جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۰
راهبرد شیعیان درباره آرمان آزادسازی قدس شریف پویا و ماناست/ سیاست‌های خصمانه‌ نظام سلطه جهانی و صهیونیسم

مجید صفاتاج گفت: وقتی که می‌بینیم فتنه تکفیری‌ها در سوریه و عراق، به وسیله تکفیری‌ها و نیروهای وابسته به نظام سلطه جهانی شکل می‌گیرد، شیعیان افغانستان، پاکستان، لبنان و سایر کشورها، در دفاع از حرم اهل بیت علیهم‌السلام برای مقابله با این فتنه، مشارکت عملیاتی در سوریه دارند؛ این مشارکت عملیاتی به این معناست که راهبرد شیعیان در خصوص آرمان آزادسازی قدس شریف، کاملا پویا و ماناست.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- آرمان آزادی قدس شریف و رهایی ملت مظلوم فلسطین از جنایات رژیم صهیونیستی در پرتو گفتمان انقلاب اسلامی و راهبرد جهانی‌سازی برائت از نظام سلطه در روز جهانی قدس گسترش بین‌المللی یافته و امروز جبهه مقاومت ضد صهیونیستی در منطقه را به جبهه‌ای شکست‌ناپذیر و به مشت محکم امت اسلامی برابر جریان سازش با رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی تبدیل کرده است. به مناسبت آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و روز قدس با دکتر مجید صفاتاج نویسنده کتاب دانشنامه هشت جلدی فلسطین و خالق آثار بسیاری در این زمینه به گفت‌و‌گو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:  

شما کتاب‌های بسیاری درباره فلسطین به چاپ رسانده‌اید و پژوهش‌های زیادی در این زمینه انجام داده‌اید؛ به‌ویژه دانشنامه ۸ جلدی فلسطین. با توجه به پژوهش‌های انجام شده، شرح آرمان آزادسازی قدس شریف در قالب کتاب تا امروز چگونه بیان شده است؟
یکی از مشکلات آحاد جامعه در هر سرزمین و کشوری و حتی در کل جهان، ناآگاهی و نداشتن علم و دانش نسبت به یک موضوع است. این جهل نسبت به یک موضوع و نداشتن آگاهی، به گونه‌ای رفتارهای انسان را تغییر می‌دهد که انسان فکر می‌کند در مسیر صحیح قرار دارد و آنچه که در مقابل دیدگانش قرار گرفته، درست و صحیح است. لذا برخی معتقدند که بزرگترین دشمن انسان بعد از شیطان بزرگ یا ابلیس، جهل آدمی است. چرا که وقتی انسان نسبت به یک موضوع آگاهی نداشته باشد، می‌توان گفت که مواضع و رفتار و عملکردش چه در قالب گفتار یا نوشتار یا در قالب‌های مختلف هنری تغییر پیدا می‌کند.

درباره فلسطین، متاسفانه نظام سلطه جهانی تلاش کرد افکار عمومی دنیا را به سمت و سویی هدایت کند که به سود خودش باشد؛ لذا شایعه فروش اراضی فلسطین به یهودیان توسط فلسطینیان و بسیاری از مسائل دیگر در رسانه‌های وابسته و همسو با دستگاه تبلیغاتی نظام سلطه جهانی و صهیونیسم بین‌الملل مطرح و سپس در جوامع مختلف منتشر شد. جنایات رژیم صهیونیستی کاملا سانسور می‌شود. این در حالی است که وقتی این حقایق در حوزه آثار مکتوب یا آثار هنری بیان می‌شود و در واقع تاریخ یک ملتی که دارای پیشینه کهنی در سرزمین فلسطین بودند؛ کاملا شفاف بیان می‌شود و به جنایت‌های یک دسته یا گروه و فرقه‌ای که از نقاط مختلف جهان در این سرزمین جمع شدند - در حالی که هیچ‌گونه پیشینه تاریخی هم در این سرزمین ندارند- اشاره می‌شود، در حقیقت این آگاهی‌بخشی، نوعی تولید قدرت، برای گرفتن یک تصمیم درست و طبیعتا نوعی شفاف‌سازی است. بنابراین وقتی افکار عمومی به سمت و سوی حمایت از فلسطین سوق پیدا کند، این روند به آرمان‌ آزادسازی قدس شریف کمک می‌کند.

اگر درباره جنایت‌های اخیر رژیم صهیونیستی در مسجدالاقصی به وسیله رسانه‌ها آگاهی‌رسانی نمی‌شد، چه بسا مغفول می‌ماند و جهان اسلام و حتی دولتمردان در قالب سازمان همکاری اسلامی برای محکوم کردن جنایت‌های رژیم صهیونیستی به تشکیل اجلاس و یا صدور بیانیه دعوت نمی‌شدند. بنابراین آنچه که تحت عنوان «معارف فلسطین» به تعبیر مقام معظم رهبری در قالب کتاب برای تبیین و شناساندن قضیه فلسطین چاپ و منتشر می‌شود، هم به آرمان آزادسازی قدس شریف کمک می‌کند و هم نوعی تولید قدرت است. چون وقتی انسان دشمنش را بشناسد؛ در برابرش موضع درستی اتخاذ می‌کند، اما اگر نشناسد، طبیعتاً یا موضع خنثی در برابر او خواهد داشت و یا حتی ناخواسته و بدون اطلاع، با دشمن همسو خواهد شد. بنابراین معرفی قضیه فلسطین در آثار مکتوب، علاوه بر کمک به آرمان آزادسازی قدس شریف، به تولید قدرت ملی در جامعه نیز کمک می‌کند.



با چه هدفی این موضوع را مورد پژوهش قرار داده‌اید و آیا در رسیدن به هدف موفق بوده‌اید، تلاش خودتان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
وظیفه من پژوهش، تحقیق و تالیف کتاب در راستای ترویج «معارف فلسطین» بوده است. فکر می‌کنم با توجه به آثار متعدد و مکتوبی که داشتم، موفق بودم. به گونه‌ای که برخی از رهبران مقاومت فلسطینی پس از مشاهده «دانشنامه فلسطین» و «دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل» می‌گفتند ای کاش این دانشنامه‌ها به زبان عربی و انگلیسی ترجمه و در قالب برنامه‌های نرم‌افزاری منتشر می‌شد و در اختیار مردم دیگر کشورها قرار می‌گرفت.

البته همانطور که عرض کردم، نوشتن و پژوهش و تالیف کتاب وظیفه من بود. اما بعد از انتشار کتاب‌ها، وظیفه سازمان‌ها و وزارتخانه‌هایی که متولی نشر کتاب هستند ایجاب می‌کند تا به ترویج و توزیع آثار «معارف فلسطین» کمک کنند و این آثار مکتوب را در اختیار عموم، جامعه به ویژه علاقه‌مندان و پژوهشگران حوزه فلسطین قرار دهند. در این زمینه از سوی این سازمان‌ها و نهادها خیلی کم‌کاری صورت گرفته است. «دانشنامه فلسطین» هشت جلد قطع رحلی با بیش از چهار هزار مدخل است و «دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل» هم شش هزار صفحه قطع وزیری دو ستونی است که بیش از ۲۵ سال بر روی آن کار شده است. اما متاسفانه حداقل یک دوره دانشنامه فلسطین را که انتشارات آفاق روشن بیداری یکجا منتشر کرده، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا نهاد کتابخانه‌های کشور خریداری نشده است. 

البته در مکاتبه با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار شد تا یکصد دوره از مجموعه این کتاب‌ها از سوی معاونت فرهنگی آن وزارتخانه خریداری شود، اما زمانی که دستور در لایه‌های پایینی قرار می‌گیرد، متاسفانه به بهانه‌های مختلف از جمله نداشتن بودجه، آن چنان چوب لای چرخ می‌گذارند که مولف و ناشر از تالیف و انتشار کتاب پشیمان می‌شوند. در نهاد کتابخانه‌های کشور هم در زمان مختارپور، با پیگیری مجمع ناشران انقلاب اسلامی، از سوی وی دستور خریداری بیش از یکصد دوره دانشنامه فلسطین داده شد؛ اما این دستور نیز، به دلیل همان بهانه‌هایی که مطرح شده، متاسفانه اجرایی نشد.

این در حالی است که شرط تاثیرگذاری کتاب‌هایی که برای روشن شدن افکار عمومی و کمک به قدس شریف مکتوب و منتشر می‌شود، کمک به توزیع این آثار و در اختیار مخاطبان قرار دادن آن‌هاست. دانشنامه فلسطین یک کار دائره‌المعارفی است و با کارهای دیگر فرق دارد. بیش از هشتاد نفر، اعم از مترجم و فیش‌بردار و پژوهشگر به اینجانب برای تالیف دانشنامه فلسطین کمک کردند؛ لذا با توجه به حجم زیاد کارهای انجام شده روی آن، طبیعتا قیمت بالا است. وقتی کاری نوشته و چاپ شود؛ اما توزیع نشود، انگار تالیف و تدوین نشده است. چنین به نظر می‌رسد که رهنمودهای مقام معظم رهبری درباره ترویج «معارف اسلامی» متاسفانه مورد توجه و اقدام عملی مسئولان امور فرهنگی کشور قرار نگرفته است. متاسفانه گرفتار این مشکل هستیم و امیدواریم که مشکل حمایت از دانشنامه فلسطین و سایر کتاب‌های حوزه انقلاب و مقاومت حل شود و بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و سایر متولیان امور فرهنگی افزایش یابد تا چنین کتاب‌هایی در معرض دید عموم مردم و به ویژه علاقه‌مندان به این موضوع، در سراسر کشور قرار بگیرد.

استراتژی و راهبرد شیعیان در منطقه چگونه است؟
راهبرد شیعیان جهان اسلام و به ویژه شیعیان منطقه که خط مقدم آن لبنان، سوریه، یمن و عراق و... است از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همراهی و همسویی با انقلاب اسلامی ایران و آرمان‌های انقلاب بوده است و به لحاظ توجه و اهتمام جمهوری اسلامی ایران و به ویژه رهبر انقلاب اسلامی و معمار کبیر انقلاب که روز قدس را تعیین فرمودند، در این راستا راهبرد شیعیان همسویی با آرمان آزادی قدس شریف و مشارکت در برنامه‌های مختلف بوده است. لذا نقش شیعیان در خلال چندین سال اول انقلاب نسبت به مساله فلسطین پررنگ‌تر بود. اما با شروع انتفاضه فلسطین در سال ۱۹۸۷ میلادی و به ویژه انتفاضه الاقصی در سال ۲۰۰۰ و حملاتی که رژیم صهیونیستی به مقاومت اسلامی در غزه کرد؛ نقش سایر مسلمانان به تدریج در حمایت از قضیه فلسطین و آزادی قدس شریف پررنگ‌تر و بیشتر نمایان شد. چون مقاومت اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال ۱۹۸۲ شکل گرفت.

البته با اجرای عملیات ضد اشغالگری رژیم صهیونیستی در لبنان، همراهی جریان اهل سنت با مقاومت اسلامی لبنان هم بیشتر شد و با حملات این رژیم به غزه، حمایت از مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی به اوج خود رسید. اما در مجموع راهبرد شیعیان منطقه، کاملا منطبق با راهبرد جمهوری اسلامی ایران بوده است. لذا می‌بینیم وقتی که فتنه عراق و سوریه، توسط تکفیری‌ها و نیروهای وابسته به نظام سلطه جهانی شکل می‌گیرد، شیعیان افغانستان، پاکستان، لبنان و شیعیان سایر کشورها، در این دو کشور، به ویژه در سوریه مشارکت عملیاتی دارند. این مشارکت به این معناست که راهبرد شیعیان درباره آرمان آزادسازی قدس شریف کاملا پویا و ماناست. در قضیه یمن هم همین‌طور است. در خلال سال‌هایی که جنگ رژیم سعودی بر یمن تحمیل شد، همواره مردم یمن روز قدس را گرامی می‌داشتند؛ در حوادث اخیر فلسطین هم مردم یمن، همه‌جانبه از مقاومت فلسطین و مسجدالاقصی حمایت کرده و جنایت‌های رژیم صهیونیستی را محکوم کردند.



تازه‌ترین کتاب شما در این موضوع کتاب «هویت» است، الهام‌پذیری شیعیان لبنان از آموزه‌های انقلابی جمهوری اسلامی چگونه در کتاب هویت تبیین شده است؟
شیعیان لبنان تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران - علی‌رغم اینکه نسبت به سایر طوایف مذهبی لبنان بیشترین جمعیت را داشتند - همواره تحت ظلم و ستم قرار داشته و از کمترین مشارکت سیاسی در دولت این کشور برخوردار بودند و در آتش جنگ داخلی لبنان نیز از همه طرف سرکوب می‌شدند. آنها به همین لحاظ، اغلب جذب احزاب کمونیستی و یا گروه‌های مقاومت فلسطینی و احزاب ملی‌گرای لبنان می‌شدند. در چنین شرایطی، امام موسی صدر که از اساتید حوزه علمیه قم بود، با نظر امام خمینی(ره) به لبنان مهاجرت کرد و در جایگاه رهبر شیعیان این کشور به فعالیت پرداخت و زمینه‌ را برای بازگشت شیعیان به جایگاه اصلی و حقیقی خویش آماده ساخت. پس از مدتی نیز شهید دکتر چمران از آمریکا به لبنان مهاجرت کرد و در کنار امام موسی صدر به شیعیان لبنان خدمت کرد؛ اما پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، امام موسی صدر در لیبی ناپدید شد و شیعیان لبنان رهبر خود را از دست دادند.

 با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نور جدیدی در میان جامعه شیعیان لبنان تابیده شد و کالبد نیمه جان آنها، بار دیگر احیا شد. به همین دلیل شیعیان لبنان، به سرعت از انقلاب اسلامی ایران حمایت کردند و بیشترین تاثیرپذیری را نسبت به دیگر طوایف مذهبی لبنان، از انقلاب اسلامی داشتند. بعد از لبنان، شیعیان عراق و افغانستان و بحرین و عربستان سعودی  تاثیر گرفتند اما شیعیان لبنان بیشترین تاثیرپذیری را داشتند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شیعیان لبنان، بلافاصله هیئت‌هایی را روانه جمهوری اسلامی ایران کردند و با امام خمینی(ره) دیدار کردند و وفاداری خود به انقلاب اسلامی ایران را به امام خمینی(ره) اعلام کردند. با حمایت قاطع امام خمینی از شیعیان لبنان، روح جدیدی در کالبد نیمه جان شیعیان لبنان دمیده شد و آنها به امام و آرمان‌های انقلاب لبیک گفتند. وقتی هم رژیم صهیونیستی سال ۱۹۸۲ - اوایل خرداد ۱۳۶۱-  به جنوب لبنان و بیروت حمله نظامی کرد و نیمی از خاک لبنان را به اشغال خود در آورد؛ برای اولین بار شیعیان لبنان بودند که در حومه جنوبی بیروت با این ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی مقابله کردند. در همان زمان، خبرنگاران خارجی از آنها پرسیدند شما که هستید؟ و آنها پاسخ دادند که ما سربازان امام خمینی(ره) هستیم.

بنابراین شیعیان لبنان، بیشترین تاثیرپذیری را از انقلاب اسلامی ایران داشتند؛ البته این تاثیرپذیری، هم به نفع شیعیان و به نفع کل لبنان شد. چون لبنان همواره آماج حملات پی در پی صهیونیست‌ها و محل درگیری گروه چپگرا و راستگرا و گرفتار جنگ داخلی بود. قدرت گرفتن شیعیان لبنان، هم به جنگ داخلی لبنان پایان داد و  هم مشارکت مردمی در نظام سیاسی و پارلمانی لبنان افزایش پیدا کرد و هم خطرات و تهدیدات رژیم صهیونیستی را کاهش داد و رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۰ میلادی مجبور به عقب‌نشینی از کل سرزمین لبنان شد.

شما در کتاب «هویت» به هویت‌گرایی شیعیان در دیگر کشورها اشاره کرده‌اید؛ این هویت‌گرایی چگونه است و چه تاثیری در اتحاد و پیروزی شیعیان دارد؟
وقتی که می‌گوییم هویت‌یابی شیعیان، به این معناست که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان در کشورهای دیگر، تحت ظلم و ستم بودند. لبنان را که عرص کردم و عراق نیز گرفتار رژیم بعث عراق و صدام حسین بودند و به شدت سرکوب و تحقیر می‌شدند. در عربستان نیز وضع به همین‌گونه بود. در بحرین هم که بیش از هشتاد درصد از جمعیت این کشور شیعه بود، وضع به همین‌گونه بود؛ لذا پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موجب بالا رفتن روحیه آنها در احقاق حقوق شهروندی خویش در کشورهای خود شد؛ به همین لحاظ است که معتقدم پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان کشورهای منطقه احساس هویت جدیدی کردند. شیعیان افغانستان در لشکرکشی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان و اشغال این کشور، علیه نیروهای اشغالگر، مشارکت عملیاتی داشتند و در قالب احزاب و گروه‌های مقاومت شیعه سازمان یافتند. بنابراین می‌توانیم بگوییم که به پشتوانه انقلاب اسلامی ایران، شیعیان کشورهای منطقه، هویت واقعی خود را یافتند و در لبنان و افغانستان و عراق و هم در سایر کشورها شاهد این بیداری و خیزش شیعیان بودیم.

چه کتاب‌های جدیدی در این زمینه در دست نگارش یا چاپ دارید؟
سه کتاب جدید آماده چاپ و انتشار دارم که به طور مستند، به تبیین «سیاست‌ها و اقدامات و مخاصمه نظام سلطه جهانی با انقلاب اسلامی ایران» می‌پردازد؛ اما به دلیل مورد حمایت قرارنگرفتن کتاب‌هایی که در حوزه انقلاب، مقاومت و حوزه اسلامی منتشر می‌شوند، چاپ و انتشار این سه جلد کتاب را فعلا متوقف کردم.

این کتاب در واقع سه جلد است و سه عنوان را دربردارد. دو عنوان آن «در برابر طوفان» و «پس از امپراتوری» است. در این کتاب‌ها «سیاست‌ها و راهبردهای خصمانه و دشمنانه غرب و شرق علیه انقلاب اسلامی» را در سه مقطع و در سه دوره بیان کردم. جلد اول، مربوط به دهه اول انقلاب و قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. جلد دوم مربوط به زمان بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا زمان فروپاشی رژیم بعثی عراق است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جورج بوش پدر رئیس جمهور وقت آمریکا، در سخنرانی خود، آمریکا را قدرت بلامنازع جهان معرفی کرد. از آن زمان سیاست‌های خصمانه آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی بیشتر شد. زیرا آمریکا پس از دوران جنگ سرد با یک قدرت رقیب به نام جمهوری اسلامی ایران روبه‌رو شد. لذا تمرکز آن کشور بر روی ایران قرار گرفت. جلد سوم نیز به زمان پس از اشغال عراق توسط آمریکا و فروپاشی رژیم بعثی عراق تا شکل‌گیری فتنه تکفیری‌ها در عراق و سوریه اختصاص دارد. در این کتاب، به سیاست‌های خصمانه‌ نظام سلطه جهانی و صهیونیسم بین‌الملل علیه انقلاب اسلامی ایران اشاره کرده‌ام و تمام مطالب آن به صورت مستند ذکر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها