علی شعیبی به مناسبت سالروز میلاد امام زمان(عج) به ایبنا گفت:
نوجوانان امروز مسائل دینی موجود در این کتاب را به خوبی درک خواهند کرد
علی شعیبی، نویسنده کتاب نوجوان «پرسش و پاسخ مهدوی» گفت: از برکات معلمی این است که دریافتهام بچهها خیلی راحت مفاهیم دینی را میفهمند. ما گاهی اوقات این مسائل را اصلا نمیگوییم یا اینکه دیر میگوییم تا به فراموشی سپرده میشود. مسئلهای مانند رجعت حتی میتواند برای بچهها امیدبخش باشد؛ زیرا آنها به دیدن امام زمانمان امیدوار میشوند.
احتمالا علاوهبر نوجوانان، بزرگسالانی هم هستند که هنوز در سطح کلیات هم درباره امام زمان(عج) اطلاعاتی ندارند؛ بنابراین کتاب «پرسش و پاسخ مهدوی» به قلم علی شعیبی و تصویرگری عاطفه فتوحی که در انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است، میتواند گزینه مطالعه مناسبی برای شناخت ایشان باشد. به بهانه سالروز میلاد این امام مهربان، با شعیبی درباره این کتاب گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید:
درباره روند نگارش این اثر برایمان بگویید که چه زمانی و چطور به این نتیجه رسیدید که باید یک اثر جامع ولی کمحجم درباره امام زمان(عج) ویژه نوجوانان نوشت؟
این کتاب را سال 96 نوشتم و اولین اثری بود که قراردادش را با ناشری میبستم؛ ولی روند چاپش تقریبا پنجسال طول کشید تا بالاخره امسال کتاب وارد بازار شد. من سالها مربی مسجد بودهام و با بچهها در ارتباط. همیشه دغدغهمان وجود کتابهایی بود که با آنها بتوانیم به صورت مختصر ولی جامع خیلی از مسائل و مفاهیم را به بچهها آموزش دهیم و همیشه هم دستمان خالی بود. کتابهای خیلی خوبی موجود بود؛ ولی مناسب سن بچهها نبودند و نمیتوانستیم در دوره کوتاهی آنها را تدریس کنیم. این دغدغه در ما باقی ماند تا اینکه عواملی مثل هجرت به قم، ایجاد فراغت، فضای معنوی و علمی قم و رفتوآمدها به جمکران باعث شدند وقت بگذارم تا این اثر تهیه شود. نمیدانم کار خوب شد یا نه؛ ولی خداوند و امام زمان توفیق دادند که بر این کار تمرکز بگذارم و نتیجهاش شد کتاب «پرسش و پاسخ مهدوی». الان هم که به عنوان معلم در حال فعالیت هستم و جامعه امروز را میبینم، حس میکنم جای چنین کتابهایی با موضوع مهدوی خالی است و باید بیشتر از اینها برای معرفی امام زمان(عج) به بچهها کار تولید شود.
آثاری که اینچنین به صورت کلیات ولی مختصر به موضوعات دینی میپردازند چه نتایج مطالعاتیای میتوانند برای نوجوانان داشته باشند؟
به نظرم کمترین اثر چنین کتابهایی که به موضوع مهدویت میپردازند این است که ما به حضور فردی دلسوز و مهربان به عنوان دوست، امام و راهنمایمان توجه کنیم؛ اینکه ایشان ناظر ماست و کارهایمان را میبیند و میتوانیم از آن حضرت کمک بخواهیم. ایجاد ارتباط با امام کمترین تأثیر است. البته تأثیرهای دیگری هم دارد؛ مثل اینکه یأس و ناامیدی را از انسانها میکَند و به جای آن امید و تلاش را در دلشان میکارد. به نظرم کمبود چنین آثاری میتواند در آینده به جامعهمان ضربه بزند که همین حالا هم جامعه از نظر فرهنگی دچار گسست شده و فاصلههایی به وجود آمده است. اگر زودتر از اینها به فاصلهها توجه و برای تولید آثار جذاب سرمایهگذاری میشد، خیلی وقت پیش میتوانستند جلوی این شکاف را بگیرند.
برای پشتوانه مستند این اثر چقدر تحقیق کردید؟
خداراشکر ما در حوزه منابع شیعی، کتاب کم نداریم. کتابهای بسیار زیاد و مجلات خیلی خوبی داریم. من همیشه به طلبههای خوشذوق توصیه میکنم که از واردشدن به منابع نترسید و از دریای آن، درّ و گوهر و الماس بیرون بکشید. واقعا مطالب دستهبندیشدهای وجود دارد که ما باید صرفا ذوق و هنر به خرج دهیم و آنها را طوری بنویسیم که نوجوان بتواند با آن ارتباط برقرار کند. به لطف خداوند تاکنون نزدیک به 20 کتاب نوشتهام که همه آنها از منابعی است که بزرگترها و قدیمیهایمان مثل علامه مجلسی، شیخ کلینی و شیخ صدوق زحماتش را کشیده و در اختیار ما قرار دادهاند. نرمافزارهای خیلی خوب تحقیقی هم وجود دارند مثل نرمافزار «نور» که میتوان بهراحتی به آنها مراجعه و مطالب دستهبندیشده را انتخاب کرد. همانطور که اشاره کردم فقط به ذوق و هنر نویسنده نیاز دارد که اینها را چگونه ارائه دهد و به یک ناشر خوب که از خرجکردن نترسد و برای زیباسازی اثر مثل صفحهآرایی و طراحی جلد هزینه کند تا نتیجه مناسبی هم بگیرد. فهرست این کتاب مصور است و فرم جالبی دارد. ایده خودتان بود یا تصویرگر؟
ایده من نبود؛ ولی الحمدلله نشر کتاب جمکران مدیر هنری خوبی دارد که کارها را با جذابیت بسیار بالا تولید میکند.
تصاویر کتاب در عین سادگی همراه با متن هستند. آیا با تصویرگر تعاملی داشتید؟
خیر، تعاملی نداشتم. البته این هماهنگی متن و تصویر نشان میدهد که بخش هنری چقدر میتواند در زیباسازی اثر مؤثر باشد.
کودکان و نوجوانان امروز به دلایل مختلف فضای ذهنی متفاوتی در مقایسه با کودکان و نوجوانان دهههای گذشته دارند. چقدر نیاز است که مسائل دینی و بیان آنها متناسب با روحیه امروزیها نگارش شود؟
واقعا همینطور است. باید مسائل دینی با روحیات مخاطبان امروز سازگار باشد و نوع بیان مسائل امروزی شود. بچهها فیلمهایی میبینند که افراد به راحتی حتی کوهها را جابهجا میکنند و به فضا میروند و غیره، یعنی کارهایی ورای تخیل؛ ولی بچههای زمان ما نهایت جلوههای ویژهای که میدیدند فیلمهای هندی بود که بدون زدن مشت به صورت کسی، او به زمین میافتاد. اکنون، جلوههای ویژه فیلمها و بازیهای کامپیوتری ذائقهها را خیلی تغییر دادهاند. لذا زحمت نویسندگان و ناشران خیلی بیشتر شده است و باید مؤلفان مواظب باشند که چه میگویند و چه مینویسند و مخاطبان خود را کاملا رصد کنند. امسال من در مدرسهای معاون پرورشی و معلم هستم؛ به دلیل این فعالیتها واقعا فرق بین بچههای دیروز و امروز را احساس میکنم و به این نتیجه میرسم که اگر بخواهیم با این بچهها تعامل داشته باشیم و بار بزرگ دین را به آنها منتقل کنیم باید زبانشان را یاد بگیریم. این تجربه زیسته به نویسنده خیلی کمک میکند که چه مطالبی را به مخاطب منتقل کند.
شما در کتابتان با وجود اینکه سعی کردید زبان روایت را به سن مخاطب نزدیک کنید؛ اما باز هم ما با مسائلی مواجه میشویم که ممکن است مخاطب در باورپذیری و درک آن به مشکل بربخورد. آیا این اقتضای نگارش کتاب کلیات است؟
این را از بُعدی دیگر میبینم و میگویم بچهها سطح فهم و درکشان خیلی از آنچه که ما فکر میکنیم بالاتر است. شاید دلیل ارتباط راحتتر آنها با برنامهها و فیلمهای تخیلی مثل «هری پاتر» و «ارباب حلقهها» نیز همین باشد. به نظر من آنها مسائل موجود در کتاب را درک خواهند کرد؛ اکنون به راحتی در فیلمها ماهیت مسائلی مثل رجعت به بچهها گفته میشود. از برکات معلمی این است که دریافتهام بچهها خیلی راحت مفاهیم دینی را میفهمند. ما گاهی اوقات این مسائل را اصلا نمیگوییم یا اینکه دیر میگوییم تا به فراموشی سپرده میشود. مسئلهای مانند رجعت حتی میتواند برای بچهها امیدبخش باشد؛ زیرا آنها به دیدن امام زمانمان امیدوار میشوند. به نظرم نگفتن این مسائل ضرر بیشتری دارد.
در پایان کتاب میبینیم که امام زمان(عج) در اشاره به کار پیرمرد قفلساز، به علم درست و دینداری درست او اشاره میکنند. چرا شما خواستید چنین پیامی را به مخاطب نوجوان کتاب بگویید؟
قاعدتا برای هر کدام از داستانهایی که در کتاب آمده است هدفی داشتهایم؛ در این روایت هم به علم درست و دینداری درست اشاره شده است. خیلیها به دنبال علم و دین هستند و اینها به درد انسان هم میخورد؛ ولی بعضیوقتها ما در دینداری وارد افراط و تفریطهایی میشویم که یا ما را خیلی خرافاتی میکند یا ضددین میشویم. در علم نیز این افراط و تفریط دیده شده که فرد به ماشین تبدیل میشود و از انسانبودن فاصله میگیرد. بنابراین سعی کردهام در روایتهای کتاب، شکل درست علم و دین را به بچهها نشان دهم.
آیا نوجوانان میتوانند چنین برداشتی از صحبت شما داشته باشند که آنها با تحصیل علم و فعالیت در تخصصی که به انسانها فایده برساند فرد دینداری خواهند شد؟
بله دقیقا. علم و تخصصی به درد میخورد که انسان را انسان کند و بتواند به دیگران فایده برساند. امام علی (ع) نیز میفرماید «به خداوند پناه میبرم از علمی که هیچ فایدهای ندارد.». انسانها همه به هم وابسته و نیازمندند. دین نیز آمده است که انسانها را به هم وصل کند. خیلی خوب است که چنین برداشتی از مطلبم شود.
به نظر شما مهمترین وظیفه نوجوانانِ امروز برای نزدیک شدن به معرفت امام زمانشان چیست؟
اول مسئله علم است که نوجوانان به خوبی مفاهیم را دریافت کنند. نکته بعدی ارتباط با افرادی است که به امام زمان (عج) منتسب هستند که در زمانه ما این افراد روحانیوناند. البته روحانیون ما هم باید روحیه مهدویشان را حفظ کنند. سومین کار فعالیتهای مهدوی است که از خانواده شروع میشود تا مدارس و مساجد و افرادی مانند طلاب باید بچهها را وارد این فعالیتها کنند. این موارد میتواند معرفت ما به حضرت مهدی (عج) را بیشتر کند.
روند مثالسازی و الگوسازی از یاران حضرت مهدی (عج) در بازار کتاب کشور در اینکه به نوجوانان بگوییم اگر شبیه این افراد باشید میتوانید به معرفت امام خود نزدیک شود، چگونه است؟ ارزیابی شما در اینباره چیست؟ آیا پیشنهادی برای فعالان حوزه کتاب کودکونوجوان دینی دارید؟
متاسفانه چنین آثاری خیلی کم تولید شدهاند و آنطور باید و شاید به امام زمانِ خود توجه نکردهایم. به تازگی میبینم که آثاری درباره یاران اهل بیت مثل یاران امام علی (ع) و امام حسین (ع) تولید میشود. آنها هم میتوانند به عنوان مصداق و الگو معرفی شوند؛ چون دنیا همان دنیاست و صرفا شکل و شمایلش عوض شده. اما اگر بشود روی افرادی کار کرد که در همین زمانه زندگی میکنند یا کردهاند بهتر است. البته احتمالا رنگوبوی سیاسی پیدا میکند و به اثر یا نویسنده برچسب میزنند. بهطور کل، میشود چنین کتابهایی تولید کرد و به نویسندگان عزیز پیشنهاد میکنم اطرافشان را بیشتر ببینند تا اینکه همهاش به گذشتهها بپردازند. حکم کلی همان است؛ ولی مصادیق عوض میشوند. گروههایی باید تشکیل شود که درباره بزرگوارانی مثل آیتالله بهجت کتاب مناسب نوجوانان تولید کنند؛ زیرا ایشان در زمانه ما زیستهاند و فیلمها و عکسهایی از وی موجود است. این الگوها به دلیل حضور در عصر ما میتوانند تأثیر بیشتری بر مخاطب بگذارند.
نظر شما