در ابتدای این نشست فقهیزاده بیان کرد: زبان قرآن یک زبان فاخر و ادبیانه و استاندارد است و باید از طریق تعلیم و تعلم دانسته شود.
او ترجمه را به دو بخش تقسیم کرد و افزود: ترجمه مطلق و ترجمه نسبی. تردید نیست که قرآن را نمیتوان به شیوه ترجمه مطلق برگرداند که تمام معانی ریز و درشت را منعکس کند. جنبههای زیبایی شناختی را فروگذاری نکند و معانی واژگان را فرو ننهد و بتواند متنی را ارائه کند که برابر با متن مقدس قرآن شود. اما باز هم تردید نیست که ترجمه یک تفسیر مختصر و میسر است و با رسالت قرآن کریم که آمده است تا آدمیان را به راه رستگاری هدایت کند گره خورده است.
فقهیزاده افزود: در پارهای از کشورهای اسلامی شغل برخی از استادان برجسته، آموزش زبان قرآن است. ما گاهی به صورت تسامحی به عربی شکسته و بیمار که در پارهای از مدارس تدریس میشود زبان قرآن میگوییم و نمیدانیم چه لطماتی از این رهگذر وارد میشود. اما آنها تخصصی روی این حوزه کار میکنند و یک شغل آموزش زبان قرآن را با همه ویژگی و الزامات دارند.
او اظهار کرد: بنابراین شهید مطهری 50 سال قبل درک درستی از این تقسیم بندی داشت که در یکی از آثارش میگوید عربی سه گونه است؛ عربی قدیم، عربی معاصر و عربی قرآن.
این قرآن پژوه با تاکید بر امانت داری در ترجمه گفت: من در بسیاری از ترجمهها انحراف دیدم اما ترجمهها مطلق نیست. ترجمه الهی قمشه ای مزایای خیره کنند دارد اما در موارد متعددی اشتباهاتی دارد.
به گفته او، نهضت ترجمه قرآن به فارسی طی 50 سال اخیر رشد یافته است. با این وجود وفاداری شدید به متن آیات، تقید به روانی متن و عدم تقید لازم به متن، ضعف آگاهی از زبان مقصد و مبدا از چالشهای ترجمههای قرآن است. همچنین اتکا به ذهن در برگردان مفاهیم و عدم تخصص نسبت به مفاهیم آیات از دیگر مسایل ترجمه است. فقهی زاده بیان کرد: در قرآن جنبههای علمی زیادی وجود دارد و نمیشود بدون تسلط بر فقه بسیاری از این آیات را ترجمه کرد. خلط ترجمه و تفسیر، بدون شرح برگزار کردن آیات و ... از دیگر مشکلات ترجمه است.
او افزود: من این ترجمه را تورق کردم و البته من هم در برخی ازآیات فارسی گرایی مفرط را دیدم. در بخشی از ترجمه ایشان آمده: «و بیشتر مردم هرگز ایمان نخواهند آورد هرچند آزمند باشید» به نظرم آزمند بودن اینجا کلمه مناسبی نیست.
در آیه دیگری آمده: «بی گمان ما گناهکار بودیم» باید می نوشتند که ما گناهکار بودیم. ایشان در موارد متعدد ان تعلیلیه را به درستی معنی کردند اما در این آیه باید کلمه دیگری استفاده می کردند.
او عنوان کرد: آیه به صورت مفرد در قرآن کریم هرگز به معنای آیه قرآن نیست و مقالات متعددی در این باره وجود دارد. ما هیچ معجزه ای را خراب نمیکنیم مگر اینکه بهتر یا مثل آن را بیاوریم در حالیکه آیه اساسا نمیشود درباره آن بهتر یا مثل آن آورد.
فقهی زاده بیان کرد: موارد متعددی مانند آیه 77 سوره فرقان در این ترجمه وجود دارد که دعا به معنای دعا ترجمه شده در حالیکه دعا در بسیاری از موارد به معنی دعوت است و باید این در ترجمه رعایت میشد.
او با اشاره به چند ترجمه شایسته و قابل تقدیر در ترجمه این کتاب بیان کرد: در ترجمه دیگری آمده: «خدای بر دلها و شنوایی آنها مهر نهاده است.» که در این آیه اغلب مترجم ها از گوش به جای شنوایی استفاده کردند که درست نیست و در این آیه ایشان به درستی از واژه شنوایی استفاده کرده است.
او یادآور شد: من هم این ترجمه را روان، گویا و شفاف دیدم و بسیار خرسند شدم که استاد ولی هم این ترجمه را تایید کردند. حجت الاسلام کوشا نیز این کار را ویراستاری کردند و بنابراین این اثر ترجمه شایسته ای است.
در ادامه این نشست سید کمال حاج سید جوادی مترجم قرآن اخیر درباره خصایص ترجمه آسان قرآن کریم بیان کرد: میدانیم که بیش از هزار سال از ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی میگذرد اما بیشتر نگارش آها در قالب دستور زبان عربی صورت گرفته و کهنترین و کاملترین ترجمه آن تفسیر طبری است که توسط علمای ماورا النهر صورت گرفته است.
او بیان کرد: نثر فارسی در گذر زمان برای ارتباط بیشتر با مردم مسیر رشد و سادهتر شدنش را طی کرده و ترجمه قرآن نیز راه کاملتر شدن، صحیحتر شدن و جامعتر شدن چه از نظر ویژگیهای زبانی و چه از گستره معنایی را پیموده است. در این میان ترجمه کلام الله مجید یکی از این چهار نوع است؛ نخست ترجمه کلمه به کلمه. دوم ترجمه آزاد یا تفسیری که محتوای قرآنی در قالب تفسیر مترجم ارائه میشود و مقید به ارائه دقیق معادل برای واژگان نیست. سوم ترجمه محتوای قرآنی به محتوا یا جمله به جمله. شیوه چهارم هم آمیختگی یکی از این انواع با یکدیگر یا جایگاهی بین دو نوع را شاهد هستیم.
حاج سید جوادی تاکید کرد: ترجمه مفاهیم قرآن که منطبق با متن مقدس باشد رویایی بیش نیست و ترجمه بی غلط و بدون اشتباه از نظر همه قرآن پژوهان چه توسط یک نفر یا یک گروه نزدیک به محال است. زیرا اختلاف سلیقه و نظریههای مختلف و پیچیدگیهایی که در کلام آسمانی است بسیار است و در ترجمه نمیتوان به گشایش آن پرداخت.
او با اشاره به وجوه و نظایر در قرآن گفت: «وجوه» برداشتهای مختلف از یک لفظ است که معانی گوناگون دارد و «نظایر» کلمههای متعدد با معانی واحد است. زبان قرآن تصویری، رمز آلود، گاه سهل و آسان و گاه سخت و پیچیده است. معنای مفهومی کنایهها و مجازها گسترده و متنوع است اما ترجمه دقیق منطبق با کلام مقدس که اجماع قرآن پژوهان را داشته باشد محال است. با این حال من به عنوان مترجم خودم را مسئول میدیدم که در این راه سخت، هر چند لنگ لنگان گامی بردارم.
او ادامه داد: مترجم 45 سال پیش این ترجمه را با نثری متفاوت آغاز کرد و تا این زمان بارها تصحیح و ویرایش شد تا بدین صورت در آمد. مترجم در بیش از 30 سال بیش از ده هزار صفحه در موضوعات مختلف ادبی، قرآنپژوهی و ... نوشته که همه منتشر شده است تا شاید اقدامی هر چند کوچک در گسترش فرهنگ قرآن باشد.
این مترجم قرآن عنوان کرد: با این همه مترجم همواره نظر آیت الله خویی را همواره در برابر دیدگان خود قرار داده بود که در تعلیقه پنجم کتاب البیان بیان کرده در ترجمه قرآن مترجم باید عناصر ساختار زبان عربی و زبان مقصد را از لحاظ دستور زبان، صرف، نحو و ... رعایت کند و بر اساس عقل و فطرت آنچه را میداند با نگاه به روایات معصومین ترجمه کند.
او همچنین از ویژگیهای خاص این ترجمه سخن گفت و بیان کرد: این ترجمه، ساختاری و پایبند به جمله است. چون جملهها، دارای معانی و مفهومند و کوشش شده به ترجمه معادل نزدیک شود. این ترجمه متن محور است. یعنی مفهوم، مقصود، مضمون و خصوصیات کلمه و ترکیبهای آن به عنوان آیه در قالب مناسب نثر فارسی نگاشته شده است. تلاش شده ترجمه با نثر شیوا، فاخر، ساده، روان و مناسب با درک فارسی زبانان ارائه شود تا همه بتوانند از آن همان اندازه استفاده کنندکه یک عرب زبان هنگام تورق قرآن از آن در مییابد. بنابراین ترجمه آسان فهم نامیده شد که بر اساس ذوق و سلیقه عمومی مخاطبان و جوانان صورت پذیرفته است.
حسین استاد ولی نیز در بخش دیگری از این نشست درباره نقد این قرآن گفت: درباره ترجمه مقدمهای را بیان میکنم. ترجمههایی که بعد از انقلاب انجام شده یک نهضت ترجمه فارسی را بعد از انقلاب رقم زده و ترجمههای کمی و کیفی بسیاری ارائه شده است که قابل تقدیر و استفاده است.
او افزود: من در تجربیاتی که از سال 70 به بعد داشتم به مواردی برخورد کردم که مزایای و معایب ترجمهها را در بردارد. ترجمهها هر کدام قوتها و ضعفهایی دارند که برخی از این ضعفها عبارتند از اینکه پایبند شدید به متن و لفظند و از روش ترجمه خارج میشوند. این ترجمه مفید نیست چون گویایی مطلب برای خواننده حاصل نمیشود. در صورتیکه ترجمه به معنی تفسیر است و ابن عباس را ترجمان قرآن میگویند یعنی او مفسر قرآن است. پس ترجمه نباید خالی از تفسیر باشد.
استادولی ادامه داد: دومین عیب تقید معانی و عدم تعهد به متن است. در این ترجمه متونی به خدا نسبت داده میشود که اساسا ربطی به قرآن ندارد. بنابراین ترجمه در عین حال باید به متن وفادار باشد. نکته دیگر فارسی گرایی مفرط در ترجمه است درحالیکه مهم است که بدانیم برای چه کسی میخواهیم ترجمه کنیم.
او درباره عیب چهارم و پنجم در ترجمه قرآن بیان کرد: ضعف آگاهی از زبان مبدا و مقصد عیب چهارم است که مترجم باید زبان مقصد و مبدا را به خوبی بشناسد در غیر این صورت ترجمه اش مفید نیست و اشکال پنجم غفلت و سهل انگاری و تکیه به ذهن در ترجمه است. ترجمه مرحوم الهی قمشهای غلطهای کلمهای زیادی دارد و این به سهل انگاری مترجم بر میگردد و به معنای سواد نداشتن مترجم نیست.
او اظهار کرد: غفلت از مفاهیم قرآن کریم یکی از دیگر از معایب ترجمه است یعنی مترجم باید فلسفه، فقه، کلام و ... بداند. ما آیاتی داریم که اگر شان نزولش بیان نشود مخاطب دچار مشکل میشود. مساله دیگر اعمال سلیقه و خلق ترجمه در قرآن است. یعنی مترجم گاهی مفاهیمی را در ترجمه خلق میکند که اساسا به متن قرآن بر نمیگردد. برخی از ترجمهها نیز بدون شرح و برخی از ترجمهها هم شرح لازم ندارد.
استاد ولی به برخی نکات در بهبود ترجمه این اثر اشاره کرد و گفت: در برخی از بخشهای ترجمه ایشان نیز فارسی گرایی مفرط وجود دارد به طور مثال ایشان شفاعت را به میانجی گری ترجمه کردند. از سوی دیگر کافران به کفر ورزان ترجمه شده است اما در مجموع ترجمه پاک، خوش بیان و رساست و پاورقیهای بسیار خوبی دارد. البته ایشان ملاحظاتی هم داشتند اما من معتقدم ما با مخالفان خود دعوا نداریم اما در مقام بحث ایراد داریم.
او تاکید کرد: کوچکترین انحرافی در این ترجمه نیست و این مهمترین ویژگی آن است. اخیرا یکی از مترجمان میگفت احکام اسلام باید متناسب با شرایط تغییر کند اما اگر این نظرات در ترجمه وارد شود خطرناک است و ترجمه ایشان هیچ گونه انحرافی ندارند.
او در انتها درباره ترجمه حاج سید جوادی گفت: او به تمام نقدها درباره ترجمههای پیشین قرآن مراجعه کرده و این موارد را رعایت کرده است و این یکی از شایستگیهای این اثر است که با تحقیق از تجارب دیگران قرآن را ترجمه کرده است.
حجتالاسلام محمد حسین سعیدی تهرانی ناشر «انتشارات محمود سعید» نیز در بخش پایانی این نشست گفت: صحبت کردن من اینجا مصداق چراغ پیش آفتاب بردن است اما به نمایندگی کتابخانه چهل ستون و انتشارات سخن میگویم.
او بیان کرد: قرآن کریم قابل ترجمه نیست. حتی اگر ایرادات ترجمههای قبلی را ببینیم باز قابل ترجمه نیست. به طور مثال تجلی را ارباب لغت اظهار شی معنی میکنند و وقتی خدای شما بر موسی تجلی کرد چه اتفاقی افتاد؟ آن کوه متلاشی شد! یکی از اسما و صفات خدا ربوبیت است و این بر یک کوهی تجلی کرده و آن متلاشی شده است. اینگونه میفهمیم چرا قرآن قابل ترجمه نیست.
او ادامه داد: امیرالمومنین(ع) میفرماید: خدا رسول اکرم(ص) را فرستاد تا مردم را از بندگی شیطان و بتها به بندگی خدا دربیاورد و این را با قرآن انجام میدهد. خدا، این ذات صفات کمالیه، در قرآن تجلی کرده است. حال ما چگونه میتوانیم آن را ترجمه کنیم؟! امام صادق نیز میفرماید: قرآن تجلی خدا برای خلقش است ولی آن را نمیبینند.
سعیدی تهرانی افزود: قرآن وقتی شناخته شود اینگونه میشود که پیامبر میفرماید: اگر کسی قرآن را درست بخواند به درجهای از نبوت میرسد. آیا ما اینگونه قرآن را خواندیم؟ همه چیز در قرآن است و قرآن برای همه معجزه است اما برای من و شما با کسی که بدون پیشزمینه به سراغ قرآن میرود خواندن قرآن تفاوت دارد. زیرا ما با استفاده از حدیث ثقلین به سراغ کلام وحی میرویم.
او در انتها عنوان کرد: هر فردی قدمی برای قرآنی شدن زندگی مردم بردارد ما تا جایی که توان داریم در کنارش هستیم. اینکه ما در خدمت استاد سید جوادی بودیم چون ایمان داشتیم ترجمه قرآن اولین قدم آشنایی با قرآن است و این زندگی شخص را قرآنی میکند و اگر کسی زندگیاش قرآنی شود زندگیاش امام زمانی و امام حسینی و علوی هم خواهد شد.
نظر شما