ایوب آقاخانی در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
مخالفم هنرمند منبع اقتباس اثرش را اعلام نکند/ «سووشون» نرگس آبیار تفاوتهای بنیادینی با کتاب خواهد داشت
ایوب آقاخانی نویسنده و کارگردان مطرح کرد: از این که کارهای اقتباسی بنویسم استقبال میکنم. من منتقد و مخالف سرسخت این هستم که فیلمنامهنویس یا کارگردان اثری اقتباسی بسازد و اعلام نکند که اقتباسی است.
وی افزود: البته در هیچکدام از اقتباسها وامدار و مقید به سازههای اصلی اثر نبودهام و همیشه ایده و لحظه را وام گرفتم و سعی کردم به نتیجه برسم. کارهای اقتباسی بسیار دارم. به نظرم اقتباس یکی از راههای برونرفت ما از ضعف درامنویسی است. بنابراین اعتقاد دارم نهتنها من این کار را میکنم بلکه باید این کار اصل و مرسوم شود و همه آن را انجام دهیم.
این نویسنده درباره احترام به هسته اصلی آثار گفت: در سال گذشته تلهتئاترهای «میس جولی»، «شام یکشنبه» و «یک آشنایی ساده» را از آثار خارجی اقتباس کردم. از اینکه کارهای اقتباسی بنویسم استقبال هم میکنم. من منتقد و مخالف سرسخت این هستم که فیلمنامهنویس یا کارگردان اثری اقتباسی بسازد و اعلام نکند که اقتباسی است. مثلاً یعنی چه که بگوییم هملت نوشته ایوب آقاخانی؟ هملت نوشته شکسپیر است و اگر من نمایشی بنویسم با سازوکار دیگری میتوان گفت این اثر نوشته ایوب آقاخانی است براساس نمایشنامه هملت اثر شکسپیر. اخیراً سریالی برای رادیو نوشتم براساس «آتش بدون دود» نادر ابراهیمی، با اینکه نگاه و اقتباس من آزاد بود و از هفت جلد تنها برخی موقعیتهای سه جلد اول را انتخاب کرده بودم اما باز هم نادر ابراهیمی سر جایش است و هسته اصلی حرکت از اثر او اتفاق افتاده است.
ایوب آقاخانی درباره تفاوت اثر اقتباسی و غیراقتباسی تصریح کرد: هرکدام سختی خودش را دارد؛ اما برای من نوشتن اثر اورجینال و غیراقتباسی سختتر است؛ چون در اثر اقتباسی ممکن است پشت قوتهای داستان اصلی پنهان شویم که پیش از اثر ما ذاتاً در اثر اصلی وجود دارد. اما در فیلمنامه اصلی مدام نگران ضعف اثر هستیم و باید سعی کنیم قوتها را به دست بیاوریم.
این نمایشنامهنویس بیان کرد: ادبیات ما بسیار جای کار دارد. کارهایی که وقتی تبدیل به تصویر شود بینظیر خواهد شد. من نمایشنامه «فصل خون» را با نگاهی به داستان «درشتی» علیاشرف درویشیان نوشتم. به اعتقاد من «سووشون» اثر نرگس آبیار که درحال ساخت است، تفاوتهای بنیادینی با کار سیمین دانشور خواهد داشت؛ چون کار خانم دانشور با شرایط امروز قابل اجرا و ارائه نیست. گرفتاری من همین محدودیتهاست یعنی وقتی اقتباسی انجام میشود ناگزیر باید از برخی راویهای اثر دور شد. ممکن است گاهی زاویههای مهمی از اثر باشند.
آقاخانی عنوان کرد: مشکل دیگر مسئله گفتمان واقعی میان ادبیات و حوزه هنرهای دراماتیک مثل سینما، تئاتر و تلویزیون است. وقتی سراغ یک اثر شهیر میرویم باید دهها آدم را مجاب کنیم که بهتر است این اتفاق بیفتد و این اثر به تصویر تبدیل شود و گاهی توان و همت آن را نداریم. امیدوارم این مشکلات حل شود یا راه نهادینه و اصولی برای مدیریت این مشکلات باز شود.
نظر شما