زهرا موسوی، سرویراستار نشر پینما درباره فعالیت این ناشر کودک و نوجوان گفت: پینما از هر ایده نابی که بشود روی آن کار کرد و خلاقیت و حرف برای گفتن داشته باشد استقبال میکند؛ هرچند که آن نویسنده و خالق اثر، اولین اثرش باشد.
اما نمایشگاه کتاب علاوهبر مهیا کردن فرصت دیدن، بررسی و خرید کتاب از ناشران و کتابفروشان، ظرفیت مناسبی برای گپوگفت با ناشران را هم ایجاد کرد که از آن بهره برده و با سرویراستار نشر پینما گفتوگو کردهایم. زهرا موسوی، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان است و در زمینه ویراستاری هم تجربه دارد. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- سرویراستاری چیست؟ چه وظایفی بر عهده سرویراستار است؟
سرویراستاری در ایران جایگاه درست خودش را پیدا نکرده است. من صرفا ویراستاری نمیکنم؛ بلکه یک ادیتورم یعنی کسی که استراتژی نشر و برنامهریزی تولید محتوا را انجام میدهد. همچنین یک سرویراستار ممکن است اصلا ویراستاری هم نکند.
- با توجه به اینکه شما برنامهریز و سرویراستار انتشارات پینما هستید به ما بگویید که برنامه امسال این نشر در زمینه تولید کتاب چیست؟
نشر پینما به طور حرفهای کار میکند و سعی دارد تمام قوانینی را که بر حوزه نشر حاکم است رعایت کند: از جمله کپیرایت و روابط بینالملل. همه کتابهایی که ما ترجمه کردهایم بدون استثنا رایت دارند و توانستهایم رایت هم بفروشیم. این یک نقطه بسیار روشن در صنعت نشر است. ما با کشورهای عربی و ترکیه کار کردهایم. مذاکراتی با ناشران اروپایی هم انجام دادهایم؛ اما به دلیل برخی مشکلات و تحریمها روند این همکاری کند شده است.
شعار ما این است: «پینما ناشر کتابهای نیست در جهان». برخی از ما میپرسند چرا این شعار را انتخاب کردهاید؟ چه معنیای دارد؟ ما میگوییم پینما از هر ایده نابی که بشود روی آن کار کرد و خلاقیت و حرف برای گفتن داشته باشد استقبال میکند؛ هرچند که آن نویسنده و خالق اثر، اولین اثرش باشد.
اما برنامهریزی ما برای امسال این است که تمرکز خود را بر خردسالان بگذاریم و قالب کمیک. بحث کمیک به دلیل تعداد صفحات بالا و تصویرگریهای زیاد مقدار زیادی دست ما را بسته است و نمیتوانیم آنطور که میخواهیم در این حوزه عمل کنیم؛ اما نگاهمان به این سمت است که انشاءالله امسال تمرکز ویژهای بر کتاب کمیک و ادبیات صفر تا دو سال بگذاریم و برای بچههایی که تازه به دنیا آمدهاند و در رنج سنی دو سال هستند کتاب و ادبیات تولید کنیم. البته رمان نوجوان هم داریم.
- آیا تولیدات پینما در فضای خاصی است و معیارهایی برای انتشار اثر دارید؟
تمام کارهای ما حول محور عشق، صمیمیت، همدلی و محبت است. اگر شما به آثار ما حتی کتابهای کمیک نگاهی بیندازید متوجه میشوید که این موضوعات در تولیداتمان مثل نخ تسبیح است. برای ما مهم است که ناشر و منتشرکنندۀ محبت، دوستی و عشق باشیم؛ تنها چیزهایی که میتواند مردم جهان را نجات دهد.
- به تولید کتاب برای صفر تا دو سال اشاره کردید. کتابهایی که قرار است برای این گروه سنی منتشر شود در چه قالبهایی هستند؟ آیا شعر و قصه را همزمان با هم پیش میبرید یا یکی از این دو درصد بیشتری از تولیدات را به خود اختصاص میدهد؟
صفر تا دو سال، گروه سنی خیلی خاصی است. خیلی از مادرها به صورت غریزی و تجربی وقتی کودکشان به دنیا میآید این را تجربه میکنند که نوزاد با آوا به دنیا میآید و حرفی هم اگر میزند با آواست؛ درواقع اولین کلمات و مواجهههای کودک با دنیای پیرامونش از طریق آوا ادا و انجام میشود. بر همین اساس، ما در نشر پینما میخواهیم روی آواها کار کنیم تا بتوانیم با کودک نوپا ارتباط بگیریم. قالبی که در ادبیات بیشتر به سمت آوا تمایل دارد، شعر است؛ شعرهایی که ذهن آن بچه را پذیرا کنند و بر او خیلی تأثیر بگذارند. من به عنوان یک نویسنده باید جهانی را برایش تصور کنم که خودم میبینم و کودک از آن شناختی ندارد و حتی اسم آنها را نمیداند تا این شعرها و آواها بعدها منجر به ساخت کلمه میشوند. بهترین راه یادگیری برای این گروه سنی، شعر است. شما حتی میتوانید شعر حافظ را برای کودک بخوانید؛ باوجود اینکه درکی از آن ندارد ولی میتواند آوایش را دریافت کند. ما زمانی میگوییم ادبیات که بیاییم بهینهسازیاش کنیم، آوا و فرمش را بگیریم و دنیای آن نوزاد یا کودک نوپا را در قالب شعر فرم داده و به او ارائه دهیم. به این صورت است که وقتی نوزاد به دنیا میآید با ادبیات چشم باز میکند و با ادبیات پیش میرود و بزرگ میشود.
- ما مقولۀ مغفولی در حوزه کتاب کودک داریم با عنوان «ویراستاری». در تولید کتاب برای کودکانی که تازه دارند با سواد آشنا میشوند مهم است که به شکل درست کلمات و علائم نگارشی توجه کنیم؛ زیرا کودک میبیند و یاد میگیرد. برای شما به عنوان سرویراستار و کسی که ویراستاری هم میکند چقدر مهم است که این مسئله ویراستاری در کتابها رعایت شود؟
دو نوع ویراستاری داریم: ویراستاری ادبی و محتوایی و ویراستاری دستوری. در ویراستاری ادبی شما محتوا را ویرایش میکنید؛ برای مثال به نویسنده میگویید که این پاراگراف اگر زودتر از مطلبی که میخواهی بگویی بیاید بهتر است. در این زمینه بیشتر به صورت توافقی با نویسنده پیش میرویم. ویراستار، علم لدنی ندارد و علمش بسیط هم نیست که بگوییم من اکنون درباره جغرافیا نوشتم؛ پس مطلب را به ویراستار تخصصی حوزه جغرافیا باید بدهم؛ اما به طور کل، ویراستار بهخاطر تجربه و کاری که انجام داده است میتواند ارتباط بهتری با متن برقرار کند و پیشنهاد بدهد که فلان ساختار، کار را بهتر میکند.
نوع دیگر ویراستاری، دستوری است و مربوط به علائم نگارشی که همان درستنویسی است. در این نوع ویراستاری، ما خیلی تأکید داریم که درستنویسی را به بچهها یاد دهیم؛ اما میدانید بزرگترین مشکل چیست؟ اینکه ما با زبان معیار صحبت نمیکنیم و به همین دلیل دوگانگی به وجود میآید. وقتی بچهای این را میشنود و بعد آن را میخواند یادگیری برایش سختتر میشود.
مسئله دیگر این است که چیزی به نام «رسانه» وجود دارد که در تمام خانههاست؛ از رسانههای تصویری تا شبکههای مجازی که میتوانند در خانهها با بچه ارتباط برقرار کنند. وقتی شما یک فیلم، کارتون یا انیمیشن تماشا میکنید میبینید در آن به زبان محاوره یا به اصطلاح محاورۀ تهرانی صحبت میکنند؛ در صورتی که بچهای اهل سیستانوبلوچستان هم آن را میبیند. من در سیستانوبلوچستان داشتم کتابی برای بچهها میخواندم؛ وقتی از لفظ «پیشی» استفاده کردم آنها اصلا نمیدانستند پیشی یعنی چه. آنها به گربه پیشی نمیگفتند. البته کودکان در مناطق مختلف زبان مادری خودشان را هم دارند و اینطور موضوع پیچیدهتر میشود.
این یک نقطهضعف بسیار بزرگ در ادبیات کودک و نوجوان است. از مثالهای دیگر این است که ما در شعر به جای «برای» میگوییم «واسه»؛ در صورتی که این کلمه را خیلی از بچههای ایران نمیشناسند. چرا ما از «واسه» استفاده میکنیم؟ چون در وزن شعری خوب مینشیند. ما برای اینکه وزن شعر را عوض نکنیم و سختی بیشتری را تحمل نکنیم کلمه «واسه» را به کار میبریم؛ در حالی که کودک متوجه آن نمیشود. زبان معیار سلیس و روان قطعا آرزوی همه ماست؛ ولی فکر نمیکنم بتوانیم در آن خیلی موفق باشیم، با این وجود باز هم تلاش میکنیم. کارمان سخت است؛ چون در چند جبهه رسانههای تصویری، تلویزیون، رادیو و حتی فضای حرفزدن خودمان باید بجنگیم. ترجیح ما این است که در کتاب کاملا با زبان معیار پیش برویم؛ حتی تلاش میکنیم بعضی از دیالوگها هم درست ادا شوند. همچنین از شکستهنویسی کلمات و نوشتن آنها به اشکال دیگر هم باید خودداری کنیم.
نمایشگاه کتاب سیوچهارم با شعار «آینده خواندنی است» برگزار شد. شما چقدر آینده را خواندنی میدانید؟
این یک واقعیت است که آینده چیزی است که ما مینویسیم و خلق میکنیم؛ پس قطعا ما میتوانیم آن را بخوانیم. ما در نشر پینما بر اساس شعار «پینما، ناشر کتابهای نیست در جهان» ایدههای ناب را به جهان میآوریم و کتابهایی را تولید میکنیم که در جهان نیست؛ بنابراین آینده خواندنی است و ای کاش ما در آینده کتابی را بخوانیم که آرامش، صلح و دوستی در آن باشد و نویسنده این کتاب هم قطعا خودمان باشیم.
نظر شما