیزی که گذشتگانمان پدید آوردند، در نهایت به زباله تبدیل شده است. اما آثار اصیل فرهنگی آنهایی هستند که به زباله تبدیل نمی‌شوند. قطعا در پدید آمدن آثار فرهنگی افرادی در سایه ایفای نقش کردند که معمولا این افراد دیده نمی‌شوند.  ما در چرخه کون و فساد به سر می‌بریم، اما چطور می‌توانیم از این چرخه خارج شویم؟ خارج شدن از این چرخه یک فرهیختگی می‌طلبد. این فرهیختگی بصیرت و بینشی می‌طلبد که در همه افراد وجود ندارد.

بهشتی بیان کرد: به نظر نمی‌رسد افراد زیادی ارزش کار فردوسی را درک می‌کردند اما کسانی هم بودند که این ارزش را می‌فهمیدند. کسانی درک می‌کردند که فردوسی همانند آرش تیری را در چله کمان گذاشته و پرتاب می‌کند تا قلمرو فرهنگ را تعیین کند. تیری که فردوسی پرتاب کرد، هنوز در راه است.

وی به خاطره‌ای از زنده‌یاد باستانی پاریزی اشاره کرد و گفت: به خاطر دارم روزی با استاد باستانی پاریزی در مورد نوشتن تاریخ سخن می‌گفتیم. چگونه تاریخ ایران را بنویسیم؟ باستانی پاریزی در این مورد گفت: من بعد از عمری جست‌وجو فهمیدم که باید به اسناد خاندان‌های بزرگ مراجعه کنیم. خاندان‌هایی که از فرهیختگی برخوردار بودند. این خاندان‌ها به نوعی امانتدار تاریخ سرزمین خود هستند. مانند حاج حسین آقا ملک که 12 هزار نسخه خطی در موزه و کتابخانه ملک موجود است.

بهشتی افزود: اگر از فرهیختگی صحبت می‌کنم، به عنوان تعارف نمی‌گویم. چنین خاندان‌هایی حقیقتا فرهیخته هستند. باید فرقی بین یک شاعر خوب و یک فردی که چیز ارزشمندی نمی‌گوید، قائل شویم. امروز چه تعداد فرهیخته داریم که نگهبانان فرهنگ ایرانی هستند؟ روزگاری فرهیختگی شرط موجودیت اهل مکنت بود. بازاری‌های قدیم با خطی زیبا می‌نوشتند. انشای خوبی داشتند و لازم بود در مکتوبات خویش از گلستان و بوستان شاهد و مثال بیاورند. امروزه اما دچار یک قحطی فرهیختگی شده‌ایم.  

وی بیان کرد: در این روزگار قحطی فرهیختگی اما کسانی مانند منصوره اتحادیه را داریم. منصوره اتحادیه من را به یاد پطروس می‌اندازد. پسرکی که در تاریکی شب در حالیکه همه خواب بودند، شهر را از غرق شدن نجات داد. البته من به خوش‌بینی معروف هستم. آینده را روشن می‌بینم. منصوره اتحادیه شدن سخت است و مقدماتی را می‌طلبد. چنین افرادی در طول تاریخ زیاد نبودند اما همین تعداد نیز توانستند فرهنگ مملکت را تداوم ببخشند و از فرزندان و فرهیختگان این سرزمین پشتیبانی کنند. سایه منصوره اتحادیه بر سر فرهنگ ایران مستدام باشد.

بهشتی با اشاره به خانه اتحادیه گفت: در سال 73 که مدیرعامل شرکت توسعه فرهنگی شدم، وارد مذاکره شدیم و سعی کردیم تا این خانه را بخریم. اما روند طولانی شد و موفق نشدیم. به سازمان میراث که رفتم، سازمان میراث ارزش این ملک را می‌دانست اما پول خرید آن را نداشت. بالاخره بودجه‌ای برای خرید این خانه تصویب شد اما روند خرید این خانه طولانی شد و باز هم قبل از خرید خانه اتحادیه، بودجه به خزانه برگشت. دوباره برای خرید خانه اتحادیه به سراغ شهرداری تهران رفتیم تا شهرداری این خانه را خریداری کند.

وی افزود: اگر می‌خواهید چیزی اتفاق بیفتد باید خواسته خویش را به دندان بکشید. تعداد کارهایی که منصوره اتحادیه موفق شد تا به سرانجام برساند، به مراتب بیشتر از مدیران کشور است. خانه اتحادیه از معدود خانه‌های خاندانی در تهران به شمار می‌رود. در واقع نوعی الگوی سکونت بوده است که بسیاری از این خانه‌ها از بین رفته و تعداد معدودی بر جا مانده است که خانه اتحادیه یکی از آنهاست.



خانه اتحادیه بخشی از حافظه جمعی مردم ایران
در ادامه این نشست نعمت‌الله فاضلی در خصوص فضا و حافظه جمعی گفت: از جمله بحث‌های دو سه دهه اخیر در جهان و ایران، بحث فضا و حافظه جمعی است. ما نیاز داریم فضا را بفهمیم تا انسان و جهان امروز را بفهمیم. میشل فوکو و دیگران سهم زیادی در فهم فضا و حافظه جمعی داشتند. گسترش کلان‌شهرها، مساله سیاست‌ها و حکومت‌ها، تغییراتی که تکنولوژی به وجود آورد و به وجود آمدن جنبش‌ها، فضا را تحت تاثیر قرار داده است. امروزه خیابان‌ها دیگر فقط سنگ و سیمان و آهن نیستند بلکه با وجود آدم‌ها و به ویژه زن‌ها معنای دیگری پیدا کرده‌اند.

وی افزود: آن روی سکه بحث حافظه جمعی، تاریخی، فرهنگی و... از بحث‌هایی است که همپای فضا گسترش پیدا کرده است. به یادآوردن و فراموش کردن، فرآیندهایی هستند که در دهه‌های اخیر بی‌نهایت مهم شده‌اند. چرخش فضا سبب چرخش حافظه نیز شد. در سال‌های اخیر در ایران هم حافظه جمعی گسترش پیدا کرد اما هنوز هم خیلی شناخته شده نیست. حافظه جمعی در ایران معاصر، گفتمان‌های حافظه در ایران مدرن، مفهوم حافظه جمعی و حافظه فرهنگی مطرح است. این بحث شخصی نیست و بحث قدرت است.

فاضلی بیان کرد: آدمی چیزی را به خاطر می‌سپارد و یا فراموش می‌کند ولی حافظه یک امر بیرونی است. وقتی ساختمان‌ها و محله‌ها در شهر ساخته و نامگذاری می‌شوند، حافظه جمعی شکل می‌گیرد. وقتی آیینی در خیابان گسترش پیدا می‌کند، حافظه ساخته می‌شود. در عین حال نمودهای الکترونیکی نیز عظیم‌ترین حافظه جمعی را به وجود می‌آورند. هر چقدر حافظه بیرونی گسترش پیدا می‌کند، حافظه درونی ضعیف می‌شود.

وی در ادامه گفت: نوشتن حافظه‌ها را ضعیف می‌کند. در قدیم انسان‌ها حافظه‌های خوبی داشتند. اما امروز حافظه بیرونی قوی و حافظه درونی ضعیف شده است. حافظه و فضا به نوعی میدان جنگ نیز هست. ما دائم سنت تاریخ گذشته و آینده را ابداع می‌کنیم. زمان حال مجموعه‌ای از تلاقی فضا، حافظه و زمان است. حق و باطلی وجود ندارد. منافع و قدرت  در حافظه جمعی دخیل است و حکومت‌ها برای اینکه قدرتشان را تثبیت کنند، حافظه‌ها را می‌سازند.

فاضلی افزود: چه کسانی حق دیده شدن ندارند. چه نشان‌ها و کدام بخش از گذشته حق دیده شدن ندارند. امروزه زن‌ها در شهر جزو حافظه غایب هستند. رد و نشانی از اقوام گوناگون نمی‌بینیم. وقتی به نامگذاری کوچه‌ها، خیابان‌ها و رنگ لباس‌ها و... نگاه می‌کنیم، نوعی یکرنگی و ملال به چشم می‌خورد. فقدان تکثر، ناشی از حافظه غایب است. در واقع حافظه غایب برای حکومت‌ها بسیار مهم است. هیچ کس به اندازه رهبران سیاسی این ایده را باور نکرده است. یکدست بودن شهر سبب می‌شود تا قدرت مسلط دیده شود. به تدریج خاندان‌ها، اقوام، دین‌ها و زبان‌ها حذف می‌شوند. البته خاندان‌ها حافظه مقاوم را به وجود می‌آورند.   

وی بیان کرد: حافظه‌های مقاوم می‌خواهند در میدان شهر دیده شوند. آدمی که سعی می‌کند در رسانه‌های اجتماعی و موزه‌ها نشانه‌ای از خویش بر جای بگذارد، برای این است که جایی در شهر برای دیده شدن ندارد. در گفت‌و‌گوهای اجتماعی این حافظه‌ها تداعی می‌شود. مفهوم زمان بازتعریف و احیاء می‌شود. داستان، معنا دادن به جهان است. انسان‌ها سعی می‌کنند تا جهان را معنا کنند. انسان‌ها موجوداتی تحلیل‌گر و تفسیرگر هستند و آزادی را با خودشان حمل می‌کنند. حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود.

فاضلی در ادامه گفت: در چنین فضایی آدم‌ها دیگر نفر نیستند بلکه ساختار هستند. چون بر اطراف آدم‌های بزرگ تاریخ مجموعه‌ای از معناها متراتب شده و حافظه‌هایی متجسم شده‌اند. خانه‌هایی مانند خانه اتحادیه بخشی از حافظه جمعی مردم ایران است. مردمی که برای رهایی از استبداد جنگیده‌اند. دشمنان تجدد ایرانی و هر ایدئولوژی این حافظه‌ها را برنمی‌تابند. آرزو می‌کنم خانه اتحادیه و همه اتحادیه‌های دیگر در حافظه جمعی مردم ایران زنده باشند.



خانه اتحادیه، نقطه‌ای کانونی پر از اتفاقات تاریخی
در ادامه این نشست یاسر جعفری گفت: خانه اتحادیه بخشی از حافظه جمعی است که سال‌ها مغفول مانده بود. در سال 92 که این ملک تملک شد، دارای 160 مالک حقیقی و حقوقی بود. بسیاری از جریان‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی 100 سال گذشته ایران در این خانه شکل گرفته و مسائل زیادی وجود داشت که مغفول مانده است.

وی افزود: خانه اتحادیه یادآور سریال «دائی جان ناپلئون» و داستان ایرج پزشکزاد است. این سریال به مدت 8 ماه در این خانه فیلمبرداری شده است. رمان پزشکزاد با این خانه همخوانی بسیاری داشت. چالش‌های بین افراد به خوبی در این خانه روایت شده است. کالبدی به جز کالبد خانه اتحادیه نمی‌توانست روایت‌گر این داستان باشد.

جعفری بیان کرد: این خانه-باغ متعلق به امین‌السلطان، صدراعظم دوره ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمد علی شاه قاجار بوده ‌است، که پس از کشته شدن او، توسط «حاج رحیم اتحادیه» خریداری شد. نقطه کانونی که پر از اتفاقات تاریخی است. نزدیک به یک قرن محل تعاملات و زندگی خانواده اتحادیه بوده است. این خانه از نظر معماری و ساختاری نیز ارزش خاصی دارد.

وی در ادامه گفت: اکنون کوچه‌ای که خانه اتحادیه در آن قرار دارد به نام «اتحادیه» معروف است. تصور بر این است که این کوچه به دلیل وجود خانه اتحادیه به این عنوان نامیده می‌شود، در حالیکه ماجرای دیگری در میان است. فرخی یزدی نیز در این کوچه زندگی می‌کرد. فرخی یزدی خانه‌ای را در این کوچه اجاره کرده بود و مستاجر بود. او اتحادیه مستاجران را تشکیل داد. به همین دلیل مستاجران زیادی به خانه او رفت و‌آمد می‌کردند. به دلیل اینکه اتحادیه مستاجران در این کوچه قرار داشت، این کوچه به کوچه «اتحادیه» معروف شد. امروز این همگونی با نام حاج رحیم اتحادیه بخشی از حافظه تاریخی ایران را شکل می‌دهد. از خانواده اتحادیه که به مدت یک قرن این خانه را نگه داشتند و هم از کسانی که از این حافظه تاریخی نگهداری کردند، تشکر می‌کنم.



چنین خانه‌هایی بخشی از تاریخ را بازگو می‌کنند
در ادامه این نشست منصوره اتحادیه (نظام مافی) گفت: به عنوان یک مورخ باید به اسناد خصوصی که در خانه اتحادیه وجود داشت، اشاره کنم. در چنین خانه‌هایی حتی مکاتبات خصوصی، اجاره و خرید و فروش زمین نیز اهمیت دارد و باید نگهداری شوند، چون بخشی از تاریخ را بازگو می‌کنند.

وی افزود: اسنادی در این خانه وجود داشت که من برای نوشتن چندین کتاب و مقاله از آنها استفاده کرده‌ام. این اسناد به خوبی نقش تجار را در توسعه شهر تهران نشان می‌دهند. این روزها با زحمت بسیار مشغول خواندن نامه‌های حاج رحیم اتحادیه هستیم. چون زمان زیادی از نوشتن آنها گذشته و نامه‌ها قابل خواندن نیستند.

منصوره اتحادیه به چگونگی خریده شدن این خانه توسط حاج رحیم اتحادیه اشاره کرد و گفت: بعد از آنکه ارثی به حاج رحیم اتحادیه می‌رسد، او شروع می‌کند به خرید ملک و زمین در شمال و شرق تهران. از جمله عمارت‌هایی که می‌خرد خانه امین‌السلطان است. در ادامه ساختمان‌های دیگری را نیز می‌خرد و به این خانه اضافه می‌کند. در ابتدا چون 3 دانگ از خانه در رهن بانک شاهی بود، با مشکل روبه‌رو می‌شود. حاج رحیم اتحادیه به گواهی اسناد بسیار منضبط و مقتصد بود. در 65 سالگی به دلیل اینکه در تجارت خارجی با آلمانی‌ها معامله می‌کرد با دولت انگلیس مشکل پیدا می‌کند.

وی افزود: او تجارت توتون و تنباکو را از دولت اجاره کرده بود، با تغییر دولت، سیاست عوض می‌شود و حاج رحیم به اجبار 13 سال با دولت می‌جنگد و در آخر صلح می‌کند. مشکلات بسیاری را اداره ثبت برای او به وجود می‌آورد. از آنجایی که حدود زمین به خوبی مشخص نشده بود، دعوای مفصلی با فرمانفرما دارد. او چهار زن داشت که با آنها در این خانه زندگی می‌کرد. مادر من تعریف می‌کرد وقتی به عنوان عروس وارد این خانه می‌شود، وجود فرش‌های نفیس بسیار جالب توجه بوده است. حاج رحیم اتحادیه در سال 1313 بیمار می‌شود. برای مداوا به خارج از کشور می‌رود. بعد از اینکه از خارج برمی‌گردد، از دنیا می‌رود. او صرافی داشت اما فرزندانش کار او را ادامه ندادند. حاج رحیم وصیت می‌کند که تا 20 سال این خانه را نفروشند و این خانه به عنوان خاطره جمعی این‌گونه برای تهرانی‌ها حفظ شد.

گفتنی است نشست «فضا و حافظه جمعی (مطالعه موردی: خانه اتحادیه» همراه بزرگداشت منصوره اتحادیه (نظام مافی) با حمایت گروه گردشگری پرسه‌های شهری، خانه اندیشمندان علوم انسانی، انجمن جامعه‌شناسی ایران گروه جامعه‌شناسی مردم‌مدار، نشر تاریخ ایران، انجمن روابط عمومی ایران، دانشگاه علوم کاربردی افق، موسسه فرهنگی هنری اردیبهشت عودلاجان، انجمن صنفی دفاتر سفر هوایی، زیارتی و گردشگری استان تهران، نشر کارنامه، فصلنامه معماری و ساختمان و دانشنامه علوم میراث فرهنگی ایران(ایرانک) برگزار شد.


 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها