«دایکهکان ایستادهاند» تلاشی است برای ثبت خاطرات زنان غیرتمند و عفیف غرب کشور در استانهای کرمانشاه، ایلام، کردستان و آذربایجان غربی در دوران دفاع مقدس، مقاومتها و فعالیتهای بیدریغشان در مراکز پشتیبانی جبهه و هنگام بمبارانهای شهری...
با توجه به اینکه شهرهای مرزی استانهای غربی کشور، از همان ابتدای پیروزی انقلاب درگیر گروهکهای مختلف از ضد انقلاب گرفته تا کومله و منافقین، بودهاند، در بیشتر روایتهای این کتاب فعالیتها یا رنجهایی از این بانوان در درگیری با این گروهکهایی که گاه جنایتهایشان شاید از صدام هم شدیدتر و بدتر بوده، دیده میشود. یعنی هنوز جنگ بین ایران و رژیم بعث عراق رسما شروع نشده بود که مردان و زنان این خطه درگیر شده بودند و با آغاز حمله صدام به ایران این درگیریها شدیدتر شده و زنان بسیاری به فعالیت در پشت جبهه مشغول میشوند. این فعالیتها شامل بخشهای مختلفی هستند که برخی تنها در یک زمینه و چند نفر در چند بخش همزمان مشغول به کار بودند.
منزل برخی از این بانوان محلی برای جمع شدن بقیه بود و نامشان در روایتهای بانوان هم استانیشان مدام تکرار میشود. این فعالیتها شامل کارهایی مانند پخت و پز برای رزمندگان، شستن پتوها و لباسهایی که از خط مقدم یا بیمارستانها برایشان میآمد، بافتن یا دوختن لباس، انجام کارهای غسل و کفن و دفن زنان شهید در بمبارانهای شهری، آموزش مطالب درسی به کودکان شهرهای جنگزده، شرکت در تشییع جنازه شهدا و سر زدن به خانواده شهدا و آرام کردن و تسلی دادن آنان و کارها و فعالیتهای بسیار دیگری که اگر این شیرزنان پشت جبههها نبودند قطعا در خطوط مقدم جنگی، رزمندگان به مشکلات بزرگی برمیخوردند. برخی از این راویان خودشان مادر یا همسر شهید هستند و به همین دلیل اگر در محله و شهرشان کسی شهید میشد، زودتر خودشان را به خانواده آن شهید میرساندند تا تسلایی باشند بر داغ جوانشان...
در خلال روایتها، گاه به نامهایی برمیخوریم که در پاورقی، مطلبی مبنی بر فوت آنها آمده است. کسانی که قطعا خاطرات زیادی برای گفتن داشتند اما در طول حیاتشان کسی برای جمع آوری این خاطرات ارزشمند سراغشان نرفته بود. این مسئله ارزش کار خانم یزدانپناه را بیش از پیش مشخص میکند که تا بیش از این فرصت از دست نرفته، این گنجینههای ارزشمند تاریخ انقلاب را پیدا کرده و پیش از فوتشان خاطراتشان را ثبت کردهاند. روایت برخی افراد ممکن است بیش از بیست صفحه باشد و روایت برخی تنها یک صفحه است اما در تمام این روایتها، رنجهای زیادی پنهان است؛ رنجها و سختیهایی که به صورت افسردگی و یا مقصر پنداشتن انقلاب بروز نکرده، بلکه در تلفیق با اعتقادات عمیق اسلامی و انقلابی، به حرکتهای بسیار عجیب در آن شرایط سخت تبدیل شده است که در شهرها و روستاها، جنبشهای خودجوش مردمی بسیاری را فعال کرده تا بتوانند بخشی از مشکلات و کمبودهای کشور را در شرایط جنگ و تحریم، حل کنند و در این راه بسیار موفق و اثرگذار بودند.
روایتها پر از اصطلاحات کردی است که شاید در ابتدا کمی مطالعه اثر را برای مخاطب غیر کرد سخت کند اما به واسطه توضیحات خوب در پاورقی، این اتفاق، باعث شیرینتر شدن مطالعه و همچنین ایجاد حس نزدیکی بیشتر در خواننده اثر نسبت به محیط رخ دادن این اتفاقات میشود.
نظر شما