تقی آزاد ارمکی گفت: علوم اجتماعی در ایران آیندهای ندارد چون سرمایهای که انقلاب اسلامی برای تولید نسل برجسته جامعه شناسان ایرانی مصرف کرد در سال 1400 تمام شد و کسانی که این نسل تولید کردند به دلایلی ضعیفتر از خودشان بودند نه قویتر.
او اظهار کرد: در دوره انقلاب اسلامی نسلی از جامعهشناسانی که حاضر بودند به هر دلیلی از جامعهشناسی خارج شدند و حجم انبوهی از جامعهشناسانی که تقریبا 20 سال انرژی برای ساختار و شکل گرفتن آنها صرف شد در مقابل یک شوک قرار گرفتند و آن هم انقلاب اسلامی بود.
آزاد ادامه داد: از سال 1367 به بعد زحمات زیادی در جمهوری اسلامی کشیده شد از جمله تالیف کتاب، تاسیس و گسترش گروهها، گسترش دانشگاهها و نهایتا جذب نیرو صورت گرفت و باعث شد که در سالهای 85-90 انبوهی از جامعهشناسان ظهور پیدا کنند که در آنها یک یا دو استاد برجسته داریم مثلا در دانشگاه شهید بهشتی ما چلبی و مهدوی، در دانشگاه علامه طباطبایی پناهی و سنایی و در دانشگاه تهران توسلی را داشتیم. البته کسانی مانند اباذری، کچوییان و جلاییپور جامعهشناسان جامعه ایرانی بودند. در دانشگاههای دیگر شهرها هم استادان جامعهشناس داشتیم. ولی مشکل اساسی آنها بالا بودن سنشان بود و اکثرشان یا بازنشسته شده بودند یا فوت کرده بودند و سرمایهای که انقلاب اسلامی برای تولید این نسل مصرف کرد در 1400 تمام شد و کسانی که این نسل تولید کردند به دلایلی ضعیفتر از خودشان بودند نه قویتر.
او افزود: این نسل میتوانست دانشجویان ممتاز را با شرایط بینالمللی آشتی دهد و دانشجویان و شاگردان ممتاز جامعه دیگر هم باشند. شاگرد ممتاز دانشگاه علامه یا دانشگاه بهشتی و.... درصورتی امتیاز بیشتری میگرفت که با اساتید ممتاز جامعه خارج از کشور هم ارتباط داشته باشد. چند سال آنجا درس بخواند و پژوهش و تحقیقهای مشترک داشته باشد ولی متاسفانه به دلیل رویکرد سیاسی به جامعه شناسی در سالهای اخیر اساتید ارتباطشان با جامعه جهانی قطع شد. قاعدتا شاگردان بالاتر از اساتید نمیشوند و نسل بعدی بهتر از نسل قبلی نمیشود و ما با جامعهشناسان متوسط و ضعیفتر از استادان روبه رو هستیم.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران بیان کرد: نسل بعد از انقلاب اسلامی ضعفهایشان بیشتر از قدرتشان است و یکی از علت های آن، عدم آشنایی با جهان و دانش خارج است و علاوه بر این، جامعه شناسان درگیر مجموعهای از کارها شدند. بحث دیگر هم درباره جایگزین جامعه علوم انسانی یعنی علوم اجتماعی اسلامی است. در این سالها علوم اجتماعی اسلامی به میدان آمده ولی کسانی روی آن کار میکنند که یا جامعهشناسی را نمیدانند و یا آشنایی با اسلام و پیوند آن با جامعه ندارند و مطالب پراکندهای را عنوان میکنند. بخشی از مطالبشان فلسفی عمومی، بخشی اسلام و بخشی از ترجمه کتابهای علوم انسانی و اجتماعی است چون امکانات دارند و هزینه و طرح به آنها میدهند.
آزاد ارمکی تاکید کرد: از 60-70 استاد علوم اجتماعی تهران بیشتر آنها طلبه هستند و امکانات کافی را در اختیار دارند. این گروه میتوانستند رقیب خوبی برای علوم اجتماعی باشد ولی یک رقیب واقعی برای علوم اجتماعی نیست. بنابراین از علوم اجتماعی با ضعفهای این چنینی نباید انتظار بیشتری از آن داشته باشیم. اگر بخواهیم از آینده علوم اجتماعی بگوییم مساله اصلی علوم اجتماعی باید جامعه و مشکلات جامعه ایرانی باشد ولی چون محدودیتهایی وجود دارد جامعه شناسان نمیتوانند به خوبی روی این مسایل کار کنند بنابراین علوم اجتماعی نمیتواند جان بگیرد.
این استاد جامعه شناسی ادامه داد: البته کسانی هستند که آزادانه کار جامعهشناسی انجام میدهند، مقالهها و کتابهای خوبی دارند و ترجمهها و گفتگوهای خوبی درباره علوم اجتماعی ارائه دادهاند. یکایک اینها جامعه شناسان خارج از کشور هستند. یعنی ایرانیانی که دانشجو بودند و مهاجرت کرده و باهوش بودند و با بهره از عقل خود علوم اجتماعی را خواندند و در دانشگاههای خوب خارج از کشور هم درس میخوانند، در آینده میتوانند نامداران علوم اجتماعی بشوند که کارهایشان به ایران منتقل شود مثلا یک شخصی به نام توران که ایرانی هم نیست ولی همسرش ایرانی بود، کتابی به نام «مقاومت شکننده» نوشت و این کتاب 20 سال ادبیات جامعهشناسی تاریخی را ساخت.
او اظهار کرد: کسی که خارج از کشور میرود حتما علاقه به علوم اجتماعی دارد که برای تحصیل میرود و با امکانات و اساتید و فضای خوب روبهرو میشوند. در آینده دانشمندانی به بار خواهد آمد که نسبت به علم و ایران علاقه دارند و ممکن است انتقال ایده و دانش آنها باعث تحولی در جامعه ایران بشود.
آزاد ارمکی در انتها برای آینده علوم اجتماعی در ایران احتمالاتی را پیشبینی کرد و گفت: احتمال میدهم یک رویکرد در جامعهشناسی اتفاقی بیفتد و حوزه قدرت از آن عقبنشینی کند. از سوی دیگر اصحاب و علاقهمندان و علوم اجتماعی خارج از حوزه رسمی و حوزه عمومی مطالعه میکنند جامعه شناسی در ایران را ساماندهی کنند و در نهایت جامعهشناسان ایرانی که مهاجرت کرده و با اراده و اختیار کار میکنند ممکن است از بیرون علوم اجتماعی ایران را سامان دهند. بنابراین آینده علوم اجتماعی معطوف به دانشگاهها و حوزه رسمی و نمایشگاه کتاب نیست بلکه از بیرون از دانشگاه و یا خارج از ایران سامان میگیرد.
نظر شما