احسان عباسلو، نویسنده و مترجم تاکید دارد که نویسندگان نسل امروز نسبت به اهالی قلم دهههای 50 و 60 کمتر از تکنیکهای فنی استفاده میکنند و نوعی قاعدهگریزی را در آثار آنها شاهدیم.
این نویسنده و مترجم پرکار کشورمان با تاکید بر اینکه نگاه نویسندگان دهههای 50 و 60 چندان شخصی نبود، افزود: در دهه کنونی و طی سالهای اخیر اغلب داستانها شخصی شدهاند و من موجود در داستان دیگر اجتماعی نیست. شخصیتهایی خلق میشوند که در دل اجتماع زندگی میکنند، ولی تمرکز داستان بر فردیت است.
وی همچنین به تفاوتهای فنی و تکنیکی در داستان نویسندگان امروز و دهههای قبل اشاره کرد و گفت: در داستان نویسندگان دهههای 50 و 60 تکنیک و زبان نقشی مهم داشت ولی امروز اغلب داستاننویسان جوان بیانی شخصی دارند و از تکنیک خارج میشوند. غلبه رویکرد پست مدرن نیز رنگوبوی خاصی به این آثار داده و قاعدهگریزی را توجیه کرده است. نویسندگان امروز اغلب در داستان خود ایدههای شخصی و فردیت را دنبال میکنند.
عباسلو همچنین با اشاره به افزایش دامنه موضوعات داستانی امروز تاکید کرد: به دلیل افزایش تعامل اجتماعی و استفاده گسترده از فضای مجازی، جهان فردی نویسندگان گستردهتر شده و تجربه شخصی نیز بیشتر شده است. در عین حال داستانها پرداخت فنی کمتری دارند و سطحی و گذرا شدهاند. به عبارت دیگر نویسندگان امروز حرفهای زیادی برای گفتن دارند ولی سریع و گذرا میگویند و میگذرند.
وی به افزایش قالبهای نگارش داستان در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: ایجاد قالبهای نگارش جدید محصول افزایش موضوع بوده است که نویسندگان را مجبور کرده از مینیمال، خاطرهداستان و قالبهای متنوع دیگر استفاده کنند چون نویسندگان حرفهای بیشتری برای گفتن دارند که به دنبال قالب و ظرفی مناسب بریا بازگو کردن آن هستند.
عباسلو در عین حال به ضعف نظریهپردازی در ادبیات داستانی معاصر اشاره کرد و افزود: متاسفانه امروز تجربه فنی نویسندگان جوان از داستان کم شده و نیز با نوعی ضعف در نظریهپردازی بومی مواجهیم. به عبارت دیگر در حوزه نظریهپردازی از اصطلاحات غیرایرانی که به اشتباه آنها را برای خود معادلسازی میکنیم استفاده میشود.
این نویسنده در توضیح تعریفش از داستان گفت: این امر سبب شده گاه هر نوشته به شکل گزارش یا قطعه ادبی را داستان بنامند و چارچوبی برای مشخص کردن انواع داستان نداشته باشیم که به عنوان نمونه بیان کند، داستان ملی ایرانی یا داستان بومی چیست؟ اغلب به کلیشهبرداری از غرب پرداخته میشود و داستانی که درباره یک روستا و اقلیم خارج از شهر نوشته میشود با یک داستان آپارتمانی و شهری تفاوت ندارد. گرایش خوبی در چند سال اخیر به بومینویسی دیده شده بود؛ اما باز هم مدتی است که بومینویسی به محاق رفته است.
نظر شما