معصومه خوانساری نویسنده کتاب «مادرم دیوانه است» و «به من نگو زن» به تازگی کتاب «کلاغها شیون نمیکنند» را روانه بازار کتاب کرده است. این کتاب مصائب و مشکلات پیش روی یک همسر جانباز موجی را روایت میکند. در این شاهد سختیهایی از زندگی همسر یک جانباز هستیم که در هزار هزار خاطره جنگ مغفول مانده است.
وی درپاسخ به این سوال که ایده اولیه این داستان از کجا به ذهن شما رسیده است گفت: من چند سال پیش در بنیاد شهید پروژهای داشتم که از خانوادههای شهدا، جانبازان و آزادگان اطاعات و خاطرات جمعآوری میکردم. تمام این خاطرات و اتفاقاتی که برای شهدا افتاده بود در ذهن من جمع شد چون همیشه دوست داشتم درمورد همسران شهدا چیزی بنویسم. چون مظلومیت همسران شهدا میان همه اتفاقاتی که در جنگ افتاده دیده نشده. جنگ تمام شده اما همچنان برای همسران شهدا ادامه دارد.
خوانساری پرداخت نویسندگان و خصوصا بانوان نویسنده را به موضوع همسرا شهدا کم توصیف کرد و گفت: به نظرم حق مطلب در مورد همسران شهدا وایثارگران ادا نشده. حتی وقتی که برای مصاحبه با این زنان میرویم هم قبل از اینکه از خودشان بگویند از شهید و جانباز خود و اتفاقاتی که برای او رخ داده است میگویند. یعنی روایت فداکاری خودش در زندگی مغفول میماند. در حالیکه زندگی یک شهید و ایثارگر با سختی و مرارتهایی که همسر و فرزندان او متحمل میشوند همراه است. یعنی یک زن در جنگ وقتی پدر، همسر، برادر و عزیز خود را از دست میدهد یک وجه داستان هستند که کم دیده میشوند. این فداکاری از همسران شهدا در حاشیه قرار دارد و بیشتر خاطرات از خود شهدا روایت میشود. در حالیکه پشت آن شهیدی که خانه را ترک کرده و به جبههرفته زنی است که مراقب خانواده و فرزندان است و توانسته نام آن شهید را زنده نگاه دارد.
نویسنده کتاب «به من نگو زن»، روایتهای ضد جنگی شخص اول داستان خود را محدود به زمان خاصی میدانست و افزود: شاید در ابتدای مطالعه این کتاب حس کنید که این خانم دلش میخواهد که همسرش از این جبهه خیالی که در ذهنش ساخته خارج شود و مانند یک مرد و پدر عادی رفتار کند و در مجموع یک زندگی ساده را طلب میکند. اما بعد از اینکه با واقعیات جامعه و مردم روبهرو میشود و میبیند که جنگ و دفاع مقدس یک واقعیت انکارناپذیر هستند. اینجاست که میفهمد امثال یونس واقعی هستند و خودش هم با واقعیت کنار میآید. در اینجا نگاه ضدجنگی که راوی در ابتدای داستان داشت تمام میشود و مقاومت، ایثار و جهاد برای او یک ارزش تلقی میشود.
خوانساری استفاده از اطلاعات و منابع را در کتاب خود بسیار محدود و غیرقابل لازم ارزیابی کرد و گفت: تمام اطلاعاتی که من از این اتفاقات داشتم ذهنی بود. چون همانطور که گفته بودم بارها پای خاطرات همسران شهدا و ایثارگران نشسته بودم. تمام حرف من این بود که این زنان دیده شوند. میخوستم بگویم که این زنان هم حق زندگی دارند و دلشان میخواهد مانند دیگر زنان، زنانگی کنند. چون خودم زن هستم بیشتر روایت زنانگی همسران شهدا مدنظرم بود. چون روایات این کتاب حسی نوشته شده و مدام درباره روال معمولی زندگی صحبت میکند. چون حس میکنم که همسران شهدا و ایثارگران احتیاج زه زندگی دارند و زندگی پس از پایان جنگ چیزی نبود که آنان انتظار آن را داشته باشند.
وی افزود: به نظرم جانبازان شهدای زنده جامعه ما هستند. فرقی نمیکند که از زندگی یک جانباز موجی روایت کنید یا جانباز جسمی، آزاده یا شهید. جانبازان سحتیهایی در زندگی کشیدهاند که بیشتر این سختیها متوجه خانواده آنان است. خاطرم هست در یکی از مصاحبههایی که رفته بودم با یک خانواده که جانباز موجی داشتند ملاقات کردم. به وضوح میدیدم که رفتار این عزیزان تحت کنترل خودشان نبود. خب خانواده این عزیزان از قبل از اتفاقات رنجهای بسیاری متحمل میشدند. مثلا گاهی این جانبازان تحت فشار قرار میگیرند و همسران خود را کتک میزنند و همسرشان هم تحمل میکرد چون میدانست که دست خودش نیست. وقتی هم که حمله عصبی آن جانباز فروکش میکرد از کاری که کرده بود شرمنده میشد.
وی در پایان از انتقادات سازنده در خصوص کتاب خود استقبال کرد و گفت: قبل از اینکه کتابم منتشر شود آن را نزد چند نفر از دوستانم فرستادم که به لطف خدا نظر مساعدی داشتند و حتی نکاتی را گوشزد کردند که آن را رفع کردم. امیدوارم که مخاطبین از مطالعه این کتاب لذت ببرند و من هم ادای دینی به خانواده عزیز شهدا و ایثارگران کرده باشم.
معصومه خوانساری از جمله بانوان نویسندگانی است که آثاری در حوزه زنان به رشته تحریر درآورده است. «کلاغها شیون نمیکنند» از آخرین آثار اوست که به سرگذشت بانویی اشاره میکند که از همسر جانباز خود پرستاری میکند و در این مسیر دچار سختی و مصائب بسیاری میشود.
این کتاب با قیمت ۹۰هزار تومان با ۱۶۸ صفحه از سوی انتشارات سروش روانه بازار شده است.
نظر شما