در انتهای هر بخش از این رمان، نویسنده با ایجاد پرسش یا کنشی سعی میکند روحیه کنجکاوانه نوجوان را با داستان همراه کند و او را برای خواندن بخشهای بعدی مشتاقتر سازد.
در کتاب «هیولای اسبسوار» نویسنده آگاه با تسلط به منابع دینی قصد دارد مصداقهایی را از جمله مرتبه والای حضرت علی(ع)، بتشکنی ایشان، فداکاری حضرت علی(ع) در لیلهالمبیت، حمایت ایشان از پیامبر(ص) در سنگپرانی به رسول خدا، انفاق حضرت هنگام رکوع نماز، تخریب مسجد ضرار و مهمتر از همه مسئله جانشینی ایشان و ماجرای غدیر خم را بیان کند تا از این طریق واقعیتهایی از حقانیت امام علی(ع) را برای مخاطب نوجوان دغدغهمند به مسائل مذهبی نمایان سازد.
با مجید ملامحمدی درباره نگارش این کتاب صحبت کردهایم که در ادامه میخوانید:
- چه شد که درباره «حارث بن نعمان» نوشتید و ایده نوشتن این رمان چطور به ذهنتان رسید؟
بیشتر آثاری که تا به امروز نگارش کردم، دینی و برای اهل بیت(ع) هستند: بهخصوص رمانهایم؛ بنابراین مطالعات زیادی در این زمینه دارم.
همیشه به دنبال این هستم که سوژههای جذاب و موضوعات تازهتر را انتخاب کنم؛ چون میخواهم کتابهایم برای بچهها خواندنیتر و جذابتر باشد. دوست داشتم کتابی درباره فضایل امام علی(ع) نگارش کنم. مدتها، ماجرای حارث در ذهنم بود.
حارث کسی است که در آخرین سفر حج پیامبر خدا(ص)، حضور نداشت و ماجرای غدیر را ندیده بود؛ اما وقتی که شنید امام علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر معرفی شده است، خیلی ناراحت و عصبانی شد. با خودش گفت حتما به مدینه و به دیدن پیامبر میروم و از ایشان این سؤال را میپرسم که «آیا این واقعیت دارد که امام علی(ع) را به عنوان جانشین انتخاب کردید یا نه؟» و همچنین خواهم گفت: «شما هرچه گفتید ما گوش کردیم، شما گفتید بت نپرستید و ما هم نپرستیدیم، نماز بخوانید، خواندیم، روزه بگیرید و زکات بدهید انجام دادیم و... .» حارث از این جهت خیلی عصبانی بود و اصلا باور نمیکرد. او پیش خودش گفت من آدم خطرناکی هستم و به مدینه میروم و زمانیکه ببینم این اتفاق افتاده، کار خود را یکسره میکنم.
بنابراین به این نتیجه رسیدم که زندگی این شخص منفی، موضوع جذابی برای قصه است؛ چون بچهها کتاب را میخوانند تا ببینند که حارث به هدفش میرسد یا نه؟ برای همین این شخص را انتخاب کردم. حارث در سفری که به مدینه دارد، در راه با افراد مختلفی آشنا میشود. افرادی که بعضیهایشان طرفدار امام علی(ع) هستند و بعضیها نه. حارث با تمام این افراد روبهرو میشود؛ از آنها، سفارشهایی که در قرآن و احادیث از زبان پیامبر(ص) درباره امام علی(ع) شده است، میشنود؛ علاوهبر آن حکایتها و نکتههای زیادی را میشنود؛ اما باز هم بر سر حرف و لجاجت خودش هنوز هم اصرار دارد؛ این لجاجت حارث برای من دستمایه یک رمان شد. رمانی که جذاب است و خواننده را به شکل شیرینی دنبال خودش میکشاند که ببیند این شخص به خواسته خودش میرسد یا نه؟
-چقدر این داستان برگرفتهشده از واقعیت است؟
اصل این ماجرا و داستان برگرفته از آیه اول سوره معارج است که در این سوره خداوند میفرماید: «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ». شأن نزول این آیه درباره ماجرای حارث و غدیر خم است. حارث بن نعمان، خدمت پیامبر میرود و سؤال خودش را با حالت برافروخته و عصبانی میپرسد. این شخص کسی است که در گذشته بتپرست بوده و بعد از آن به اجبار مسلمان شده است و اکنون راضی به انجام این دستور خداوند یعنی انتخاب امام علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر نیست. در پی ماجرایی که رخ میدهد، خداوند آیهای را برای پیامبر(ص) نازل میکند که همان آیه اول سوره معارج است. داستان کتاب «هیولای اسبسوار» برگرفته از همین آیه است؛ البته محور و مضمون اصلی داستان براساس حرکت حارث به مدینه است؛ ولی در کل داستان اتفاقها و حکایتهای بسیاری از فضایل امام علی(ع) را ذکر کردهام که تمام آنها مستند به منابع معتبر و کتب تاریخی شیعه و اهل سنت است.
از منابع تاریخی و پژوهشی معتبر استفاده کردم. تمام منابعی که مطالعه کردم، منابع معتبر شیعه و اهل سنت بود. از تفاسیر قرآن هم استفاده کردم. همچنین در داخل کتاب هم آیاتی را درباره فضایل امام علی(ع) نوشتهام. بعضی از مطالب را با تحقیق و پژوهش کتابهای تاریخی به دست آوردم و بعضی دیگر از سخنان پیامبر(ص) درباره ولایت امام علی(ع). تمام این مطالب به صورت داستان در کتاب نگارش شده است.
- به نظر شما برای نوشتن درباره شخصیتهای واقعی مانند امام علی(ع) چقدر باید از منابع تاریخی استفاده کنیم و استفاده از تخیل چقدر جایز است؟
اگر بخواهیم درباره فضایل، شخصیت و ولایت امام علی(ع) بنویسیم، در درجه اول باید متکی بر کتابها و منابع معتبر باشیم؛ منابعی که توسط علما و بزرگان شیعه نوشته یا تأیید شده و مطمئن هستند. باید هم منابع فارسی را مطالعه کنیم و هم عربی. در نقل از آیات قرآن درباره فضایل امام علی(ع) حتما از منبع موثق استفاده کنیم. در نتیجه داستان را براساس منابع تاریخی شکل میدهیم.
- شما با نوشتن این داستان میخواستید چه وجه از امام علی(ع) را به حارث بن نعمان نشان دهید؟
هدف من هنگام نوشتن این کتاب، مانند کتابهای قبلیام، ذکر فضایل امام، عنوانکردن تمام خصوصیات مهم ایشان، نقل انتخاب ایشان برای جانشینی پیامبر(ص) که دستور خداوند بود و همچنین دفاع از حریم ولایت و مظلومیت امیرمومنان(ع) و اهل بیت بوده است.
- بهطور کل، هدف شما از نگارش داستانهای مذهبی چیست؟
همیشه تلاش میکنم که این رویه را ادامه دهم و رمانهای متعددی درباره امام علی(ع) و امامهای دیگر بنویسم. به عنوان مثال دوست دارم درباره مظلومیت امام حسین(ع)، حضرت زهرا(س) و... کتاب منتشر کنم. دوست دارم درباره فرزندان معصوم امام حسین(ع) رمان بنویسم. سوژههای بسیاری را دیدهام و در نظر دارم که درباره آنها کار کنم.
ما در این زمینه میتوانیم کتاب زیادی بنویسیم؛ چرا که سوژه و مضمونهای بسیار نابی داریم که درباره آنها کار نشده است. آثاری که تا به امروز کار شده، کافی نیست؛ مخصوصا در زمینه رمان نیاز داریم که آثار بکر و باارزشی را خلق کنیم تا مخاطبان کودک و نوجوان ما، بیشتر با زندگی امام علی(ع) آشنا شوند و به حقیقت ولایت ایشان برسند؛ متوجه باشند که این ولایت، ولایتی است به انتخاب خداوند. امامان ما همگی، جانشینان واقعی پیامبر خدا هستند. من قصد دارم که زندگی همه معصومین(ع) را در قالب رمان در جلدهای متعدد و با داستانهای جذاب بنویسم.
نظر شما