وی ادامه داد: ارتباط گرفتن با ضیافت رمان قطعا برای مخاطبی که با نظریههای ادبی و فلسفی آشنایی دارد، کار راحتی است اما خوانندهای که با این مباحث آشنایی چندانی ندارد، بدون شک در کشف نشانهها و کدهایی که نویسنده در جای جای داستان استفاده کرده، ممکن است دچار کلافگی و سردرگمی شود.
باقری افزود: من از همان صفحه نخست که شروع به خوانش رمان کردم، متوجه شدم که با یک رمان متافیکشنی یا فرادستان مواجه هستم. بنابراین از پیش بدون اینکه از آن تعریفی در ذهنم بیافرینم، وارد متن شدم و اجازه دادم که متن مرا با خود همراه کند. همین طور که جلو رفتن متوجه شدم که نویسنده، این اثر را در پیوند با دو رمان دیگر؛ یعنی «مردی به نام اوه» نوشته فردریک بکمن و «شهر شیشهای» نوشته پل استر به رشته تحریر درآورده است و او متاثر از این دو رمان ایده و هسته اولیه «ضیافت رمان» را میآفریند.
شاعر «معشوقه در کشو» تاکید کرد: ضیافت رمان از نظر آفرینش کاراکتر با رمان «مردی شبیه اوه» پیوند دارد و از حیث محتوایی و تکنیکی با «شهر شیشهای» قرابت دارد. بخشی از رمان «شهر شیشهای» به هبوط و آفرینش آدم پرداخته و پورصفر در رمان خود از این نظریه فلسفی الهام گرفته و اینگونه شده که انگار این رمان مکملی برای آن رمان است یا اینکه پورصفر خواسته بگوید که هیچ داستانی کامل نیست و همه داستانها ناقص هستند.
باقری گفت: رمان ضیافت، داستانی است که در مورد داستان نوشتن میگوید؛ یعنی عناصری وارد داستان میشوند و به آن جهت میدهند. این از ویژگیهای داستان متافیکشنی است که نخست یک ایده به سراغ گفتهپرداز و راوی داستان میآید و بعد یک سری عناصر، تخیل، ایدهها و فکرها آن را به سمت دیگری میکشانند. خود نویسنده در این اثر اعتراف میکند که اول قرار نبود که این طور باشد. این نشان میدهد که خود نویسنده هم غافلگیر شده است؛ چون ایده اولیه دیگری داشته که روایتهای مختلف از یک رویداد، او را منحرف کردهاست.
نویسنده مجموعهداستان «سر گذاشتن روی زانوی ابن سیرین» ادامه داد: در این میان، اثر دیگری وجود دارد که بهشکل پنهانی از نظر فلسفی، تکنیکی و نظریهپردازی در فهم و درک ضیافت رمان کمک زیادی میکند که خود پورصفر در حین رمان به آن نقب میزند بهیژه در قسمتی که داستان وارد نظریهپردازی میشود. نام این کتاب «خودم و دیگران» نوشته کارلوس فوئنتس است.
به گفته وی، با خوانش ضیافت رمان به این نتیجه رسیدم که اگر بخواهم بهعنوان یک تحلیلگر نامی برای آن انتخاب کنم، یکی از عنوانهایی که به ذهنم رسید «از چشم پورصفر» بود؛ چون این نویسنده در واقع دریافتهای نظری و خواندههای خود را راجع به داستان و تاریخ این سرزمین با هم تلفیق میکند و با چشم خود وارد داستان میشود دقیقا همان کاری را میکند که فوئنتس در «خودم و دیگران» انجام داده است.
به عقیده این منتقد ادبی، پورصفر مانند فوئنتس آنچه تاریخ بدان نپرداخته، در ضیافت رمان مورد توجه قرار داده. بنابراین رویکرد تاریخی این رمان که بر اساس دانستههای تاریخی خود نویسنده به داستان اضافه شده، وجه غالب اثر است که به جذابیت آن افزوده است. او با آفرینش شخصیتهایی به نامهای انتخاب نامهای «شریف»، «شریعت»، «سازگاری» و «رضوان» وارد روایت تاریخی داستان میشود. او از سالهای بعد از کودتای 28 مرداد مینویسند و به روزنامه کیهان میرسد که مسیر گفتمانی ما را در دوران پیش از انقلاب تعریف میکند.
وی، انتخاب نامهای انتخاب نامهای «شریف»، «شریعت»، «سازگاری» و «رضوان» برای شخصیتهای این رمان اتفاقی ندانست و افزود: این اسمها به مخاطب سمت و سو میدهد، هر کدام از اینها بیش از اینکه یک اسم باشند، در این رمان به یک صفت یا خصیصه درمیآیند و معنا مییابند. شریف، یک صفت گمشده انسانی امروز است. سازگاری که در داستان کشته میشود و در سرایداری زندگی میکند، این سرایداری میتواند تعبیر اسطورهای از جهانی باشد که ما در آن زندگی میکنیم یا رضوان که تنها یاد آن در داستان آمده، استعارهای از بهشت است که همواره آدم به دلیل رانده شدن از آن یاد میکند.
باقری تاکید کرد: در این داستان چه بهطور آگاهانه و چه ناآگاهانه کدهای به ما داده میشود که از دل یک ایده و نشانه بیرون آمدهاند تا یک سویه تاریخی را برای ما بیان کنند.
زهره زنگنه در بخش بعدی این آیین با معرفی حسین پورصفر و مروری بر سابقه ادبی این نویسنده جنوبی، در خصوص ضیافت رمان او گفت: این رمان یک اثر تکنیکال است که به شیوه بینامتنیت ایده اولیه آن را کار کرده است. همانطور که آقای باقری اشاره کرد، در این کار نویسنده یکسری کد به کار برده که ورود خواننده را به داستان تسهیل میکنند.
نویسنده مجموعهداستان «سایهباز» افزود: نویسنده از همان آغاز با بدعت که میآفریند، به مخاطب خود یادآوری میکند که این اثر یک کار گزارشگونه است که بر اساس واقعیت نوشته شدهاست. من مخاطب وقتی وارد داستان میشوم که بر شیوه داستانهای پستمدرن به نگارش درآمده، با کمک کدگذاریهای نویسنده با متن ارتباط میگیرم و این کدها موجب میشود که خلأهای داستان در این اثر پر شود. جهان داستانی ضیافت رمان برآمده از داستانهای دیگری است.
سپس در بخش پایانی این آیین، حسین پورصفر، نویسنده رمان «ضیافت رمان» بخشی از این کتاب را برای حاضران خواند و در خصوص اینکه چطور شد این نام را برای این رمان انتخاب کرده، گفت: در دهه هفتاد در گفتوگویی از گابریل گارسیا مارکز پرسیده شد که آیا آرزویی دارید که در خصوص آن هنوز ننوشته باشید، او پاسخ داد که «آرزو دارم قبل از مرگم، کتابی بنویسم در مورد اینکه رمان چگونه ساخته میشود؟!» من هرچه گشتم اثری به این نام ندیدم که این نویسنده شهیر نوشته باشد. این جواب خیلی من را به فکر انداخت تا اینکه تصمیم گرفتم که ضیافت رمان را بنویسم که در حقیقت همان «یک رمان چگونه ساخته میشود» است.
به گزارش ایبنا، حسین پورصفر، نویسنده متولد یازده اسفند 1331 در بوشهر است. از این نویسنده تا کنون آثاری چون «رستوران کوچک واقعیت»، «هیاهوی پنهان»، «لابهی لذت»، «آبانماه هشتاد» و مقالات و نقدهای ادبی متعددی منتشر شده است. تازهترین اثر وی، رمان «ضیافت رمان» است که بهار 1402 به همت نشر هلیله راهی بازار کتاب شده است. در این آیین از این رمان که بر مبنای گفتوگوهای فیلسوفانه و تحلیلهای جامعهشناختی پدید آمده، با حضور جمعی از نویسندگان بوشهری در مدرسه تاریخی سعادت رونمایی شد.
نظر شما