اهالی قلم در طول تاریخ هماره سختیها و محدودیتهای بسیاری را تحمل و در سکوت و آفرینش خود زیسته و چراغافروزی کرده و گاه به تیغ سانسور گرفتار شدهاند و گاه فقدان آزادی بیان و اندیشه، فرصتهای آفرینش آزاد و بدون حصار را از آنان گرفته و در قفس، آوازهخوان بودهاند.
شوربختانه نویسندگی هنوز به طور کامل به عنوان «شغلی مشخص و ثابت با امنیت بالا و ماندگار» تعریف نشده و فاقد صنف و رفتارهای اداری و قانونی با اهالی آن است. از این که فضیلت نوشتن، هنوز در تعریف شغل گنجانده نشده، دردی پیر و جانکاه است و هنوز خیلی از نویسندگان و اهالی قلم که از مسیر نوشتن و قلمزنی روزگار میگذرانند،در گذر از دغدغههای اولیه زندگی فردی بازماندهاند و غم نان در گستردگی بزرگ، آسمان زندگیشان را پوشانده است. به تعبیری دیگر اگر نوشتن را به عنوان یک شغل قبول کنیم، می بایست آن را در گروه شغل های سخت کم درآمد و با ریسک بالا و تعریف کرد.
نویسندگی، رفتاری مدنی و روشنگرانه است و صاحب قلم دارای کرامت و منزلتی والا. مگر نه آن است که در آموزههای اسلامی و ایرانی قلم و اهالیاش از جایگاهی والا برخوردار است؟ قلم و اهل قلم رسالت و تعهدی بزرگ و تاریخی و وظیفهای بزرگ بر دوش دارند. نویسنده آگاه و متعهد و دلسوز، دغدغهمند است و برای رفع مشکلات و دغدغههای ملی و مردم قلم میزند و آگاهی میبخشد.
نظر شما