اکبر صحرایی نویسنده مطرح ادبیات پایداری و انقلاب می گوید کتاب «حافظ هفت» بدون اطلاع او ترجمه شده و به چاپ رسیده است.
وی افزود: کتاب «حافظ هفت» چون اولین کار مستند رمان در خصوص سفرهای مقام معظم رهبری بود، حرف داشت. همچنین از آثار نادر در ایران بود که روی سفرنامه یا بهتر بگویم مستند رمان کار میکند.
صحرایی ادامه داد: زمانی صحبتهایی بود که کار در حال ترجمه است و من خودم در فضای مجازی در بخش ترجمه سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیدم که کتاب به عنوان یک اثر منتخب، توسط یک مترجم لبنانی در بیروت در حال ترجمه است.
نویسنده ادبیات پایداری ادامه داد: در کنار آن بعضی جاها با من تماس میگرفتند و میگفتند خود ناشر؛ یعنی سوره مهر وارد مذاکره با ناشر خارجی شدند، اما باز هم من در حد همین اخبار میشنیدم. آژانس ادبی هم یکبار به من زنگ زد و گفت ما این کار را پیشنهاد دادیم که چاپ شود، یعنی از جاهای مختلف این نداها در حد تلفن، پیامک و فضای مجازی به من میرسید.
صحرایی اضافه کرد: بیست و هفتم اردیبهشت، زمان رونمایی ترجمه این کتاب بود و پیامک آمد که اثر ترجمه شده، چاپ شده و در فلان غرفه که زیر نظر وزارت ارشاد است در حال رونمایی است و شما در جلسه حاضر شوید. به دلیل اینکه من ساکن شیراز هستم تعجب کردم که این پیامک آمده و به یک پیامک بسنده کردند. حتی یک زنگ هم به ما نزدند. من هم جواب دادم که من شیراز هستم و دو روز به رونمایی مانده و هیچ وسیله خاصی هم برای سفر گیر نمیآید. در نهایت گفتند نماینده بفرستید که گفتم دوستان زیاد در نمایشگاه هستند.
وی افزود: وقتی سوال کردم قضیه ترجمه چیست؟ نقش مولف که اصل است چه میشود؟ حقوق مادی و معنوی نویسنده چه میشود؟ با چه شرایطی چاپ شده که من اطلاع نداشتم و نه ارتباطی با مترجمان لبنانی دارم و نه حتی ناشر ایرانی و حتی ارشاد با من تماس نگرفته، این یک معضل است. کتاب اصلا به دیده و نظر من نرسیده است.
صحرایی درباره اهمیت نظر صاحب اثر درباره ترجمه گفت: معمولا یک ارتباط بین مترجم و مولف ایجاد میشود که اثر با کیفیت چاپ شود.درباره طرح جلد، متن و محتوا نظر داده شود. با وجود اینکه یک سال گذشته این اتفاقات نیفتاده است، و کسی پاسخ نداد تا اینکه من خبری را در خبرگزاری کتاب ایران مشاهده کردم که خبر از انتشار کتاب را میداد. نهایتا اصرار کردم که یکی دو نسخه از کتاب را به دست من برسانید. دوستانم در تهران کتاب را گرفتند و برای من ارسال کردند.
نویسنده ادبیات پایداری تاکید کرد: قبل از این درباره کتاب «تپه جاویدی و راز اشلو» دیگر اثر من همین اتفاق افتاده بود که چهار پنج سال پیش توسط نشر لبنانی ترجمه شد و من از طریق اخبار و فضای مجازی در جریان آن قرار گرفتم. نسخهای از آن را از فروشگاه اینترنتی خریداری کردم و حتی یک نسخه از آن را به من ندادند. دیدم روی کتاب عدد ۲۰ نوشته شده است. ظاهرا قبل از آن، ۱۹ کتاب دیگر توسط مجموعه لبنانی ترجمه شده بود. نهایتا آن موقع وقتی اعتراض کردیم که اثر را مجموعه ملک اعظم چاپ کرده بود. تعجب کردم و به ناشر فارسی زنگ زدم که دیدم آنها هم در جریان نبودند. اینجا بخش بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد وارد شده بود و اسم حمایت از نویسنده مطرح شد. همیشه می گویند کار حمایت از مولف بوده، این حمایت مادی بوده یا معنوی؟
صحرایی گفت: اگر حمایت مادی مدنظر است، تا امروز قراردادی بسته نشده، در حالی که اصل کار باید با هماهنگ و قرارداد باشد و اگر هم معنوی مدنظر است برای همان هم ارتباطی برقرار نشده است. اصلا چه کسی وارد این قراردادها میشود؟ چطور است که کتاب یک نویسنده مطرح که چندین بار چاپ شده بدون هماهنگی و قرارداد با مولف ترجمه شود بدون اینکه نظر او را بخواهند؟ این لازم است که بین نویسنده و مترجم ارتباط برقرار شود که کتاب خوب ترجمه شود.
وی تصریح کرد: نه اصول حرفهای در این کار رعایت شده، نه نگاهی به مسئله حقوق مادی و معنوی نویسنده شده است، این برای من سوال است، چه کسی پاسخگو است؟ من حتی اگر بخواهم یک نسخه از کتاب را بخرم نمیدانم از کجا تهیه کنم. این کار انجام شده و اسم آن را گذاشتند حمایت از نویسنده، این حمایت کجاست؟ چه اتفاقی میافتد؟ بعد از سیچهل دوره چاپ این کتاب من در کشور برای من ابهام است، بعضی وقتها فکر میکنم با یک نویسنده نوقلم و جوان چه برخوردی می شود.
صحرایی در پاسخ به اینکه در پروسه پیگیری با چه کسانی ارتباط گرفت، گفت: دست من فقط به خانه کتاب رسید اما آنها مسئولیتی ندارند. این امر به یک بخشی در وزارت فرهنگ و ارشاد مرتبط است. الان پیام دادم که حداقل یک شماره به من بدهید که ببینم از چه کسی باید ترجمه را پیگیری کنم پاسخی نمیگیرم. حداقل بدانم چه قراردادی بستید، چه تعداد جلد از کتاب قرار است چاپ شود ؟ چه مبلغی رد و بدل شدهاست، اما تا الان کسی جوابگو نبوده است.
نظر شما