انجمن زنان پژوهشگر تاریخ برگزار میکند؛
بررسی وقایع مشروطه در تهران به روایت فروغالدوله دختر ناصرالدینشاه
فاطمه قاضیها، پژوهشگر تاریخ و مولف کتاب «دختران ناصرالدینشاه» در نشست ماهانه انجمن زنان پژوهشگر تاریخ در سخنرانی خود به وقایع مشروطه در تهران به روایت فروغالدوله دختر ناصرالدینشاه میپردازد.
تورانآغا از همسر صیغهای و گرجی ناصرالدینشاه به نام خازنالدوله و از فرزندان خاص ناصرالدینشاه و در حمایش بود. چنانچه بعدها توران آغا به فروغالدوله ملقب شد. فروغالدوله نیز مانند فخرالدوله، بعد از مرگ مادرش تحت سرپرستی تاجالدوله یکی از زنان عقدی ناصرالدین شاه قرار گرفت و به همان نحو، به دانش و هنر و ادبیات و غیره آراسته شد. چنانچه از او اشعار و دستخط های بسیاری برجای مانده است، درباره شخصیت ملکه ایران باید گفت که در دوران مشروطیت – که هر کس از درباریان به جائی امن فرار می کرد یا به دلیل برقراری امنیت، پرچم کشورهای عثمانی و روس و ... را در سردرخانه خود نصب میکرد – فروغالدوله، محکم و استوار در خانه خود نشست و پرچم شیرو خورشید را در سردر خانه خود نصب کرد.
ملکه ایران در آن زمان (انقلاب مشروطیت) شخصا وقایعی را که در تهران روی میداد به نگارش درآورده و برای همسرش ظهیرالدوله که در رشت بود ارسال میکرد. از جمله وقایعی که در یکی از نامههای خود شرح داده است به توچ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه و دستگیری آقا سید عبدالله بهبهانی و آقا سید محمد طباطبایی با سر برهنه و بردن آنها با درشکه به باغ شاه است. همچنین در این نامه از یورش قزاقها به خانه خودش خبر میدهد و این مطلب که بیش از هزار قزاق به خانه آنها ریختهاند و پس از این که کتابخانه و عمارت بیرونی را غارت کردند، چادر از سر ملکه ایران برکشیدند و بالاخره، خانه ظهیرالدوله را به توپ بستند.
زنهای خانه و خدمه را بدون چادر و دختران ظهیرالدوله را که در حمام بودند نیمه عریان از آنجا بیرون کشیدند و اثاثیه گرانبهای شاهزاده خانم را غارت کردند. زنها که به پشت بام فرار کرده بودند از آنجا غارت اموالشان را مشاهده کردند. بعد از کشمکشهای بسیار، زنان از در دیگری به کوچه گریختند، ولی در هر خانهای را که میزدند کسی آنها را راه نمیداد. عاقبت به آنها اجازه دخول به خانه اتابک داده شد و پس از اینکه مورد بازرسی قرار گرفتند هر یک به مامنی پناه بردند. لذا ملکه ایران و دخترش فروغالملوک به خانه دختر دیگرش که عروس عمیدالدوله بود، رفتند. در این اوضاع محمدعلی شاه ملکه ایران را نزد خود فرا خواند و ضمن عذرخواهی حاضر شد که غرامت این غارتها را بپردازد و نیز التفات خود را به ظهیرالدوله خاطرنشان ساخت. بالاخره ملکه ایران و همراهانش را به خانه برادرش کامران میرزا نایب السلطنه ناصرالدین شاه برده و پذیرائی و دلجویی شدند.
نظر شما